آینده
درباره ماجرای آب بازی دختران و پسران جوان در پارك آب و آتش ، حرف و حدیث
های زیادی گفته شده است : از این كه «مگر اشكالی داشته كار این جوانان؟» تا
« این كار طرح دشمن بوده برای از بین بردن حیا در جامعه » . این كه كدام یك از باورهای فوق ، مقرون به واقع است و كدامشان نادرست ،
موضوع این بحث نیست و در جامعه ای كه تكثر فكری در آن یك واقعیت است ، چنین
تضادهایی قابل تصور است. موضوع بحث حاضر ، خود ماجرای پیش آمده و نقد دیدگاه های موافقان یا مخالفان آن نیست ، بلكه ریشه یابی.................
درباره ماجرای آب بازی دختران و پسران جوان در پارك آب و آتش ، حرف و حدیث های زیادی گفته شده است : از این كه «مگر اشكالی داشته كار این جوانان؟» تا « این كار طرح دشمن بوده برای از بین بردن حیا در جامعه » .
این كه كدام یك از باورهای فوق ، مقرون به واقع است و كدامشان نادرست ، موضوع این بحث نیست و در جامعه ای كه تكثر فكری در آن یك واقعیت است ، چنین تضادهایی قابل تصور است.
موضوع بحث حاضر ، خود ماجرای پیش آمده و نقد دیدگاه های موافقان یا مخالفان آن نیست ، بلكه ریشه یابی این ماجرا دغدغه اصلی این نوشتار است ، موضوعی كه نه رسانه های دل كباب برای ارزش ها بدان پرداختند ، نه مسوولانی كه همه چیز ، حتی باریدن و نباریدن باران را توطئه دشمن می دانند و نه آنانی كه گفتند "مگه چیه؟!" .
واقعیت انكار ناپذیر این است كه جامعه جوان ایرانی ، با كمبود شدید و جدی "تفریح" و "دلخوشی" روبروست. شور و انرژی جوانی در جوانان ایرانی ، كمتر فرصت تخلیه در مسیرهای صحیح می یابد و این انرژی متراكم یا «در درون جوانان به توده ای از اندوه و افسردگی و ناامیدی تبدیل می شود» ، یا «در مسیر تبهكاری هایی هرز می رود كه هر روز اخبارش را در صفحات حوادث روزنامه ها می خوانیم » ، یا « به شكل رفتارهای هنجارشكنانه ای مانند رانندگی های خطرناك در معابر عمومی و به خطر انداختن جان مردم نمود می یابد» ، یا «در بیهودگی های روزمره مانند ایستادن در سركوچه ها و گز كردن خیابان ها و پارك ها سپری می شود» یا «ناگزیر در فرار از دنیای واقعی به فضای مجازی و وبگردی های سرگردان طی می شود» و نظایر این ها.
البته این بدان معنا نیست كه همه جوانان این گونه اند چه آن كه جوانان زیادی هم داریم كه انرژی جوانی شان را در مسیر علم و هنر و ورزش و كار و تولید و ... صرف می كنند و منشأ اثر و خدمت و افتخار می شوند ؛ اما نباید به این جوانان بسنده كرد و میلیون ها جوان پرانرژی ، بی برنامه و سرخورده را فراموش كرد.
جوان امروز ما ، وقتی شغلی ندارد تا امرار معاش كند ، وقتی محدودیت های روا و ناروا ، عرصه را بر او تنگ می كنند ، وقتی اماكن تفریحی مانند ورزشگاه ها ، كلوپ های بازی ، استخرها ، سینماها و تئاترها ، كنسرت ها ، انجمن های جوانان و ... یا وجود نداشته باشند ، یا محدود باشند و یا گران و تكراری ، چه كند؟
الان در قرن 21 ، صدها شهر در كشور ما وجود دارند كه حتی یك سالن سینما هم ندارند و حتی یك بار هم یك كنسرت موسیقی در آنها اجرا نشده است!
اماكن تفریحی و ورزشی هم كه بسیار محدودند و غالباً گران و خارج از توان مالی خیلی از جوان ها . حتی خیلی از شهرهایمان پارك درست و حسابی هم ندارند و اگر هم داشته باشند ، اگر دو تا جوان بخواهند قدمی در آن بزنند هیچ بعید نیست كه مورد استنطاق قرار بگیرند كه "اینجا چه غلطی می كنید؟"
تازه ، این ها مشكلات عمومی جوانان در حوزه تفریح و سرگرمی است و الا اگر نگاه نزدیك تری به موضوع داشته باشیم درخواهیم یافت كه اوضاع دختران جوان در جامعه ایران به مراتب بدتر است ؛ دخترانی كه بر خلاف برادران خودشان ، حتی اجازه رفتن تا سركوچه را هم ندارند و خیلی هایشان افسردگی و بیماری های مفاصل و دردهای ناشی ار بی تحركی گرفته اند ، دخترانی كه آنقدر در اجتماع غایب بوده اند كه وقتی به هر دلیلی مانند ازدواج ، قبولی در دانشگاه ، مرگ پدر و ... از بند قیدهای ناروا می رهند ، دچار افراط می شوند ،اعتمادهای نابجا می كنند ، فریب می خورند و به همان اندازه كه از كنج نشینی آسیب دیده اند و بلكه بیشتر ، از حضور در جامعه ضرر می كنند و حتی گاه ضرر می رسانند.
جوان چه كند؟ از صبح تا شب چگونه وقت خود را پر كند؟ همه اش را كار كند؟ لم بدهد و تلویزیون نگاه كند؟ خیابان ها را متر كند و آمار درختان پارك ها را دربیاورد؟ پی الواطی برود؟ واقعاً چه كند وقتی مدیران جامعه ، برای اوقات فراغت او و برای هدایت انرژی متراكم جوانی اش ، هیچ فكری نكرده اند. همه اش كه نمی شود با هیات و مسجد و اعتكاف و مانند این ها به انبوه نیازهای متنوع جوانان پاسخ داد و در تلویزیون حضور جوانان در مجلس عزاداری محرم را پخش كرد و نتیجه گرفت كه همه چیز بر وفق مراد است و نمونه اش همین حضور انبوه جوانان در مثلاً اعتكاف مسجد دانشگاه تهران.
شاید اگر نصف انرژی ای كه آقایان مسوولان برای طرح هایی مانند "گشت ارشاد" گذاشته اند برای نشاط و تفریحات سالم جوانان می گذاشتند ، اساساً نیازی به چنان طرح هایی نبود.
در فضایی كه جوان از یك سو ، با محدودیت امكانات مواجه است و از سوی دیگر انواع فشارها بر او تحمیل می شود و جایگزینی هم برای محدودیت ها عرضه نمی شود ، كاملاً قابل انتظار است كه یك عده از همین جوانان ، با هم قرار بگذارند كه یك روز بروند در پارك آب بازی كنند . اصلاً فرض كنیم آنهایی كه می گویند این كار ، توطئه دشمنان بوده و طرحی بوده كه جوانان را به بهانه آب بازی دور هم جمع كنند و اختلاط دختر و پسر را ایجاد نمایند و ... راست گفته اند ؛ در چنین حالتی باز هم برمی گردیم به مساله اصلی این بحث كه لابد خلأیی در زمینه تفریح و تخلیه انرژی جوانان وجود دارد كه توطئه گران می توانند بر روی آن حساب كنند!
اگر مسوولان به خود نیایند و جوانان و نیازهای آنان را به رسمیت نشناسند و بخشی از ثروت مملكت را صرف رفاه و تفریح و خنده و خوشی جوانان نكنند ، هیچ تضمینی وجود ندارد كه انرژی جوانی آنها در مسیر درست به كار برود ؛ این یك واقعیت جدی است و تعارفی هم در كار نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر