منبع : کلمه
نویسنده وبلاگ «پرسه خوانی»+ در مطلبی به مناسبت نزدیک شدن به سالگرد اعلام کاندیدا توری میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری نوشته است: نمیشود این یادداشت را به زبان اول شخص ننوشت. سال قبل همین روزها بود: خاتمی نامزدی خودش را اعلام کرده بود و کروبی هم پیشتر. زمزمههایی از میر هم بود اما خیلیها بنا به سابقة کنارهگیریهای قبلیاش حضور او را جدی نمیگرفتند. میر مرد سکوت بود. بیست سال بود که سکوت کرده بود گرچه بعداً که آرشیوها بهتر دیده شد و گنجهها دقیقتر کاویده شد معلوم گشت که او هرجا در این بیست سال لازم بود سخن گفته است… هرچند از هیاهو دوری میجسته است.....
نویسنده وبلاگ «پرسه خوانی»+ در مطلبی به مناسبت نزدیک شدن به سالگرد اعلام کاندیدا توری میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری نوشته است: نمیشود این یادداشت را به زبان اول شخص ننوشت. سال قبل همین روزها بود: خاتمی نامزدی خودش را اعلام کرده بود و کروبی هم پیشتر. زمزمههایی از میر هم بود اما خیلیها بنا به سابقة کنارهگیریهای قبلیاش حضور او را جدی نمیگرفتند. میر مرد سکوت بود. بیست سال بود که سکوت کرده بود گرچه بعداً که آرشیوها بهتر دیده شد و گنجهها دقیقتر کاویده شد معلوم گشت که او هرجا در این بیست سال لازم بود سخن گفته است… هرچند از هیاهو دوری میجسته است.
سال قبل همین روزها بود که موسوی در منزل شهید حمید باکری در سالگرد شهادتش سخنرانی کرد. میر در این بیست سال به تعداد انگشتان یک دست هم سخنرانی نکرده بود… گو اینکه علیوار دردها را بر بوم نقش کرده بود. همان روزها خبر دیگری آمد که یادداشتهای دلی سیدعلیرضا بهشتی شیرازی همراه با نقاشیهایی از میرحسین موسوی توسط انتشارات روزنه منتشر شده است. مسئول انتشارات روزنه علیرضا بهشتی شیرازی بود که پیشتر در دوران نخستوزیری از همکاران موسوی بوده و بعد هم در انتخابات سردبیر کلمةسبز شد.
نویسنده وبلاگ «پرسه خوانی»+ در مطلبی به مناسبت نزدیک شدن به سالگرد اعلام کاندیدا توری میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری نوشته است: نمیشود این یادداشت را به زبان اول شخص ننوشت. سال قبل همین روزها بود: خاتمی نامزدی خودش را اعلام کرده بود و کروبی هم پیشتر. زمزمههایی از میر هم بود اما خیلیها بنا به سابقة کنارهگیریهای قبلیاش حضور او را جدی نمیگرفتند. میر مرد سکوت بود. بیست سال بود که سکوت کرده بود گرچه بعداً که آرشیوها بهتر دیده شد و گنجهها دقیقتر کاویده شد معلوم گشت که او هرجا در این بیست سال لازم بود سخن گفته است… هرچند از هیاهو دوری میجسته است.....
نویسنده وبلاگ «پرسه خوانی»+ در مطلبی به مناسبت نزدیک شدن به سالگرد اعلام کاندیدا توری میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری نوشته است: نمیشود این یادداشت را به زبان اول شخص ننوشت. سال قبل همین روزها بود: خاتمی نامزدی خودش را اعلام کرده بود و کروبی هم پیشتر. زمزمههایی از میر هم بود اما خیلیها بنا به سابقة کنارهگیریهای قبلیاش حضور او را جدی نمیگرفتند. میر مرد سکوت بود. بیست سال بود که سکوت کرده بود گرچه بعداً که آرشیوها بهتر دیده شد و گنجهها دقیقتر کاویده شد معلوم گشت که او هرجا در این بیست سال لازم بود سخن گفته است… هرچند از هیاهو دوری میجسته است.
سال قبل همین روزها بود که موسوی در منزل شهید حمید باکری در سالگرد شهادتش سخنرانی کرد. میر در این بیست سال به تعداد انگشتان یک دست هم سخنرانی نکرده بود… گو اینکه علیوار دردها را بر بوم نقش کرده بود. همان روزها خبر دیگری آمد که یادداشتهای دلی سیدعلیرضا بهشتی شیرازی همراه با نقاشیهایی از میرحسین موسوی توسط انتشارات روزنه منتشر شده است. مسئول انتشارات روزنه علیرضا بهشتی شیرازی بود که پیشتر در دوران نخستوزیری از همکاران موسوی بوده و بعد هم در انتخابات سردبیر کلمةسبز شد.
باری با سخنرانی موسوی در منزل شهید باکری بود که زمزمة آمدن موسوی جدیتر شد و بعدترش سخنرانی موسوی در جمع نخبگان و بعد هم سخنرانی موسوی در مسجد حجت نازیآباد و بعد هم کنار کشیدن خاتمی به نفع میر و حال دیگر میر آمده بود.
خیلیها گمان میکردند موسوی آمده است که دوباره اقتصاد سوسیالیستی را برقرار کند، خیلیها گمان میکردند موسوی را نظام فرستاده است تا بازی اصلاحطلبان را به هم بزند،خیلیها گمان میکردند که موسوی قرار است نسخة اصلی همان نوع رفتاری باشد که احمدینژاد کاریکاتورش است…
میر اما آمده بود تا تغییر رفتار ایجاد کند. همانگونه که در پاسخ هتاکی و افترای احمدینژاد در مناظره گفت آمده است تا رفتارهای بازجویانه را عوض کند، آمده است تا عقل را به جای جهل و خرافه و رمالی در سیاست و اقتصاد حاکم کند. میر آمده بود که مردمسالاری را جایگزین مردمفریبی کند.
یک سال قبلش محمد قوچانی در مجلة شهروند به میر لقب شهید زنده داده بود. آری میر شهید زنده است. شهیدی که شاهد رنج انسان ایران معاصر است. میر شهید شاهدی ست که زوال یک انقلاب را بر اثر تفوق تحجر و تغلب و تقلب میبیند و…راستی که خانوادة باکری سخنران خوبی برای بزرگداشت شهدایشان انتخاب کرده بود. میر برای آنها فقط سخنرانی نکرد بلکه با ایثار و گذشتن از تنعمات و بهرههای مادی خود در طی یکسالی که متعاقب آن سخنرانی پیش آمد موجب شد که شهدا از پستوها به درآیند و موجب شد که دیگر فقط روایت رسمی و انحصاری حکومتی را از شهدا در رسانة غیرملی نشنویم. نگاه و مشی و منش و روش میر باعث شد که جمعیت ملیونی و خروشان مردم با شعارهایشان ارادت خود را به شهدایی چون همت و باکری فریاد بزنند و خون آنها را فرایاد آورند.
آری میر حتی اگر دیگر سخن نگوید و حتی اگر همین فردا از بسیط زمین غیب شود باز هم با بیانیههای خویش «ثار»گونه نشانداد که چه بودیم و چه شدیم و به کجا میخواهیم برسیم.
من که این ها را مینویسم شاید اگر نخستین سخنرانی میر در ستایش باکریها و همتها و خرازیها و باقریها نبود شاید جزو آن دسته بودم که وقتی خاتمی انصراف داد گریه هم میکردم. آن روز گریه نکردم اما حالا ماههاست میگریم که چرا اینقدر دیر میر را شناختم و چرا نرفتم و ماندم و یا به عبارت دیگر چرا جزو ماندگان نیستم و رفته محسوب میشوم…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر