محمد نوری زاد نویسنده دفاع مقدس در پیامی به پدرحسین رونقی ملکی گفت: “من حاضرم یکی ازکلیه هایم را به حسین بدهم.” به گزارش کلمه، محمد نوری زاد ازطریق یکی از دوستان حسین برای پدراو پیغام فرستاد که ” به پدرحسین بگو من آماده ام یکی ازکلیه هایم را به حسین بدهم. اگرکه جسم حسین بپذیرد. واگرکه روحش نیز”. این روزها بخاطر آشفتگی جسمانی حسین وبی توجهی زندانبانان، بیم این می رود که همان یک کلیه ی.....................
به گزارش کلمه، محمد نوری زاد ازطریق یکی از دوستان حسین برای پدراو پیغام فرستاد که ” به پدرحسین بگو من آماده ام یکی ازکلیه هایم را به حسین بدهم. اگرکه جسم حسین بپذیرد. واگرکه روحش نیز”.
این روزها بخاطر آشفتگی جسمانی حسین وبی توجهی زندانبانان، بیم این می رود که همان یک کلیه ی دیگرحسین نیزازکاربیفتد. یکی ازکلیه های حسین کاملا ازکارافتاده و سی درصد کلیه ی دومش نیزبه نارسایی دچارشده است. با ارسال پیام محمد نوری زاد به پدرحسین، عده ای ازجوانان هم بند و دوستان او نیزبرای دادن کلیه ی خویش به حسین اعلام آمادگی کرده اند.
سیدحسین رونقی، وبلاگ نویس زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که از روز شنبه گذشته با انتشار نامه ای خطاب به رهبری، دست به اعتصاب غذا زده بود یکشنبه شب به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان هاشمی نژاد منتقل شد.
نوری زاد درپیام خود آورده است: “…گروه خونی من o+ است. ببینید اگرکلیه ام بکارحسین می آید فورا دست بکارشوید وتردید بخود راه مدهید. هیچ نیازی به های وهوی نیست. به زندانبانان بگویید این کلیه را ازیک رهگذربی نشان خریده ایم. وقتی جماعتی ازهموطنان ما بخاطرفقرونداری به فروش کلیه ی خویش مبادرت می ورزند، من چرا بخاطراعتقادم وعلاقه ای که به حسین و حسین ها دارم یکی ازکلیه هایم را به این جوان بی گناه ندهم؟ با اطمینان می گویم: گناه حسین جزبی گناهی نیست. حسین درست درشرایطی با درد دست به گریبان است که ابن الوقت ها درپس پستوهای بی خبری مردم مشغول غارت اموال آنان اند….”
حسین رونقی هفتهی گذشته با انتشار نامهای خطاب به رهبری از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده بود. رونقی در قسمتی از نامه نوشته بود: «اینجانب در اعتراض به این رویه های غیر قانونی از تاریخ ششم خرداد ۱۳۹۱ اعلام اعتصاب غذا می کنم و مسوولیت حفظ جان من بر عهده مسوولان جمهوری اسلامی است. این اعتصاب غذا در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت های سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن، ملاقات و غیره است.»
این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر هم اکنون دو سال و نیم است که بدون مرخصی در زندان اوین به سر میبرد. وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر