دانشجو
اشکان سهرابی
20 ساله ،دانشجوی رشته آیتی دانشگاه قزوین در جریان اعتراضات مردمی به
نتایج انتخابات در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بر اثر اصابت سه گلوله به
سینهاش درگذشت. زهرا نیک پیما مادر اشکان، در خصوص روز حادثه می گوید پسرش
خود را برای امتحانات دانشگاه آماده میکرده و ساعت هفت و نیم روز ۳۰
خردادماه برای دیدار با یک دوست از خانه بیرون رفت و تاکید کرد که پنج
دقیقه دیگر باز میگردد. وی.....................
20 ساله ،دانشجوی رشته آیتی دانشگاه قزوین در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بر اثر اصابت سه گلوله به سینهاش درگذشت. زهرا نیک پیما مادر اشکان، در خصوص روز حادثه می گوید پسرش خود را برای امتحانات دانشگاه آماده میکرده و ساعت هفت و نیم روز ۳۰ خردادماه برای دیدار با یک دوست از خانه بیرون رفت و تاکید کرد که پنج دقیقه دیگر باز میگردد. وی هنگام بازگشت از یک ساختمان بلند مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود .پيكر او بعد از سه روز به خانواده تحويل داده شد.پیگیری های قضایی خانواده وی جهت شناسایی آمران و عاملان کشته شدن فرزندشان تا کنون بینتیجه بوده است
پیکر او در قطعه ٢۵٧ بهشت زهرا ردیف ۵٠ شماره ١٩ به خاك سپرده شد.
سهراب اعرابی
۱۹ ساله، در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ۱۳۸۸ کشته شد احتمال میرود که سهراب اعرابی در تظاهرات روز ۲۵ خرداد1388 در تیراندازی نیروهای بسیجی از بالای پایگاه بسیج مقداد کشته شده باشد. پروین فهیمی، مادر سهراب که از فعالان صلح و عضو گروه مادران صلح است گفت سهراب در راهپیمایی دوشنبه ۲۵ خرداد از وی جدا شد و شب به خانه بازنگشت. خانواده در بیمارستانها، کلانتریها، زندان اوین و دادگاه انقلاب جستجو کردند اما نام سهراب در هیچ فهرستی، نه در فهرست اسامی اعلام شده در زندان اوین و نه در فهرست نصب شده بر دیوار دادگاه انقلاب نبود. پروین فهیمی هر روز صبح برای یافتن نشانهای از پسرش به دادگاه انقلاب میرفت و هر بعد از ظهر عکس سهراب را جلوی در زندان اوین برده و عکس را به هر آزاد شدهای نشان میداد و میپرسید آیا او را دیدهاند یا خیر. چند نفر مطمئن بودند او را دیدهاند.
مادر این جوان در روز سه شنبه ١۶ تیر با گذاشتن کفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادى فرزندش بود. در تاریخ ۲۰ تیر مادر سهراب اعرابی را به اداره تشخیص هویت ارجاع میدهند تا آلبومهای کشتهشدگان را نگاه کند و مشخص میشود او کشته شد است.پيكر وي 21 تير 1388 به خانواده تحويل و در 22 تير همان سال در بهشت زهراي تهران به خاك سپرده شد.
ندا آقا سلطان
27 ساله در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات رياست جمهوري در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله امیر آباد تهران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی) در حالیکه به همراه استاد موسیقیاش در حال مراجعه از تظاهرات اعتراضآمیز بود به ضرب گلوله نيروهاي بسيج کشته شد.پیکر او به بیمارستان شریعتی منتقل و فردای آن روز به خانوادهاش تحویل گردید و تحت تدابیر شدید امنیتی در قطعه ٢۵٧ ردیف ۴١ شماره ٣٢ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد، بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان بهدنبال داشت به نحویکه جمهوری اسلامی تلاش زیادی کرد تا قتل او را صحنهسازی و توطئه مخالفان دولت نشان دهد. «ندا» در خارج از ایران و در ایران، بعنوان سمبل آزادی خواهی ایرانیان در این اعتراضات شناخته میشود.
امیر جوادیفر لنگرودي
25 ساله دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین، ترانه سرا و دانشجو بازیگری، که در روز ۱۸ تیر ماه 1388 درتقاطع خيابان شهداي ژاندارمري و دانشگاه، محدوده امیرآباد توسط نیروهای لباس شخصي دستگير و مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفته و بوسيله همين افراد به كلانتري 148تهران منتقل گرديد.
در کلانتری حال او در اثر ضرب و شتم به وخامت رسیده و ماموران كلانتري او را در ساعت 9 شب به بيمارستان فيروزگر منتقل گردید و روز19 تير خانوادهاش که اعتقاد داشتند امیر جرمی مرتکب نشده است اورا از بیمارستان فيروزگر به پلیس امنیت تحویل میدهند که از آنجا به بازداشتگاه كهريزك متتقل میگردد. وی پس از شکنجه شدید، در 23 تیردر مسيرانتقال به اوين ، دچار تشنج و ایست قلبی میشود . ده روز بعد، روز 3مرداد به خانواده برای تحویل جسد خبر میدهند.
در5 مرداد پيکر متلاشي شده وي در بهشت زهرا، قطعه211 ردیف 42 شماره 10 خاکسپاري ميگردد.
محسن روح الامینی
25 ساله دانشجوی کامپیوتر دانشکده فنی دانشگاه تهران،در تجمعات روز ۱۸ تیر 1388دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شد در بازداشتگاه كهريزك مورد ضرب و جرح شديد قرار گرفته و مجروح شد. چند روز بعد، وي در مسیر انتقال به زندان اوین به دلیل شرایط بد جسمانی ناشی از استرسهای فیزیکی، شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد و نیز اصابت جسم سخت به بیمارستان منتقل شده و جان سپرد .پيكر اوبه عنوان فرد مجهولالهویه به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و صبح روز بعد جسد به سردخانه تحویل داده مي شود. با آنکه به خانوادهی روح الاميني اعلام شده بود فرزندشان به زودی آزاد میشود، پس از يك هفته آنها در روز 30 تير خبر درگذشت او را دریافت کردند و اول مردادماه جنازه را تحویل گرفتند. وی فرزند عبدالحسین روحالامینی، رئیس انستیتو پاستور ایران، عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و مشاور انتخاباتی محسن رضایی بود.
محمد کامرانی
۱۸ ساله در روز ۱۸ تیر۱۳۸۸ در نزدیکی میدان ولیعصر تهران دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک انتقال یافت. او سپس به همراه گروه دیگری از بازداشتشدگان به زندان اوین منتقل گردید. و در اثر شکنجه جان سپرد طبق گفته خانواده وی، محمد را در حالیکه تقریباَ نیمه جان بوده و سراسر بدنش علائم باتوم و شکنجه بوده به تخت بیمارستان بسته بودند، تا امکان فرار نداشته باشد. با تلاش خانواده بالاخره می توانند محمد را از بیمارستان لقمان مرخص و بلافاصله به بیمارستان مهر منتقل کنند. اما در آنجا پزشکان متخصص می گویند با توجه به اینکه عفونت تقریباَ تمام بدن را فرا گرفته امیدی در بهبود نیست و محمد ظرف کمتر از٣ ساعت در تاریخ ٢۵ تیر جان می بازد وي شنبه 27 تیر در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
کیانوش آسا
25 ساله ، متولد کرمانشاه، وي دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت ایران بود. او در جریان تظاهرات روز دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در میدان آزادی تهران ناپدید شد و روز ۳ تیر ماه ۱۳۸۸ در سردخانه پزشکی قانونی توسط خانوادهاش شناسایی شد. آسا در اثر اصابت دو گلوله توسط لباس شخصیها کشته شد. خانواده آسا طی شکایتی خواستار مشخص شدن علت مرگ فرزندشان شدند زیرا طبق اظهارات شاهدان عینی کیانوش تنها بر اثر اصابت یک گلوله به پهلویش زخمی شده بوده ولی هنگام تحویل جسد یک گلوله نیز به گردن وی اصابت کرده بود.
سید علی حبیبی موسوی خامنه
۴۳ ساله خواهرزاده میرحسین موسوی بود که در ۶ دی ۱۳۸۸ در جریان مراسم عزاداری روز عاشورا کشته شد. سید علی موسوی در زمان مرگ دارای یک دختر ۱۷ ساله و یک پسر ۷ ساله بود. ابراهیم موسوی برادر او پیش از این در جنگ کشته شدهاست. سید علی موسوی ظهر ۶ دی ۱۳۸۸ (عاشورا) در جریان تظاهرات روز عاشورا توسط سرنشینان یک پاترول مشکی هدف گلوله از ناحیه سینه قرار گرفت و بعد از انتقال به بیمارستان ابن سینا واقع در فلکه دوم صادقیه جان باخت.پیکر او پس از کش و قوسهای فراوان تحویل خانواده شد و تحت تدابیر شدید امنیتی شبانه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. علی رغم پیگیری قضایی خانواده موسوی در مورد شناساییِ قاتلان فرزندشان تا کنون این امر بی نتیجه بوده است.
صانع ژاله
26 ساله دانشجوی رشته هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران و از کردهای سنیمذهب بود که در جریان اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بر اثر برخورد گلوله کشته شد.ابتدا از سوي رسانههاي دولتي او را يك بسيجي عنوان كردند و کارت بسیج وی را در تلویزیون نمایش دادند. خانواده او نيز براي تائيد اين امر تحت فشار زيادي قرار گرفتند در حاليكه برادر او قانع ژاله ادعاهای مبنی بر بسیجی بودن او را تکذیب کرد و گفت کارت بسیج همان روز کشته شدن برادرشان برای او از طرف حکومت صادر شدهاست.
مراسم تشییع پيكر وی در روز ۲۷ بهمن1389 با حضور انبوهی از جمعیت از دانشگاه هنر تا دانشگاه تهران برگزار شد. این مراسم به صحنه درگیری طرفداران و مخالفان حکومت تبدیل شد به نحويكه از اوایل صبح دانشگاه هنر به اشغال نظامیان طرفدار حکومت درآمده بود و تعدادی از دانشجویان مورد حمله قرار گرفته و شماری نیز دستگیر شدند، و عملا نيز دانشجویان اجازه شرکت در تشییع جنازه را نداشتهاند. برادر صانع آرزوی او را اینگونه بیان می کند : صانع آرزویش این بود که مثل بهمن قبادی( کارگردان) در خدمتِ ملتش باشد.
محمد مختاری
22 ساله ،دانشجوي مهندسي معدن دانشگاه شاهرود،در جریان اعتراضات جنبش سبز درروز دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در خيابان رودكي تهران پنجاه متر مانده به خيابان توحيدو به ضرب گلوله مستقيم به پیشاني کشته شد. رسانههاي حكومتي ابتدا سعي كردند او را بسيجي و عوامل فتنه را عامل کشته شدن وی معرفی کنند ولی فعالیتهای اینترنتی محمد خلاف این را نشان می داد. او در آخرین پست فیس بوک خود نوشته بود : « خدایا ایستاده مردن را نصبیم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ام.»
مراسم تشیع جنازه محمد مختاری با حضور ماموران لباس شخصی برگزار شد. به طوريكه خانواده مختاری فقط نظارهگر بودند و در مراسم ختم عزیزشان اجازه هیچ دخل و تصرفی نداشتند. و تمامی مراسم توسط نیروهای لباس شخصی و ناشناس انجام شد.خانواده مختاری خواستار تعقیب قضایی و مشخص شدن قاتل او شدند.
بهنود رمضانی
19 ساله، دانشجوی ترم دوم رشته مهندسی مکانیک دانشگاه نوشیروانی بابل. درپي اعتراضات جنبش سبز در 25 اسفند ۱۳۸۹ (شب چهارشنبه سوری) بر اثر ضربات باتوم نیروهای بسیج در میدان ۲۲ نارمک تهران مورد مورد ضرب و جرح شديد واقع گرديد و دچار شكستگي از ناحيه استخوانهاي دست و پا و گردن و ضربه مغزي گرديد پيكر وي به بیمارستان الغدیر تهران منتقل شدو در روز ۲۶ اسفند ۱۳۸۹ خانواده اش جسد وی را از پزشک قانونی تحویل گرفته و در روز ۲۷ اسفند، در روستای قراخیل از توابع شهرستان قائم شهر به خاك سپردند. رسانه های دولتی علت مرگ او را مرگ بر اثر انفجار نارنجک دست ساز توسط خود وی اعلام کردند اما در گزارش اولیه پزشکی قانونی به "مرگ بر اثر ضربات متعدد شی سخت به سر" اشاره گردیده است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر