یکی از روزنامه نگاران دربند در آستانه روز رحلت امام خمینی در نامه ای به سیدحسن خمینی، نوه ی بنیانگذار انقلاب، با تشریح بخشی از اتفاقاتی که این روزها در حال وقوع است نوشته است: امروز بیش از ۳۳ سال از پیروزی این انقلاب می گذرد و مهمترین سوالی که در ذهنم به عنوان کسی که سنی برابر انقلاب دارد تداعی می شود این است که آیا انقلاب توانست با عهدی که با مردم بسته بود وفادار بماند؟ آیا این انقلاب از عهد خود با مردمی که جان خود را بر عهدشان گذاشتند باقی ماند؟ به گزارش کلمه، این روزنامه نگار دربند در بخشی از نامه ی خود آورده است: آیا حکومتی که بالاترین مقامات اجرایی آن در اختلاس های هزاران........................
یکی از روزنامه نگاران دربند در آستانه روز رحلت امام خمینی در نامه ای به سیدحسن خمینی، نوه ی بنیانگذار انقلاب، با تشریح بخشی از اتفاقاتی که این روزها در حال وقوع است نوشته است: امروز بیش از ۳۳ سال از پیروزی این انقلاب می گذرد و مهمترین سوالی که در ذهنم به عنوان کسی که سنی برابر انقلاب دارد تداعی می شود این است که آیا انقلاب توانست با عهدی که با مردم بسته بود وفادار بماند؟ آیا این انقلاب از عهد خود با مردمی که جان خود را بر عهدشان گذاشتند باقی ماند؟به گزارش کلمه، این روزنامه نگار دربند در بخشی از نامه ی خود آورده است: آیا حکومتی که بالاترین مقامات اجرایی آن در اختلاس های هزاران میلیاردی نقش دارند فاسد نیست؟ حکومتی که هر روز خبری از اختلاس و ارتشا در بیمه و تامین اجتماعی بانک ها و نهادهای دولتی اش می رسد فاسد نیست؟ حکومتی که تمام دست اندرکاران اسبق خود از جمله نخست وزیر، روسای مجلس، روسای جمهور، وزرا و صدها نماینده اسبق مجلس را به دزدی، خیانت، جاسوسی و ده ها اتهام اخلاقی و سیاسی دیگر متهم کرده است فاسد نیست؟ حکومتی که شاه بیت تهدید هر مسوولش رو کردن پرونده های دیگر مسوولین است فاسد نیست؟
وی در انتهای نامه خطاب به سیدحسن خمینی گفته است: این روزها که نام پدربزرگتان در رادیو و تلویزیون و مطبوعات بیشتر به گوش می رسد خوب است به مردم بگویید که قرار نبود این گونه شود…
متن این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
جناب آقای سیدحسن خمینی
این روزها مصادف است با رحلت پدربزرگ بزرگوارتان. سال ها پیش مردم ایران به اعتبار سخنان و شعارهای ایشان رهبری اش را پذیرفته و بدین ترتیب بزرگترین و با شکوه ترین انقلاب عصر خود را رقم زدند.
آن روزها مردم خسته از جور و ظلم و بی رمق از خفقان دیکتاتور قصرنشین فریادهای خفته ی دل های دردمندشان را از گلوی پیرمردی از تبار ائمه اطهار شنیدند و قبای رهبری بر تنش پوشاندند و با پوست و استخوان پای حرفشان ایستادند و با خونشان عهدنامه شان را امضا کرده و برگ های زرینی از ایثار و وفای به عهد را به تصویر کشیدند.
امروز بیش از ۳۳ سال از پیروزی این انقلاب می گذرد و مهمترین سوالی که در ذهنم به عنوان کسی که سنی برابر انقلاب دارد تداعی میشود این است که آیا انقلاب توانست با عهدی که با مردم بسته بود وفادار بماند؟ آیا این انقلاب از عهد خود با مردمی که جان خود را بر عهدشان گذاشتند باقی ماند؟ امام خمینی در ۱۷ بهمن ماه ۵۷ می گوید «هر ملتى باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند یعنى ما الآن خودمان باید سرنوشت خودمان را تعیین کنیم. ما حق نداریم سرنوشت اعقابمان را تعیین کنیم. اعقاب ما بعد مىآیند؛ خودشان سرنوشتى دارند، به دست خودشان باید باشد، نه به دست من و شما.»
و امروز اعقاب آن زمان ایران است. آیا ما سرنوشتمان را خودمان تعیین کرده ایم؟ آیا انقلابی که وعده داده بود مردم آینده ایران می توانند سرنوشت خود را تعیین کنند به عهد خود وفا کرده است و ما امروز می توانیم سرنوشت خود را تعیین کنیم؟ امام ۱۳ بهمن می گوید «رژیم سلطنتی خلاف حقوق بشر است لذا نباید باشد حالا فرضا که خیلی هم عادل باشد لاکن خلاف حقوق بشر است لذا باید برود» آیا امروز جمهوری اسلامی برآمده از آن انقلاب منطبق بر حقوق بشر است آیا انقلاب در تحقق یک حکومت مبتی بر حقوق بشر به عهد خود با مردم وفا کرده است؟ آیا نظامی که در قرن ۲۱ ام در زمان بازجویی بر کف پای زندانیان شلاق می زند، با کابل و باطوم زندانیش را نوازش می کند حکومتی مبتنی بر حقوق بشر است؟ حکومتی که صدها زندانی سیاسی را در شدیدترین شرایط زیستی در زندان های خود محبوس کرده است مبتنی بر حقوق بشر است؟ حکومتی که صدها روزنامه نگار و فعال سیاسی و حزبی، وکیل فعالان اجتماعی سیاسی مخالف و حتی منتقد خود را بدون هیچ دادرسی عادلانه ای به حبس های بلند مدت محکوم کرده و روانه زندان نموده است مبتنی بر حقوق بشر است؟ آیا حکومتی که مراجع تقلید، نخست وزیر، رییس چند دوره مجلس خود را بدون هیچ دادرسی قضایی ماه ها و سال ها در حبس نگاه می دارد مبتنی بر حقوق بشر است؟ آیا حکومتی که ده ها نماینده مجلس، معاونین رییس جمهور، وزرای دولت های خود را صرفا به خاطر انتقاد از یک بخش از حاکمیت با حبس های طولانی روانه زندان می کند مبتنی بر حقوق بشر است؟ حکومتی که در آن ده ها بازداشتگاه مخفی وجود دارد. حکومتی که کهریزک، پاسارگاد، ۲ الف، ۲۰۹، بند ۸ رجایی شهر، زندان ۵۹ و غیره دارد می تواند مبتنی بر حقوق بشر باشد؟
پدربزرگتان ۱۳ بهمن ۵۷ می گوید «نباید باشد، رژیم سلطنتی فاسد است» آیا حکومتی که بالاترین مقامات اجرایی آن در اختلاس های هزاران میلیاردی نقش دارند فاسد نیست؟ حکومتی که هر روز خبری از اختلاس و ارتشا در بیمه و تامین اجتماعی بانک ها و نهادهای دولتی اش می رسد فاسد نیست؟ حکومتی که تمام دست اندرکاران اسبق خود از جمله نخست وزیر، روسای مجلس، روسای جمهور، وزرا و صدها نماینده اسبق مجلس را به دزدی، خیانت، جاسوسی و ده ها اتهام اخلاقی و سیاسی دیگر متهم کرده است فاسد نیست؟ حکومتی که شاه بیت تهدید هر مسوولش رو کردن پرونده های دیگر مسوولین است فاسد نیست؟
امام در ۱۸ بهمن می گوید «۵۰ سال است که هیچ چیز آزاد نداشته ایم نه یک دادگستری داشته ایم نه یک کانون وکلای مستقل داشته داشته ایم ما می خواهیم آزاد باشیم این یکی از اصول حقوق بشر است که همه عالم این معنا را قائل است». حکومتی که تمام همت دستگاه قضایی و امنیتی خود را برای وابسته کردن کانون وکلا گذاشته است وعده امام بود به مردم ایران؟ آیا صدور حکم های سنگین، بازداشت و خانه نشینی وکلای مستقل وعده امام بود به مردم ایران؟ آیا حکومتی که دادسرایش به آلت دست نهادهای امنیتی تبدیل شده است وعده امام بود به مردم ایران؟ آیا برگزاری اعترافات اجباری، شکنجه های روحی و جسمی برای زندانیان حتی خانواده هایشان وعده امام بود به مردم ایران؟ آیا صدور احکام توسط دستگاه های امنیتی و نظامی و ابلاغ آن به دادگاه ها و تبدیل دادگاه ها به دفاتر تایپ عوامل نهادهای مذکور وعده امام بود به مردم ایران؟
امام خمینی ۱۴ بهمن ۵۷ می گوید «متاسفیم که شاه سابق و دولت های او با اقلیت ها بدرفتاری کردند ما همه آنها را دوست خواهیم داشت در جمهوری اسلامی حقوق اقلیت ها رعایت می شود» صدها زندانی اهل سنت آن هم تنها به خاطر اعتقادات مذهبی و انجام فرایض دینی در تهران و کرج و مشهد و سیستان و بلوچستان آذربایجان شرقی و غربی احترام به حقوق اقلیت های دینی است؟ زندان و شکنجه و شلاق و اعدام و ممنونعیت تحصیل و استخدام تخریب قبرستان ها و اماکن مذهبی بهاییان احترام به اقلیت هاست؟ تخریب و عدم اجازه حتی یک مسجد برای اهل سنت در تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ ایران احترام به حقوق اقلیت هاست؟ تخریب اماکن مذهبی بازداشت و هزاران محدودیت دیگر برای دراویش احترام به اقلیت هاست؟ زندان و شکنجه و انفرادی و عدم اجازه برای انجام فرایض دینی برای برخی از مسیحیان احترام به اقلیت هاست؟
امام در جمع خبرنگاران رادیو تلویزیون و مطبوعات می گوید «دولت ها حق نظارت بررادیو و تلویزیون و مطبوعات ندارند تا کنون دولت و شاه سابق بر خلاف عمل کرده اند دولت حق نظارت ندارد و شما باید آزادانه کار کنید» آیا وعده امام به روزنامه های مستقل سانسور توقیف و تعطیلی بود؟ آیا وعده امام به روزنامه نگاران و خبرنگاران غیروابسته بیکاری حبس تبعید و آوارگی در غربت بود؟ آیا وعده امام به مطبوعات تیتر اجباری سرمقاله ها و حتی گزارش ها و اخبار سفارش شده و اجباری نهادهای امنیتی و نظامی بود؟ آیا تک صدایی و لجن پراکنی نسبت به مخالفان و منتقدان صدا و سیمای وعده داده شما توسط امام بود؟
جناب آقای سیدحسن خمینی
این روزها که نام پدربزرگتان در رادیو و تلویزیون و مطبوعات بیشتر به گوش می رسد خوب است به مردم بگویید که قرار نبود این گونه شود…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر