منبع: کلمه
ایده رسمی شکل گیری جنبش سبز برای پیمودن «راه سبز امید» در بیانیه ۱۱ میرحسین موسوی (شهریور ماه پس از راهپیمایی روز قدس) مطرح شد (اوج اعتراضات آرام خیابانی جنبش سبز) و امروز بیانیه ۱۸ با عنوان منشور جنبش سبز در سالگرد بزرگترین تظاهرات تاریخ ایران منتشر شده است. در اینجا مرور مختصری داریم بر بیانیه های راهبردی میرحسین موسوی (یعنی بیانیه های ۱۱، ۱۷ و ۱۸).
۱- یک مقایسه اجمالی نشان می دهد که دوبیانیه ۱۱ و ۱۷ بیشتر با یک دورنمای کوتاه مدت نگارش شده اند ولی بیانیه ۱۸ که منشور جنبش سبز نام گرفته نظر به دور دستها دارد.......
ایده رسمی شکل گیری جنبش سبز برای پیمودن «راه سبز امید» در بیانیه ۱۱ میرحسین موسوی (شهریور ماه پس از راهپیمایی روز قدس) مطرح شد (اوج اعتراضات آرام خیابانی جنبش سبز) و امروز بیانیه ۱۸ با عنوان منشور جنبش سبز در سالگرد بزرگترین تظاهرات تاریخ ایران منتشر شده است. در اینجا مرور مختصری داریم بر بیانیه های راهبردی میرحسین موسوی (یعنی بیانیه های ۱۱، ۱۷ و ۱۸).
۱- یک مقایسه اجمالی نشان می دهد که دوبیانیه ۱۱ و ۱۷ بیشتر با یک دورنمای کوتاه مدت نگارش شده اند ولی بیانیه ۱۸ که منشور جنبش سبز نام گرفته نظر به دور دستها دارد.
۲- هر سه بیانیه مشترکا بر وفاداری به قانون اساسی به عنوان میثاق ملی تاکید دارند ولی در بیانیه اخیر (همانطور که پیش از این در کنفرانس مطبوعاتی با سایتهای سبز بدان اشاره شد) از اصلاح قانون اساسی در “فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی” (رفراندم) سخن به میان آمده است.
۳- در بیانیه ۱۸ با واژه جدید عقلانیت توحیدی آشنا می شویم. این واژه در بخش “گنجینه ایرانی – اسلامی” مورد اشاره قرار گرفته است. در این بخش می خوانیم: “جنبش سبز جنبشی ایرانی-اسلامی است [...] که توسل به خرد جمعی توحیدی را به عنوان مبنای تلاش برای ایجاد فردای بهتر برای میهن خویش بپذیرد در زمره فعالان جنبش سبز به شمار می آید”. به تعبیر ما این نوع آوری نشانگر اعتقاد جنبش سبز به اداره عرفی امور با حفظ هویت اسلامی می باشد. در دیدگاه میرحسین موسوی این همان هدفی است که انقلاب اسلامی دنبال می کرد ولی از آن منحرف شد.
۴- در هر سه بیانیه بر حق حاکمیت ملت با برگزاری انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان تاکید شده است.
۵- در بیانیه های ۱۷ و ۱۸ به متکثر بودن اندیشه ها در جنبش سبز و فراغت آن از ایدئولوژی خاص اشاره شده است. همچنین در تمام بیانیه ها به پرهیز از خشونت در مبارزات تاکید شده است.
۶- در بیانیه ۱۸ (بخش عدالت، آزادی و برابری، بندهای ۵ تا ۸) استیفای حقوق جنبش های مختلف اجتماعی (کارگران، زنان، معلمان، کشاورزان و …) به طور مشخص مورداشاره قرار می گیرد. این گامی برای فراگیر کردن جنبش و همراه نمودن دیگر جنبش های معترض به سیاست های موجود در زیر چتر سبز جنبش مردم ایران می باشد.
۷- در همه بیانیه ها به آزادی زندانیان سیاسی و حق برگزاری تجمعات (اصل ۲۷ قانون اساسی) تاکید شده است.
۸- نکته ای که در همه بیانیه ها جای خالی آن احساس می شود این است که چرا مستقیما سیستم قضایی مورد اعتراض قرار نگرفته و احکام و برخوردهای ناعادلانه آن نکوهش نمی شود!. بعد از انتشار بیانیه هفدهم، گروههای سیاسی مختلف بیانیه هایی را در حمایت (یا تبیین) آن منتشر کردند. در دو بیانیه از این دست که یکی معروف به بیانیه پنج نفره (کدیور، گنجی، مهاجرانی، بازرگان و سروش) و دیگری بیانیه ۳۱ امضایی (چهره شناخته شده ای مثل ماشاالله آجودانی، فرج سرکوهی، حسین باقرزاده و …)، مستقیما به استقلال قوه قضاییه به عنوان یکی از خواسته های جنبش سبز اشاره شده بود. در حالی که در دو بیانیه دیگر (بیانیه فعالان ملی مذهبی و بیانیه ۵۰ تن از روشنفکران سکولار) به این موضوع اشاره ای نشده است. امیدواریم در آینده نزدیک این مسئله مورد بررسی صاحبنظران قرار گیرد و مشخصا به این سوال پاسخ دهند که بدون حضور عدالتخانه ای عادل در صحنه چگونه اهداف جنبش سبز (که اصلی ترین آن جامعه ای قانونمند است) تحقق می یابد.
۹- در بیانیه ۱۷ و ۱۸ میرحسین موسوی به شکل ظریفی تنها مذاکره را مذاکره حاکمیت با احاد مردم دانسته و خارج از آن مذاکره و مذاکره کننده دیگری را به رسمیت نمی شناسد. به بیان دیگر او تنها راه حاکمیت برای برون رفت از شرایط موجود را برگزاری انتخابات آزاد برای مذاکره با مردم می داند. این قول به دلیل تکثر آرا و افکار در طیف سبز اندیش بسیار منطقی می باشد.
۱۰- در بیانیه ۱۸ به برنامه های اقتصادی جنبش نیز تلویحا اشاراتی شده است. البته در شرایط حاضر که بسیاری هزینه های جانی و مالی برای جنبش پرداخت کرده اند و هنوز عده بسیاری در زندان هستند، جای مانور بیشتر روی این موضوع نمی باشد.
۱۲- با محوریت فرمان ۸ ماده ای امام خمینی، میرحسین موسوی از پیش از انتخابات بر حفظ حریم خصوصی مردم تاکید می کرد. در بیانیه های ۱۷ و ۱۸ این امر دوباره تاکید شده که حکومت نباید به زندگی خصوصی مردم سرک بکشد.
۱۳- در بیانیه های ۱۱ و ۱۸ به شکلگیری شبکه های اجتماعی مجازی و واقعی اشاره شده است. با این تفاوت که در بیانیه ۱۱ بطور واضحتر راهکارهای ارتباطی این شبکه ها پیشنهاد شده است (آنجا که به گفتگوهی حلقه های دوستانه، گفتگوهای افراد در دید و بازدیدهای خانوادگی اشاره می کند). مطلوبست که گروههای اجتماعی مختلف راهکارهای تمثیلی خود را در رسانه هایشان منتشر کنند تا علاقمندان بتوانند راهکارهای نزدیک به سبک زندگی اجتماعی خود را الگوبرداری کنند.
۱۴- در هر سه بیانیه در جاهایی که خواسته های جنبش مطرح شده سعی شده تا اصل یا اصول مغفول قانون اساسی که مرتبط با آن است ذکر شود. بدین ترتیب دائما به طور غیر مستقیم به خواست بنیادین جنبش یعنی وفاداری به قانون اساسی و میل به اجرای آن تاکید می شود.
۱۵- نکته مهمی به طور ویژه در بیانیه ۱۸ درباره اخلاقمداری جنبش مطرح شده است. در این مورد “ضرورت احیای اخلاق به مثابه فصل مشترک و پیوند دهنده حیات اجتماعی مردم ایران” در اولویت های جنبش خواهد بود. این نکته ضرورت کارهای فرهنگی در جنبش سبز را یادآوری می کند و نشان می دهد که برای میل به اهداف سیاسی اجتماعی باید از پل مستحکم اخلاق عبور کرد.
همچنان “از عنوان «راه سبز امید» استفاده می کنیم تا توفیقهایی که در هر مرحله به دست میآوریم، پایان کار ندانیم و همواره نگاه به کمالی برتر بدوزیم”. این منشور چیزیست که با یکسال مبارزه بدست آورده ایم. جنبش سبز همچنان در راه سبز امید پیش می رود …
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر