سحر شریعتی
« من مادر هستم » می توانست یک فیلم نسبتا متفاوت در کارنامه «فریدون جیرانی » باشد و فرصتی ایجاد کند برای بحث درباره مسایل فنی مانند دکوپاژ و میزانسن و چرخش دوربین؛ اما چنین نشد. انصار حزب الله تا روز شنبه ساعت یازده به وزارت ارشاد مهلت داده است که این فیلم را از روی پرده بردارد. این حرکت نقطه عطفی است در جریان..................
*نظرات وارده در یادداشت لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد
« من مادر هستم » می توانست یک فیلم نسبتا متفاوت در کارنامه «فریدون جیرانی » باشد و فرصتی ایجاد کند برای بحث درباره مسایل فنی مانند دکوپاژ و میزانسن و چرخش دوربین؛ اما چنین نشد.
انصار حزب الله تا روز شنبه ساعت یازده به وزارت ارشاد مهلت داده است که این فیلم را از روی پرده بردارد. این حرکت نقطه عطفی است در جریان اختلاف های بین حوزه هنری به عنوان یک نهاد حکومتی وابسته به رهبری و معاونت سینمایی به عنوان نماینده دولت در حوزه هنر.
این فیلم همانند آثار هالیوودی از روی صندلی روانشناس و بیان حالتهای روحی «پانته آبهرام »آغاز می شود. «ناصر تهماسب » در مقام روانشناس از او سوال می کند و خواستار جزییات می شود. این رفت و آمدها است که فضا را می سازد و گناهکار و بی گناه را مشخص می کند.
این فیلم شخصیتهای جدیدی را به سینمای پس از انقلاب معرفی می کند، وکیل دائم الخمری که زندگی زناشویی اش به گل نشسته است. «فرهاد اصلانی » با هیبت چاق و درشت خود توانست آن را به شخصیتهای سینمای بعد از انقلاب اضافه کند. او که در فیلم «خصوصی» نیز نقش یک روزنامه نگار استحاله شده را بازی می کرد و در «یه حبه قند» نقش یک روحانی را ، شکل دیگری از توانایی اش را در فیلم تازه جیرانی نشان داده است.
تنها این شخصیت فیلم از نظر مخالفان سینما و برخی نهادهای حکومتی مسئله دار نیست، بلکه در این فیلم دو مادر هستند که از نظر برخی از چهره های نزدیک به دولت نیز مسئله دارند.
«حمید رسائی» به عنوان یکی از اعضای شورای پروانه نمایش که پروانه نمایش این فیلم از سوی همین نهاد صادر شده، اعلام کرده است :« هیچ کدام از مادران این فیلم نشانه ها و شایستگی های یک مادر از منظر فرهنگی و دینی را ندارند ».
یکی از مادران فیلم ناخواسته و با تجاوز مادر شده است و به خاطر شرافتی که چندان مود قبول قانون نیست محکوم به اعدام است. مادر دیگر یعنی «ناهید مشرقی» که مادری است سختگیر و در عین تحصیل کرده بودن و پولدار بودن عاشق فرزندش است. هم آنجا که در برابر عشق اوبه علت نداری می ایستد و هم آنجا که حاضر می شود گناه قتل را برعهده بگیرد و به زندان برود، در حالی که در سینمای ایران کلیشه غالب مادرانی که عاشق فرزند هستند، فقر است.
فیلم «من مادر هستم» روایت دو وکیل است که فرهاد اصلانی و هنگامه قاضیانی در نقش ناهید و نادر آن را بازی می کنند. آنان در آستانه جدایی هستند. دختر آنان «باران کوثری» آوا دلنواز عاشق پسری شهرستانی به نام «پدرام » است که درگیر ساخت موسیقی هستند. برای آنان همان اتفاقات مرسوم می افتد؛ نیروی انتظامی آنان را دستگیر می کند، پدر می گوید «دایره جرمی که شما تعریف کرده اید آن قدر گسترده است که همه در آن جای می گیریم». اما ضربه متفاوت بودن از همان آغاز زده شده است، «حبیب رضایی» از شراب شیراز سخن گفته است و به استقبال همسرش نمی رود . بعدها دلیل این بی تفاوتی ها معلوم می شود. این که چهره محبوب و در نهایت ساده لوح اکثر فیلمهای سینمایی ایران، این بار نقش بدمن را با موهای خاکستری بازی می کند و خیانت در دوستی می کند.
مشروب عنصر جدانشدنی برخی صحنه های این فیلم است، پدر که وکیل مدافع دختر نیز هست، از مکافات شدن در همین دنیا سخن می گوید و دخترش به جای او در کمال قساوت مجازات می شود. در این میان بازی کردن نقش یک زن مالیخولیایی و تحقیر شده و انتقام گیرنده بار دیگر نشان داد، جای بازیگر خوبی مثل «پانته آبهرام » به سادگی پرنمی شود. او این روزها فیلم «بی خود وب ی جهت» را نیز برعهده دارد.
حواشی که درباره این فیلم به وجود آمده است ، این پرسش را به میان می آورد که آیا فیلم «من مادر هستم» به دلیل ساختارش کثیف محسوب می شود یا به دلیل دعواهای مرسوم این روزهای سینما؟
به هرحال باید منتظر ماند و دید تحصن روز شنبه انصار حزب الله برگزار می شود یا خیر ؟ و اگر برگزار شود، چگونه برگزار می شود و نتیجه آن چه خواهد بود ؟
از طرف دیگر در حالی که موضوع اصلی برای سینمای ایران اصل وجود سینما و تعطیلی سالن های سینمایی است، این بحث های حاشیه ای که بیش تر ، ترکش های اختلافات سیاسی دو جریان حکومتی است که با فاصله گرفتن از انتخابات سال 88 و نزدیک شدن به انتخابات آتی شکل گرفته، نفس های باقی مانده سینمای ایران را نیز می گیرد و در اخلافات این دو جریان سینما و کارگردانان سینمایی قربانی می شوند.
این جریان های حاشیه ای از سال گذشته آغاز شد. ائمه جمعه شهرهای مختلف شروع کردند به انتقاد کردن از فیلمهای «گشت ارشاد» و « خصوصی» و این فیلمها را مظهر فساد دانستند.
متعاقب این سخنان و موضع گیری ها، حوزه هنری و پردیسهای شهرداری وارد عمل شدند و اکران برخی از فیلمها را متوقف کردند و فهرستی از فیلم های تحریمی حوزه هنری منتشر شد.
صاحبان و کارگردانان این آثار هم در قالب اعتراضهای گروهی و نشستهای متعدد و یا امضای بیانیه، به این تصمیمات واکنش نشان دادند.
این روزها پس از موفقیت تقریبی فیلم « من همسرش هستم» اولین ساخته «مصطفی شایسته » پس از تعطیلات ایام سوگواری دو فیلم از آن فهرست اکران شده است؛ فیلم «بی خود و بی جهت » از عبدالرضا کاهانی که نامه کارگردانش همزمان با اکران فیلم منتشر شد و همین فیلم «من مادر هستم».
پیش از فیلم «برف روی کاجها» از همین گروه فیلم ها نتوانست اکران شود و تهیه کننده اش اعلام کرد که فعلا نمی خواهد کاری در سینما انجام دهد.
تهیه کننده این فیلم «جمال ساداتیان » بود که تجربه توقیف و ماجراهای حاشیه ای فیلمی هم چون «به رنگ ارغوان» و توقیفش را پشت سر گذاشته است .
در این مدت «حبیب کاوش » به عنوان سخنگوی شورای صنفی نمایش بارها اعلام کرد که با التماس از سینماگران می خواهیم که فیلم خود را اکران کنند.
اتفاق جالب درباره این فیلم سکوت یا موضع گیرهای غیر مسئولانه مدیران ارشاد است. وزیر ارشاد از این فیلم اظهار بی اطلاعی کرده است، برخی از کارگردانان معتقدند که در نهایت وزارت ارشاد پشت مجوزهایی که صارد کرده است، نمی ایستد اما فریدون جیرانی گفته است:"ارشاد گفته فیلم را از روی پرده بر نمیداریم."
به هرحال اکران فیلم «من مادر هستم» با بیانیه انصار حزب الله در روز سه شنبه ای که گذشت ، آغاز شد. این بیانیه از سازمان سینمایی وزارت ارشاد خواستار لغو اکران فیلم شده و در آن آمده است:«حکم لغو مجوز نمایش عمومی فیلم کثیف "من مادر هستم" را اعلام نماید؛ در غیر این صورت مردم متدین با اقتدا به امام شهیدشان راسا وارد عمل گردیده و با عمل به ترتیبات بند"م"وصیتنامه امام خمینی(ره) اعتراض خود را در عرصه عمل و با تحصن در مقابل ساختمان وزارت ارشاد ادامه خواهند داد»
وقتی اکران فیلم روز چهارشنبه ادامه پیدا کرد، صاد کنندگان بیانیه تاکید کردند که تحصنشان روز شنبه ساعت یازده در میدان بهارستان و جلوی وزارت ارشاد انجام خواهد شد. در اکران افتتاحیه این فیلم در سینما آفریقا جمعی از انصار حزب الله به فیلم اعتراض کردند.
این حواشی باعث شده است که به تعداد تماشاگران این فیلم افزوده است و در این روزهایی که گاهی فیلم ها با حضور پنج - شش نفر نمایش داده می شدند، در برخی از سینما بیش از پنجاه نفر در هر نوبت به تماشای این فیلم رفته اند.
البته بین کسانی که به سینما می روند، در گفت و گوهای میان شوخی و جدی این گزینه هم مطرح می شود که نکند انصار حزب الله مثل فیلم "آدم برفی" به سینما حمله کند.
در حالی که نهادهای فرهنگی که متولی سر و سامان دادن به سینما هستند، درگیر اختلافات سیاسی شده اند، موضوع اصلی سینما در میان سینماگران و دست اندرکاران صنعت سینمای کشورمان درباره بودن یا نبودن سینمای ایران است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر