جرس
حشمت الله طبرزدی، فعال سیاسی و دبیرکل جبهه دموکراتیک ایران که در زندان
رجایی شهر کرج دوران محکومیت خود را می گذارند، طی پیامی از داخل زندان
گفته است "اگر چه سختیهای زیادی تحمل کرده و برای گفتن حرفهایمان و برای
نوشته هایمان به زندان..................
حشمت الله طبرزدی، فعال سیاسی و دبیرکل جبهه دموکراتیک ایران که در زندان رجایی شهر کرج دوران محکومیت خود را می گذارند، طی پیامی از داخل زندان گفته است "اگر چه سختیهای زیادی تحمل کرده و برای گفتن حرفهایمان و برای نوشته هایمان به زندان افتاده و فشارهای زیادی را تحمل کرده ایم، اما به راه خود مطمئنیم و باور نداریم که زندان و سرکوبهای خشن بتواند مانع از حرکت ما بشود."
به گزارش جرس، این زندانی سیاسی در پیام ویدئویی خود
که با کوشش حامیان جنبش، با دشواری بسیار زیادی در داخل زندان تهیه و
بیرون داده شده، نظرات خود را در مورد مسائل روز کشور بیان کرده و
خاطرنشان ساخته است که حکومت فعلی در یک بن بست قرار گرفته است که فکر می
کنم که راه دمکراسی خواهی و راه مبارزه مسالمت آمیز برای حقوق بشر پیش روی
ملت ایران است.
متن نوشتاری این پیام ویدئویی که از سوی مبارزان داخل کشور تدارک و ارسال شده، به شرح زیر است:
آزادی گوهر انسان است و اگر آزادی نباشد هیچ انتخابی نمی تواند ارزش داشته باشد. چنانچه آوردن دین نیز بر پایه اختیار و آزادی است. در ادیان بزرگ آسمانی واسطه ای بین انسان و خدا وجود ندارد.
برخی از کارشناسان دینی (نه واسطه های دینی)، همچون آیت الله بروجردی و خوئی در ایران و آیت الله سیستانی در عراق هیچ گاه برای بوجود آوردن یا تحمیل حکومت یا جامعه ای قیام نکردند بلکه تنها آیت الله خمینی نظریه ولایت فقیه را مطرح کرد و در واقع جمهوری اسلامی را بنیان نهاد.
در این سی و دو سال ما می توانیم داوری کنیم که بین جمهوریت و حاکمیت مردم(حاکمیت ملی) با اسلامیت البته به معنای فقاهت یا کارشناسی فقهی که بخشی از روحانیون انجام می دهند همواره یک نوع ناسازگاری وجود داشته است.
برای مثال در دوران آیت الله خمینی اولین رئیس جمهوراقای بنی صدر بود که از دوران حلقه نزدیک به آیت الله خمینی برخاسته بود، اما در مدت زمان کمی با بخش اسلامیت که آیت الله خمینی آن را نمایندگی می کرد و آقای بنی صدر که جمهوریت را نمایندگی می کرد دچار ناسازگاری و تناقض شد و در نهایت بخش اسلامیت و فقاهت نماینده جمهوریت را حذف کرد.
حتی در دورانی که آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی که رئیس جمهور بودند همواره این تضاد و ناسازگاری بین اسلامیت و جمهوریت وجود داشته است.
در وضعیت موجود هم که احمدی نژاد که از اندرونی و خودی ترین افرادی بود که به میان آمد و چقدر برای او (احمدی نژاد) هزینه کردند، آدمهایی کشته شدند و شکنجه ها شدند، تا ایشان انتخاب شود اما ما امروز بار دیگر آن حاکمیت دو گانه و ناسازگاری و تضاد بین جمهوریت و اسلامیت، یا کسی که مدعیست از طرف مردم است با آنکسی که مدعی نمایندگی خداست را شاهد هستیم. این تضاد همواره برای کشور هزینه ساز و خسارت افرین بوده است.
سرمایه های زیادی هدر رفته است و این ناسازگاری که در وضعیت فعلی دارد تبدیل به بحران می شود یکی از جدی ترین بحرانهاست.
در شرایط فعلی، البته ما بحران اقتصادی را به دلیل عملکرد ناصحیح حاکمیت و همچنین بحران خارجی بدلیل توسعه طلبی های قدرت و بلند پروازیهای حکومت داریم.
نارضایتی های سیاسی و چیزی که به عنوان جنبش سبز مطرح شد این را هم داریم و چند بحران الان دست به دست هم داده اند و نمودار شده است که این حاکمیت دوگانه جمهوریت و اسلامیت ناکارآمد است و شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مردم در بدترین وضعیتی است که الان ما شاهد آن هستیم.
من فکر می کنم که می توان نتیجه گرفت که در واقع بین دین و حکومت سازگاری وجود ندارد.
دین امری معنوی و امری شخصی است که مربوط به خود افراد است اما سیاست و حکومت مربوط به عموم مردم است.
و یک امر عرفی است و ما نمی توانیم دائم شاهد جنگ و ناسازگاری بین نمایندگان ملت با کسانی که ادعای نمایندگی خدا را دارند و سعی می کنند با زور و جبر خواسته های خودشان را تحمیل می کنند باشیم.
من به عنوان مبارزی که حدود شانزده سال پیش در این راه مسالمت آمیز، مبارزه ای بدون خشونت بر پایه آزادی خواهی،عدالت خواهی، دموکراسی خواهی گام نهادم، هم اکنون ثمرات و نتایج این راه روشن را داریم می بینم.
این مسیر به قدری شفاف است که همه جنبش های اجتماعی ، جنبش زنان ،جنبش دانشجویان ،جنبش کارگران، حنبش اقوام ،حنبش فرهنگیان و... در همین مسیرکلی که از پیش هم در تاریخ ایران به نحوی وجود داشته است باهم در حال حرکتند.
این مسیر مسالمت جویی و آزادی خواهی به قدری قانونی و مردم پسند است که حتی کسانی مثل موسوی و کروبی و شخصیتهایی که زمانی پایه گذار جمهوری اسلامی بودند در این مسیر قرار می گیرند و بحث آزادی خواهی، انتخابات آزاد، حقوق اساسی ملت، اعلامیه جهانی حقوق بشر والتزام به آن، آزادی انتخابات و آزادی احزاب و همه اینها را مطرح می کنند.
این بقدری روشن است که حتی من بعید نمی دانم چهره هایی مثل مشایی و دیگرانی هم که با اقتدار گرا و قدرت مطلقه مشکل پیدا کردند و در آینده قطعا مشکلات بیشتری پیدا می کنند این راه برایشان باز است و به همان میزانی که از حاکمیت اقتدار گرا فاصله بگیرند با این سمت خواهند آمد.
این مسیری است که من باور دارم ملت ایران و زنان ایران و مردان و دختران ایران انتخاب کرده اند، البته هزینه های زیادی داده اند و باز هم باید هزینه داد اما ما به مراحل نهایی آن نزدیک شده ایم.
حکومت دینی که در واقع ناسازگاری بین حاکمیت ملی و قوانین فقهی تعیین شده از سوی فقها را در بردارد، در یک بن بست قرار گرفته است که من فکر می کنم که راه دمکراسی خواهی و راه مبارزه مسالمت آمیز برای حقوق بشر پیش روی ملت ایران است.
طیفهای گوناگون که بخشی از آنرا برشمردم، بحث همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر را مطرح کرده اند و گفتند که ما خواهان این هستیم که قانون اساسی به شکل دموکراتیک تغییر بکند اصول مخالف حق حاکمیت ملی حذف شود و اصول مربوط به حاکمیت ملی و حقوق اساسی ملت بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای مربوطه مورد توجه قرار بگیردف این جنبش و این حرکت و همه آزادی خواهان ایران امروز مصمم هستند که به خواستهای خودشان برسند.
ما به این راه خودمان مطمئنیم و مطمئنیم که مسیر ما اگر چه طولانی بوده و اگر چه سختیهای زیادی تحمل کرده ایم برای گفتن حرفهایمان و برای نوشته هایمان به زندان افتاده ایم و فشارهای زیادی را تحمل کرده ایم، بخاطر آنکه حکومت از حرفهای ما می ترسید. من باور ندارم که زندان و سرکوبهای خشن بتواند مانع از حرکت ما بشود.
من به عنوان کسی که سخنگویی همبستگی و دمکراسی برای حقوق بشر را در ایران به عهده دارم می گویم که ما مصمم هستیم هزینه ان را پرداخت کرده ایم و خواهیم کرد ، به حقوق خودمان پایبندیم حقوق خودمان را می شناسیم و حتما هم به خواسته های خودمان دست خواهیم یافت، اراده ما مصمم هست ،مردم ما باید زندگی متناسب با شان خودشان را داشته باشند، فقر و نابسامانی و این شرایط سخت مردم باید از بین برود، باید برسیم به حکومتی که برخاسته از رای اکثریت قاطع ملت ایران باشد، بر پایه دموکراسی و حقوق بشر، جدایی دین از حکومت و احترام به حقوق همه اقوام، احترام به حقوق همه انسانها، همه ایرانیان، صرف نظر از عقیده و جنسیت و زبانشان، ایران دارای حدود سی استان یا سی ایالت هست که میشود به عنوان یک کشور مقتدر فدرال و دموکرات در منطقه مطرح بشود. آزادی ایران و سربلندی ملت ایران را آرزو داریم. و فکر هم می کنم که راه طولانی نمانده تا بخواسته خودمان برسیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر