شهاب عمو پور
عضو کمیسیون امنیّت ملّی مجلس ایران گله مند است که «متاسّفانه در سنوات گذشته، فرمایشات مقام معظّم رهبری صرفا در حد چاپ بَنِر و برگزاری همایش مورداستفاده قرار میگرفت». منظورِ وی، همان سخنانی است که آیت الله خامنه ای هر سال به هنگام تحویل سال، خطاب به میلیون ها ایرانی پراکنده می سازد. سخنانی که در سال های آغازینِ فرمانرواییِ آیت الله بر کشور، "پیام" و...................
*نظرات وارده در یادداشت لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد
عضو کمیسیون امنیّت ملّی مجلس ایران گله مند است که «متاسّفانه در سنوات گذشته، فرمایشات مقام معظّم رهبری صرفا در حد چاپ بَنِر و برگزاری همایش مورداستفاده قرار میگرفت». منظورِ وی، همان سخنانی است که آیت الله خامنه ای هر سال به هنگام تحویل سال، خطاب به میلیون ها ایرانی پراکنده می سازد. سخنانی که در سال های آغازینِ فرمانرواییِ آیت الله بر کشور، "پیام" و "خواسته" بودند و اکنون شکل امریّه به خود گرفته اند. در این روند، هر سالِ خورشیدی به نیّتی هدف گذاری شده و توسّط آیت الله خامنه ای، به نامِ آن هدف خوانده می شود؛ امّا چالش های موجود در کشور و بی اعتنایی های مقامات و مردم به این نام گذاری ها، آن چنان کرده که یکی از ارادتمندانِ رهبری در مجلس، "محمّد حسن آصفری" نیز، به بی توجّهی به گفته های های آیت الله و عملی نشدنِ راهبردهای مورد نظرِ وی، باور و اعتراض دارد. امرّیه ها دیگر نقشه ی راه نیستند که نیستند.
اوّل قرار نبود مردم را امر بکنند
آیت الله "سیّد روح الله خمینی"، رخت از جهان بربسته و مقام رهبریِ ملّت به حجت الاسلام "سیّد علی خامنه ای" که از نیمه ی خرداد ماه ۱۳۶۸، آیت الله خوانده شد، رسیده بود. وی که هنوز وامدار کسانی بود که وی را تا کسب مقام ولایت ارتقاء داده بودند، در اولّین سالِ حکومت خویش، یادکرد های بسیاری از راه و سیره ی رهبرِ پیش از خویش، روا می داشت و در سخنرانی ها، مدام به وی اشاره می کرد. سال ۶۸ به پایان رسید و نوبت پیام ویژه ی رهبر به ملّت آمد. آیت الله همچون سلف خویش در مقابل دوربین برنامه ی پخش غیر مستقیم نشست و امّا بیش ترِ آن چه که گفت، در موردِ همان سلف و سخن از ارادت به وی بود:
«...ما امسال عید نوروز را در حالی برگزار میکنیم که خدای متعال با فقدان بزرگ رهبر عظیمالشأنمان، امتحان سختی از ما کرد و دوران سختی را بر ما گذراند. آن فقدان، محنت بزرگی بود. امیدواریم که خدای متعال، روح آن بزرگمرد را با ارواح مقدسهی انبیاء و اولیاء محشور کند و او را از ما راضی نماید و ما را در راه او، مستمرّ و مستدام بدارد. امیدواریم که خداوند، نظر لطف و محبت خود را که در طول این یازده سال همواره بر این ملّت و بر این نظام داشته است، باز هم آن را بر ما مستمرّ بگرداند و ما بتوانیم به کمک خدا و با حرکت در راه او و با استغفار و توبهی الیاللَّه، متاع حَسَن و قدرت و قوّت و عزّت الهی را برای خودمان و برای این ملّت بزرگ و فداکار تأمین کنیم...».
اندک اندک، جمع مستان می رسند
زلزله ی مهیب و ناگوار سال ۶۹، سببی شد تا رهبر ایران در جریان پیام نوروزی سال ۷۰، عمده ی سخنان خود را به سپاس داری از مردم ایران اختصاص دهد که به یاری هموطنانِ شمال نشین و آسیب دیده ی خود شتافته بودند. یک سال پس از آن و بعد از تثبیت مقام آیت الله در سوّمین سال رهبری اش بود که وی به حیطی ی مسایل داخلی و خارجیِ مملکت داری دخول کرد تا بخشی از پیام نوروزیِ رهبر در بهار ۷۱، به همسایه گان ایران و ارشاد کردن شان اختصاص یابد. وی از فروپاشی همسایه ی شمالی ایران خشنود بود: «یکی از حوادثِ سال گذشته، از هم پاشیده شدن امپراتوری بزرگ و کشور اتّحاد جماهیر شوروی و زوال یک ابر قدرت بود که حقیقتاً حادثهای بزرگ در زمان و تاریخ ما به حساب میآید».
آن بخشِ دیگر از پیام، حمایت از "علی اکبر هاشمی رفسنجانی" بود که هنوز حجت الاسلام باقی مانده بود و در مقام رییس جمهوری اسلامی ایران مشغول به کار بود: «در سال گذشته، تلاش دولت و مسئولین برای بازسازی و انجام کارهای زیربنایی در کشور بسیار محسوس بود. این طرح ها باهدف آبادی و توسعه اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و بیکاری در کشور به اجرا درآمده است و بهره برداری از این طرح ها در سال های آینده بسیاری از مشکلات را حل خواهدکرد».
امّا روند روی دادهای سال ۷۱ و برخی انتقادات به چگونگی دولت داری هاشمی رفسنجانی، به گونه ای بود که آیت الله خامنه ای، در اواخر چهارمین سال زعامت خویش بر مردم ایران، تصمیم گرفت تا اولین نام گذاری برای سالِ در پیش رو را انجام دهد. وی، خطابه ی نوروزیِ خویش را مستقیما به سمت "هاشمی رفسنجانی" –یکی از موثّرین ترین افراد در رسیدنِ سیّد علی خامنه ای به جایگاه رهبری- روا داشت و دولت هاشمی که "دولت سازندگی" خوانده می شد و در آن سال ها متّهم به تجمل پروری و حیف و میل بودجه ها شده بود را چنین نقد کرد:
«ما نمیخواهیم سازندگی کنیم که نتیجه ی این سازندگی یا نتیجه ی رونق اقتصادی، این باشد که عدّهای از تمکّن بیشتری برخوردار شوند و عدّهای فقیرتر شوند. این، به هیچوجه مورد رضای الهی و رضای اسلام و مورد قبول ما نیست. ما سازندگی و رونق اقتصادی را برای نزدیک شدن به عدالت اجتماعی، رفع محرومیت و فقر، زدودن مناطق محروم از کشور و از بین رفتن فاصله ی فقیر و غنی می خواهیم». سپس، برای گوشزد کردنِ آن چه وی خواهان ش است، سالِ در پیش رو را در لفّافه ای چنین ملقّب کرد:
«آن چه که من به برنامهریزان و مسؤولین دولتی مؤکّداً سفارش میکنم، این است که در این برنامه توجّه کنند که هدف اصلی، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزی است که ما را به "عدالت اجتماعی" نزدیک میکند».
خطاب های ناقدانه ی آیت الله در آن سال و روزها، "دولت" بود و نه "ملّت".
بعدا قرار شد مردم را امر بکنند
از ۷۳ خورشیدی به بعد، "خواستن" ها اندک اندک بدل به "سفارش" شدند و سفارش ها یکی یکی شکل "تذکّر" گرفتند: «تذکّری که میخواهم عرض کنم این است که از آغاز سال جدید، دو شاخص را به عنوان شعار برای خودمان قرار دهیم. این دو شاخص، عبارت است از "وجدان کار" و "انضباط اجتماعی"».
"آحاد ملّت"، مخاطب شدند: «من این را از آحاد ملّت و مسؤولین کشور و مأمورین دولت، امسال تقاضا دارم». «همه باید تلاش نمایند، "کار سازنده" بکنند».
پای دشمن هم به میان آمد: «کار سازنده، مبارزه با دشمن است. باید با اداره ی صحیح و کار سازنده و صحیح و منطقى، با دشمن مقابله کرد».
علیِ ولی، در برابر علیِ اکبر
دولت سازندگی، در بهار ۷۴ همچنان مغضوبِ رهبری بود که ۶ سال از ولایت ش بر آحاد ملّت گذشته بود: «ریخت و پاش مالی و زیاده روی در خرج کردن و زیاده روی در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبی نیست. نه اسمش جود و سخا ست و نه کَرم و بزرگ منشی است. فقط اسمش "بیانضباطی اقتصادی و مالی" است. باید به قدر نیاز و حاجت، خرج و مصرف کرد. به خصوص کسانى که اموال عمومى را مصرف مىکنند. آنها هم مانند کسانى که اموال خودشان را بى حساب و کتاب خرج مىکنند، مخاطب این مطلبند و نباید زیادى مصرف کنند».
نوروز ۷۵، نیاز به تذکّرهای دوباره شد: «اسراف، نقطه ی مقابل آن توصیهای است که ما در سال گذشته و سال های قبل از آن عرض کردیم که عبارت از "انضباط" است. اگر بخواهیم با اسراف مبارزه کنیم، باید برای این کار برنامهریزی انجام گیرد و آن را مسؤولان دولتی انجام دهند.
نوروز ۷۶، که آخرین ماه های ریاست هاشمی رفسنجانی بر دولت در حال سپری شدن بود، رهبر نظام ایران، رضایت خود را از آن چه در مجموع انجام شده بود، اظهار داشت. او از دولت و ملّت خویش که حرف شنوی کرده بودند راضی بود و هاشمی را در سال "صرفه جویی" چنین از دولت بدرقه کرد: «من امسال میخواهم مثل سال های قبل، به همه ی مردم یک سفارش بکنم. بحمداللَّه سفارش هایی که شده، مورد توجّه قرار گرفته است. هم مردم توجّه کردهاند و هم مسؤولان، و من توقّعم از هر دو است؛ هم از مردم و هم از مسؤولان».
صرفه جویی، چاپ جدید
یک سال بعد از برگزیده شدنِ غیر مترقبّه ی "سیّد محمد خاتمی" به ریاست جمهوری، رهبرِ نظام نکته ی تازه ای در پیام نوروزی خویش نداشت. او مردم و مسئولان را در آغاز سال ۷۷ نیز، به سان ۷۶، به "صرفه جویی" دعوت کرد.
سال صرفه جوییِ۲ که تمام شد و سیّد محمّد خاتمی، برخی از اصلاحات مدّنظر خویش و راهبرانِ اصلاحات را که در مملکت پیاده کرد، سیّد علی خامنه ای سعی کرد تا با بازخوانی مرام حکومتداریِ رهبرِ درگذشته، اوضاعِ تغییر یافته ی مملکت را دوباره تغییر دهد؛ سال ۷۸، به فرمان وی، سال "امام خمینی" نام گذاری شد:
«از مهمترین خصوصیّات امسال این است که مصادف با صدمین سال ولادت امام بزرگوار ماست. به همین مناسبت جا دارد که این سال را سال امام خمینی (رحمةاللَّهعلیه) بدانیم و بنامیم. فقط هم نامیدن و عنوان، کافی نیست. باید انشاءاللَّه همه سعی کنند شخصیت بزرگوار امام خمینی را با همان ابعاد عظیم، به درستی بشناسند و خصوصیّات آن را انشاءاللَّه در زندگی خود و زندگی ملّت و عرض و طول معنوی کشور، اِعمال و پیاده کنند».
امیری برای مومنان
ادامه ی اصلاحات، بستن روزنامه ی "سلام"، تجمّع و تظاهرات دانشجویان و مردم، ضرب وکشتار که در سال ۷۸ اتّفاق افتادند؛ یک روی داد ویژه با خود داشتند که آن "پاره کردن عکس ولیّ فقیه ایران و معترّض شدن به وی در جریان تظاهرات" بود. در انتهای سال، ولیّ فقیه، سالِ ۱۳۷۹ در پیش رو را سال "امام امیر المومنین" خواند و از همه گان خواست تا به سبک زندگی امام اول شیعیان توجّه ویژه ای داشته باشند.
سال امامِ اول تمام شد و اتفاقات ریز و درشت سیاسی و اجتماعیِ مملکت که در تضادّ با خواسته های رهبری بود، تمام نشد. آیت الله لازم دید تا مردم و منتقدان را در سال ۸۰ نیز دوباره به مقام خویش توجّه دهد . نامِ آن سال شد: "رفتار علوی".
درگیری های علوی به اوج رسید و در همان بین، سیّد محمّد خاتمی برای دومین بار با کسب آرایی بالاتر از مرتبه ی قبل، به ریاست جمهوری رسید. سیّد علی خامنه ای هم، در نوروزِ پایانِ سالِ انتخابات، سال ۸۱ را به نام و راهِ جَدّ خویش و عاشورای خونبار ش، "سال عزّت و افتخار حسینی" نام نهاد.
با آرام تر شدن اوضاع در سال های بعدی اصلاحات و فروکش کردن تبِ نقد و اعتراض و اجتماع، راهبردهای شخص اوّل مملکت نیز سمت و سویی دیگر یافتند و آرام تر شدند. شدند: "نهضت خدمتگزاری" و "پاسخگویی سه قوّه به ملّت ایران" و "همبستگی ملّی و مشارکت عمومی" در سال های ۸۲ و ۸۳ و ۸۴.
عالِم شدن، قوی شدن، رحمانی شدن، نبوی شدن...
ورود "محمود احمدی نژاد" به ساختمان ریاست جمهوری، در سالی بود که با نام "پیامبر اعظم" نام گذاری شده بود و رهبر ایران، در ابتدای سال ۸۵ و در جایگاهی دیگر، ترویجِ دروس نبوی می کرد: «امروز درس پیغمبر اسلام براى امّتش و براى همه ی بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزّت، و درس مقاومت است».
با شروع اختلافات میان دولت و منتقدانِ گونه گون، ۸۶، سال "اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی" نام گرفت.
اوضاع اقتصادی که خراب شد و مملکت که در سراشیبی افتاد، ۸۷ نام ش شد: "سال نوآوری و شکوفایی".
اوضاع که خراب تر شد و خزانه ی دولتی اندک اندک خالی، رهبر نام ۸۸ را چنین گذارد: "سال اصلاح الگوی مصرف".
انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و بر مصدر نشینی دوباره ی احمدی نژاد با وجود تمامی اعتراض ها و خشم مردم، در نام گذاری سال بعد چندان دیده نشد: "همت مضاعف و کار مضاعف".
نه همّت به کار گرفته شد و نه کار مضاعف انجام؛ سپس نیاز به آن آمد تا جهاد صورت گیرد، این نامِ راهبردیِ سال ۹۰ بود: "جهاد اقتصادی".
فصل الخطاب وارونه
رهبر، در آغاز سال ۹۱ همچنان سعی می کرد تا فصل الخطاب باشد و در همینه ی مشکلات اقتصادی و تحریم و احتمال حمله ی نظامی، مردم را به جبهه گیری در مقابل دشمنان خارجی؛ و دولت و سایر قوا را به کار و تولید فرابخواند:
«اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئلهی تورّم حل خواهد شد؛ مسألهی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهدهی این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتی دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئهی دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد. بنابراین همهی مسئولین کشور، همهی دستاندرکاران عرصهی اقتصادی و همهی مردم عزیزمان را دعوت می کنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلی قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی" است».
در پایان سال، بسیاری از تولیدگران ورشکسته شدند، آمار بیکاری بالاتر رفت و ارزش پول ملّی هم به کمترین میزان خود رسید.
راه-کار وارونه
خطابه ای که هرسال با عنوان "پیام نوروزی رهبر معظّم انقلاب به ملّت شریف ایران"، از شبکه های مختلف صوتی و تصویری سازمان صدا و سیمای ایران پخش می شوند، امسال و در آغاز ۱۳۹۲ خورشیدی، ملّت را دعوت به حماسه کردند. حماسه هایی "سیاسی" و "اقتصادی". در بعد سیاسی، تمام نگاه و نگرانیِ رهبر متوجّه انتخاباتِ ریاست جمهوریِ در پیش روی است و در بخش اقتصادی، ترس از فاجعه ی اقتصادی برای ملّت است که سبب شده تا آن ها به خلق حماسه دعوت شوند. اّما این که فصل الخطاب های آیت الله که زمانی در سال های دور، شکل تقاضا و خواسته داشتند، اینک چقدر مورد توجه ملّت و دولت قرار می گیرند، امری ست که حتّی برای مسئولان نیز مورد ابهام قرار دارد. از جمله، "محمّدحسن آصفری" عضو کمیسیون امنیّت ملی مجلس شورای اسلامی که می گوید: «متاسّفانه در سنوات گذشته، فرمایشات مقام معظّم رهبری صرفا در حد چاپ بنر و برگزاری همایش مورداستفاده قرار میگرفت و در عمل شاهد تلاش برای اجرای فرمایشات ایشان نبودیم».
"فرمایشات" رهبر جمهوری اسلامی درحالی بنر می شود که همین چندی پیش حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به دیدار خود با آیت الله خامنه ای اشاره کرد و گفت: «ایشان در درد و دلی به من گفتند: "برخی هی می گویند فرمایشات فرمایشات، این چه حرفی است؟ من دارم دستور می دهم، هیچ حرفی نمی زنم، مگر آنکه آن موضع و دستور باشد".»
ظریفی یک سال پیش می گفت: «در این سال های اخیر، آیت الله خامنه ای هرچه گفته، مردم و دولت خلاف آن را عمل کرده اند. می گوید حجاب، همه روسری ها بالا می برند. می گوید صرفه جویی، همه مصرف می کنند. کاشکی امسال بیاید و متضادّ آن چه در دل دارد را بگوید، شاید درست شد و در نهایت، آن چه شد که می خواهد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر