منبع: کلمه
مریم شربتدار قدس، همسر فیض الله عرب سرخی، عضو دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، در نامه ی دوم خود خطاب به علما و مراجع ضمن خوشحالی از واکنش های اخیر ایشان که نشان از بی تفاوت نبودنشان نسبت به همه ظلم هایی که این روزها بر اسیران جنبش سبز و خانواده هایشان می رود اظهار داشته است: خدا شاهد است حقیر که خود نیز در حال پرداخت تاوان سنگین حمایت سی و اندی ساله از این نظام هستم، از غصۀ جوان هایی که بیش از یک سال و نیم است از همسرانشان دور بوده و مادرانی که در سجاده های خود، یادگارهائی از اسیرانشان داشته و نیز کودکانی که هر شب با عکس پدر یا مادر زندانی خود بر دیدگان گریانشان به خواب می روند، به قدری پریشان و غمگینم..................
مریم شربتدار قدس، همسر فیض الله عرب سرخی، عضو دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، در نامه ی دوم خود خطاب به علما و مراجع ضمن خوشحالی از واکنش های اخیر ایشان که نشان از بی تفاوت نبودنشان نسبت به همه ظلم هایی که این روزها بر اسیران جنبش سبز و خانواده هایشان می رود اظهار داشته است: خدا شاهد است حقیر که خود نیز در حال پرداخت تاوان سنگین حمایت سی و اندی ساله از این نظام هستم، از غصۀ جوان هایی که بیش از یک سال و نیم است از همسرانشان دور بوده و مادرانی که در سجاده های خود، یادگارهائی از اسیرانشان داشته و نیز کودکانی که هر شب با عکس پدر یا مادر زندانی خود بر دیدگان گریانشان به خواب می روند، به قدری پریشان و غمگینم که حاضرم به تنهائی به جای همۀ زندانیان سیاسی، سالیان سال هجران و دوری از همسر در بندم را که از خانوادۀ شهدای جنگ تحمیلی است، تحمل کنم و در مقابل، تمامی این عزیزان را در کنار خانواده هایشان ببینم و در شگفتم که عاملین و بانیان اصلی این مظالم چگونه می توانند در کنار خانواده و دلبندانشان آرام گرفته و شب را بی دغدغه صبح کرده و نام مسلمان بر خود نهند؟متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته است بدین شرح است:
محضر مبارک آیات عظام، مراجع عالی قدر، علمای اعلام و فقهای گرانقدر اسلام
سلام علیکم
دومین نامه را به پیشگاه شما علمای بزرگوار به عنوان تنها مرجع تظلم و حق خواهی که برایمان در این کشور مانده است، در حالی می نگارم که نه تنها ایران عزیزمان بلکه بسیاری از کشورهای منطقه، دستخوش حوادث و جریاناتی سرنوشت ساز بوده و موجی اجتناب ناپذیر از نقاط مختلف دنیا برخاسته و طوفان هایی را رقم زده است.
در شرایط دشوار کنونی، علی رغم تأکید آیات شریفۀ قرآن و توصیه های مکرر دینی مبنی بر عبرت آموزی از تاریخ و سرنوشت پیشینیان و بر حذر داشتن انسان ها از تکرار آزموده های نامیمون و ناموفق گذشته، مع الاسف شاهد اتفاقات ناگواری هستیم که خدای ناکرده اگر استمرار یابد، نه تنها سکون و آرامش، رؤیای طولانی این مرز و بوم خواهد شد که بیم آن می رود کلام و دین خدا نیز قربانی منافع و مطامع شخصی افرادی شود که ضرباتشان را با نام دین بر پیکر اسلام وارد می آورند.
گرامیان !
پس از نامه ها و دیدارهایی که خانواده های زندانیان سیاسی با شما پدران مهربان داشته اند، خوشبختانه تفقدات و اعلام مواضع روشنگرانه تان مطلع امیدی شد تا بدانیم هنوز هستند دلسوزانی که درک می کنند رنج مادران و کودکان و همسران بی گناهی را که گویا قرار است برای دومین سال متوالی، ایام نوروز را دور از عزیزانشان بوده و هنگام تحویل سال ، کنار سفره ای که با “سین” ستم ، خالی از سبزه و سنبل است ، با چشمانی خونبار دعای “یا مقلب القلوب” بخوانند و پیام های تبریک افرادی را گوش کنند که خود در کنار عزیزانشان هستند.
آقایان !
شما خود قضاوت کنید کودکان معصومی که سهمشان از شادی میلاد پیامبر مکرم اسلام (ص) و دیگر معصومین علیهم السلام، تنها تعطیلی و محرومیت از ملاقات های کابینی بسیار کوتاه هفته ای یک بار آنهم از پشت شیشه ها است، چه احساسی باید نسبت به پیامبر آشتی و رحمت داشته باشند که خدا در موردش فرموده :
“فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظأ غلیظ القلب لانفضوا من حولک …
مراجع عالیقدر !
شما را به مقدسات سوگند می دهم حکم خدا را اعلام فرمائید در خصوص زوج های جوانی که با اتهامات و دلایل بی اساس و واهی، ماه های طولانی است همسران خود را ندیده اند و این در حالی است که زندانیان سیاسی، تنها به جرم اندیشۀ حق خواهی حتی از تماس تلفنی، مرخصی، ملاقات حضوری و دیگر حقوق اولیۀ هر زندانی نیز محرومند.
شما را به خدا مشخص فرمائید آیا شریعت مقدس اسلام می پسندد که احکام و مجازات هائی سنگین بر اساس اعترافاتی تحت فشار و انفرادی و … برای انسان هایی تعیین نمایند که بی گناهی آنها بر همگان آشکار است؟
لطفأ مشخص فرمائید آیا کمک به خانواده های بی پناه زندانیان سیاسی نیز مانند هر امداد و کمک رسانی به هم نوع، امری نه تنها پسندیده که فریضه است یا گناه و جرمی نابخشودنی
بزرگواران !
زندانیان بی گناهی در زندان ها و بازداشتگاه های رسمی و غیر رسمی ، اعم از اوین و رجائی شهر و… هستند که با محرومیت از ابتدائی ترین حقوق مسلم یک زندانی، روزها و شب ها را می شمارند تا احکامی که ناجوانمردانه برایشان صادر شده به پایان رسد و این تنها بخشی از ماجراست که روی دیگر سکه نیز حکایت رنج ها و مشقات خانواده های آنهاست که با انواع فشارهای اجتماعی، اقتصادی، شغلی و حتی روانی روبرو هستند.
خدا شاهد است حقیر که خود نیز در حال پرداخت تاوان سنگین حمایت سی و اندی ساله از این نظام هستم، از غصۀ جوان هایی که بیش از یک سال و نیم است از همسرانشان دور بوده و مادرانی که در سجاده های خود، یادگارهائی از اسیرانشان داشته و نیز کودکانی که هر شب با عکس پدر یا مادر زندانی خود بر دیدگان گریانشان به خواب می روند، به قدری پریشان و غمگینم که حاضرم به تنهائی به جای همۀ زندانیان سیاسی، سالیان سال هجران و دوری از همسر در بندم را که از خانوادۀ شهدای جنگ تحمیلی است، تحمل کنم و در مقابل، تمامی این عزیزان را در کنار خانواده هایشان ببینم و در شگفتم که عاملین و بانیان اصلی این مظالم چگونه می توانند در کنار خانواده و دلبندانشان آرام گرفته و شب را بی دغدغه صبح کرده و نام مسلمان بر خود نهند؟
بزرگان !
حتمأ شما مردان خدا نیز شعارهای سخیف مرگ طلبی برای افراد خدوم و صدیق ملت را از تریبون های رسمی و علنی شنیده و با اطلاع از حصر خانگی و حبس غیر قانونی خدمتگزاران این مملکت، فشار این حرکات ضد اسلامی و غیر انسانی را بر قلب های خود حس کرده اید، پس آیا نباید نگران بود که دایرۀ محدودیت ها و رفتارهای ناشایست، گسترش یافته و هر روز گریبان تعداد بیشتری را بگیرد؟
آیا بیم آن نمی رود که در آینده ای نه چندان دور، شما بزرگان و عالمان دین را نیز در این دایره قرار داده و از اسلام و مسلمانی هیچ باقی نگذارند؟
پس سکوت را بشکنید و نگذارید زنگار بی خبری بیش از این دل هائی را مکدر سازد که هنوز نور خدا در آنها به خاموشی نگرائیده و رهنمودهای شما عزیزان را شنیده و می پذیرند.
شما را به خدا به داد زندانیان و خانواده های مظلومشان برسید پیش از آنکه ارادۀ صاحب اصلی اسلام بر عذابی الیم تعلق گیرد که او هر چه امر کند همان شود “إنما أمره إذا أراد شیئأ أن یقول له کن فیکون”
بار دیگر در خاتمه از جسارتی که به محضر شریفتان داشته ام پوزش طلبیده و سربلندی و عزت اسلام و مسلمین را از درگاه خدای تبارک و تعالی خواهانم.
ألاسلام یعلو ولا یعلی علیه
بندۀ کوچک خدا
مریم شربت دار قدس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر