به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

هشدار همسر تاجزاده به دادستان

 منبع: کلمه
فخر السادات محتشمی پور، در هفتمین روز بازداشت مصطفی تاجزاده با نگارش هفتمین عریضه خطاب به دادستان تهران، هشدار داده است که تا فردا منتظر خبری از همسرش می ماند، اما در صورت عدم اطلاع مسئولیت عواقب بعدی با دادستان و قوه قضا ست.همسر تاجزاده در این عریضه آورده است: این بار هر ضربه ای که بر تن بیمار او فرود آید پژواکش را تا بی کرانه ها خواهم رساند. بشکند دستی که بر روی سادات بلند شده و می شود و بر روی هر مظلوم گمنام بی پناهی در آن دهلیزهای مرگ. به از خدا بی خبران شکنجه گر بگویید امروز، فردای کودتای انتخاباتی نیست که قصد جان عزیزان ما کرده بودید و حضور میلیونی مردم در خیابان ها........


فخر السادات محتشمی پور، در هفتمین روز بازداشت مصطفی تاجزاده با نگارش هفتمین عریضه خطاب به دادستان تهران، هشدار داده است که تا فردا منتظر خبری از همسرش می ماند، اما در صورت عدم اطلاع مسئولیت عواقب بعدی با دادستان و قوه قضا ست.
همسر تاجزاده در این عریضه آورده است: این بار هر ضربه ای که بر تن بیمار او فرود آید پژواکش را تا بی کرانه ها خواهم رساند. بشکند دستی که بر روی سادات بلند شده و می شود و بر روی هر مظلوم گمنام بی پناهی در آن دهلیزهای مرگ. به از خدا بی خبران شکنجه گر بگویید امروز، فردای کودتای انتخاباتی نیست که قصد جان عزیزان ما کرده بودید و حضور میلیونی مردم در خیابان ها دستتان را میان زمین و هوا خشک کرد. و کینه آنان را به دل گرفتید و کردید آن چه نباید می کردید. امروز دیگر شکایت نامه از کودتاگران توسط ۷ دلاور سرزمین اهورایی امضا شده و اگر مویی از سر عزیزان ما کم شود، مسئولیتش با آنان است که به بندشان کشیده اند و آنان که نقشه های شومشان را خود افشا کرده اند.
متن کامل این عریضه که در وبلاگ محتشمی پور منتشر شده، به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم حبّب الیّ فیه الاحسان و کرّه الیّ فیه الفسوق و العصیان و حرّم علیّ فیه السخط و النیران. بعونک یا غیاث المستغیثین
هفته نامه
عریضه هفتم در یازدهم رمضان المبارک
از : همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت نامه از کودتاگران نظامی
به : دادستان تهران
سلام آقای دادستان
امروز درست یک هفته از بازداشت مجدد همسرم، یکی از شاکیان کودتاگران نظامی می گذرد و تا این لحظه من هیچ گونه خبر موثق و رسمی از وضعیت او ندارم. آن چه مرا بیشتر نگران می کند، کذب بودن اخباری است که جسته گریخته لابد برای آرامش دادن به ما، مبنی به حضور ایشان در بند ۳۵۰ می رسید و من تماس نگرفتن او را جزئی از تنبیه همه اهالی بند که بیش از یک ماه است که ظالمانه دارد اعمال میشود، فرض می کردم اما دیشب یکی از عزیزان سبز استواری که چهارشنبه شب از آن عزتکده بیرون آمده به من گفت که همسرم را در بند ۳۵۰ ندیده است!
آقای دادستان فورا دستور بدهید به من محل نگهداری همسرم را اطلاع دهند. همین امروز. همین حالا. راستش طاقت نیاوردم و حین نوشتن همین کلمات با دفتر معاونتان صحبت کردم. گفتم لطفا به آقای کامکار بفرمایید ما نگرانی داریم از این که ایشان بار دیگر به دست کودتاگران افتاده باشند و همان کثافت کاری های بعد از کودتا در انفرادی در موردشان اعمال شود. شما که مثل بعضی های دیگر مثل آن نماینده مقام پرست که رفت و شنید و آمد و گزارش کذب داد، قصد انکار ندارید آقای دادستان؟؟؟ شما که حتما همه چیز را از زبان خودشان شنیده اید و به زودی شکایت نامه های مربوطه را هم دریافت خواهید کرد.
آقای دادستان
من الان در شرایط روحی خوبی نیستم دوباره همان حالاتی که برخی آقایان بازجو و حتی خود شما کاملا با آن آشنا هستید به سراغم آمده و دارم سعی می کنم خودم را کنترل کنم تا اقدامی نسنجیده انجام ندهم. دیشب خواب عجیبی دیدم. در به در دنبال یک گوشی تلفن بودم برای تماس با همسرم و عده ای مرا تعقیب می کردند و مانع می شدند. در میان همین تعقیب و گریزها همسرم را در محلی دیدم که دسترسی به ما نداشت اما به من اشاره ای کرد و من به سویش رفتم و او آرام در گوشم گفت: چه کردی؟ نمی خواهی پیگیر کارها باشی و من سراسیمه از خواب پریدم و عرق شرم بر جبینم نشست که او در اسارت و عسرت و صعوبت به سر می برد و من به سفارش خودش قبل از بازگشت به زندان دارم سعی می کنم عادی سازی کنم برای آرامش خانواده!!!
نه آقای دادستان نه
این کار از عهده من بر نمی آید. زندگی ما هرگز عادی نبوده و نیست. درست مثل شما و قضات دیگری که هر شب خواب پرونده های روز را می بینید و چهره های مظلومین تا صبح جلوی چشمتان رژه می رود. اینک این منم. فخرالسادات محتشمی پور همسر قهرمان دلاور سید مصطفی تاجزاده، فرزند ملت، فرزند امام، خدمتگزار انقلاب و وطن عزیز که شرافتش را به دو روز زندگی خوش نفروخت و دینش را در گروی خوش آمد قدرت طلبان هواپرست نپسندید.
اینک منم فخرالسادات همان پیرو زینب که شما نپسندیدید و مرا از آن منع کردید که مبادا منجر به جستجوی یزید شود و من در مقابل شما از ته دل اعلام کردم زینبی خواهم ماند تا دم مرگ. حالا باز هم هوای فریاد دارم بر سر هرچه ظلم و ظالم. فورا به من بگویید همسرم کجاست و دست پلید کدام نامحرمی بر او دراز است؟؟؟ این بار هر ضربه ای که بر تن بیمار او فرود آید پژواکش را تا بی کرانه ها خواهم رساند. بشکند دستی که بر روی سادات بلند شده و می شود و بر روی هر مظلوم گمنام بی پناهی در آن دهلیزهای مرگ. به از خدا بی خبران شکنجه گر بگویید امروز، فردای کودتای انتخاباتی نیست که قصد جان عزیزان ما کرده بودید و حضور میلیونی مردم در خیابان ها دستتان را میان زمین و هوا خشک کرد. و کینه آنان را به دل گرفتید و کردید آن چه نباید می کردید. امروز دیگر شکایت نامه از کودتاگران توسط ۷ دلاور سرزمین اهورایی امضا شده و اگر مویی از سر عزیزان ما کم شود، مسئولیتش با آنان است که به بندشان کشیده اند و آنان که نقشه های شومشان را خود افشا کرده اند.
آقای دادستان می دانید که همسرم به تازگی جراحی دیسک کمر داشته و باید در شرایط و محیطی کاملا بهداشتی و استاندارد زندگی کند. گرفتاری گردن هم باقی است و نگران کننده چرا که پزشکان معالجش بنا به وظیفه انسانی در این مورد هشدارها داده اند. مسئولیت سلامتش با شما و همکارانتان است. و مسئولیت از نگرانی درآوردن خانواده اش نیز. شما اکنون گوهر گرانبهایی را در اختیار گرفته اید که اگر مراقبتش نکنید مدعیان زیادی را باید پاسخگو باشید. فرزندان تاجزاده فقط دو دختر مظلومش نیستند ما امروز فرزندانی به وسعت همه ایران داریم که باید پاسخگویشان باشید.
و کلام آخر این که گفته بودم اگر از همسرم بی خبر بمانم همه غیرمجازها از نظر شما، برایم مجاز خواهد شد و اگر بیم جان او را داشته باشم فریادم را از هر راه ممکن به گوش آزادگان جهان می رسانم آنان که اگر دین ندارند ولی آزادگی و شرف و انسانیت دارند و حرمت ماه های حرام مسلمانان را نگه می دارند. ما با هر رسانه ای که نگرانی های خانواده تاجزاده را از سلامت او انعکاس دهد، مصاحبه می کنیم مگر این که شرایط اطلاع رسانی سالم در درون این نظام عدل و برابری که متأسفانه حقد و کینه و نفرت جایی برای هم نوع دوستی و مهربانی و انصاف در دل برخی مسئولانش حتی در این ماه مبارک باقی نگذاشته، برایمان فراهم شود. حتی همان رسانه های دروغ پردازی که به مصلحت حرف تاجزاده برایشان حجت است تنها وقتی که حرف آنان را بزند و تأییدشان کند.
من تا شامگاه روز یازدهم برابر با هشتمین روز بازگرداندن همسرم به بند اسارت منتظر می مانم و مسئولیت عواقب بعدی با شماست.
بعونک یا غیاث المسغیثین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر