ارشاد علیجانی
بسیاری از نظریهپردازان بینالمللی، بزرگترین معضلات بشری طی قرن حاضر را که بی شک منجر به جنگ های فراوانی خواهد شد، معضل انرژی و آب در دنیا میدانند.دقیقا در همین راستا میتوان به یکی از پرسش های بسیار مهم که چرا دولت تلآویو با وجود تمامی فشارهای بینالمللی، حتی از جانب دوستان خود، حاضر نیست زیربار عقب نشینی از بسیاری از مناطق اشغالی برود ؛ پاسخ و توضیح پراگماتیستی داد. توضیحاتی به دور از کدهای.....................
نظرات وارده در یادداشت لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد
بسیاری از نظریهپردازان بینالمللی، بزرگترین معضلات
بشری طی قرن حاضر را که بی شک منجر به جنگ های فراوانی خواهد شد، معضل
انرژی و آب در دنیا میدانند.دقیقا در همین راستا میتوان به یکی از پرسش
های بسیار مهم که چرا دولت تلآویو با وجود تمامی فشارهای بینالمللی، حتی
از جانب دوستان خود، حاضر نیست زیربار عقب نشینی از بسیاری از مناطق اشغالی
برود ؛ پاسخ و توضیح پراگماتیستی داد. توضیحاتی به دور از کدهای «عهد
عتیق»، «تورات» و یا اشاره به اینکه «صهیونیستها معتقدند… .»
شاید کمتر کسی این تصور را داشته باشد که جمعی فناتیک در تلآویو زمام امور را در دست دارند.
شاید گفتمان هرتسل و ژابوتنسکی و
خاخام اوادیا یوسف همچنان گفتمانهای بسیار قدرتمندی در اسراییل باشند و
احزاب ملیگرا و مذهبی تندرو با نگاهی ایدئولوژیک به مسئله خود و اعراب و
موضوع «خاک اسراییل» نگاه کنند. شاید احزاب چپ در اسراییل در حالت زمستانی
به سر میبرند.
اما واقعیت آن است که موضوع از
حیث ژئوپلتیک بسیار پیچیده تر و عمیق تر از مسایل «اعتقادی» است. چرا که
موضوع مناطق اشغالی توسط اسراییل به دو پدیده بسیار گران بها گره خورده
است؛ به زبان ساده، پای میلیاردها میلیارد دلار پول و اهمیت ژئواستراتژیک
در میان است.
بسیاری از نظریهپردازان
بینالمللی، بزرگترین معضلات بشری طی قرن حاضر را که بی شک منجر به جنگ های
فراوانی خواهد شد، معضل انرژی و آب در دنیا میدانند.
دقیقا در همین راستا میتوان به
یکی از پرسش های بسیار مهم که چرا دولت تلآویو با وجود تمامی فشارهای
بینالمللی، حتی از جانب دوستان خود، حاضر نیست زیربار عقب نشینی از بسیاری
از مناطق اشغالی برود ؛ پاسخ و توضیح پراگماتیستی داد. توضیحاتی به دور
از کدهای «عهد عتیق»، «تورات» و یا اشاره به اینکه «صهیونیستها معتقدند…
.»
مسئله در عین ساده گی اما
پیچیده است. مناطق اشغالی به مناطقی گفته میشود که اسراییل پس از جنگ سال
۱۹۶۷ با اعراب به تصرف خود درآورده است و این مناطق طبق قطعنامههای
سازمان ملل باید به نماینده مردم فلسطین برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی
بازگردانده شود.
مشکل دقیقا از همینجا آغاز
میشود که بخشی از این مناطق و یا مناطق نزدیک به آن،مناطقی هستند که در
زیر آن میلیاردها میلیارد دلار نفت خوابیده و صد البته سرمنشا تقریبا تمامی
آب این بخش از کره زمین نیز درهمان جاست.
آب
بسیاری
از تحلیلگران بین المللی پیش بینی میکنند طی قرن حاضر دولتهای بسیاری در
دنیا بر سر آب به جنگ هم خواهند رفت و حتی بدبینهای این جمع، عنوان
کردهاند احتمال وقوع جنگ جهانی بر سر آب نیز وجود دارد.
این نکته نشان دهنده اهمیت
همیشگی آب و افزایش ارزش استراتژیک آن در قرن حاضر است به خصوص که
خاورمیانه نیز یکی از نقاطی از دنیا ست که دارد کم کم از منابع آب تازه، خالی میشود.
حال باید به این نکته دقت کرد
که سر منشا تمامی آب منطقه فلسطین بزرگ شامل کشور اسراییل (مرز۱۹۶۷) و
سرزمینهای اشغالی در مناطق اشغالی قرار دارد و طبق قطعنامه سازمان ملل
متحد این مناطق باید به نماینده دولت فلسطین واگذار شود.
منطق پراگماتیستی دولت اسرائیل
در همین جاست که حاضر نیست سر منشا تمامی منابع آبی خود را به کشور همسایه
خود واگذار کند به خصوص که این کشور دشمن باشد و هر گاه که مایل باشد
بتواند شریان حیات روزمره و اقتصادی را ببندد!
اساسا منابع آبی اصلی منطقه
فلسطین بزرگ به چهار دسته تقسیم میشوند:« حوزه آبی شمال، حوزه آبی شرقی،
حوزه آبی غربی و حوزه آبی ساحلی.»
از این چهار حوزه آبی سر منشاء
سه حوزه اول در مناطق اشغالی قرار دارد و اگر روزی طبق قرارداد سازمان ملل
متحد این مناطق به کنترل نماینده مردم فلسطین درآید، این بدان معناست که
تقریبا تمامی آب اسراییل در دست فلسطینی ها خواهد بود و سرمنشا آب مردم غزه
در دست اسراییل باقی خواهد ماند؛ یک سوم تمامی آب جاری در این منطقه از
کوههای نوار باختری سرچشمه میگیرند.
چند پیش، یعنی قبل از انتخابات
اخیر پارلمانی در اسراییل و بعد از پیروزی تشکیلات خودگردان در به دست
آوردن عنوان عضو ناظر سازمان ملل متحد، روزنامه یدیعوت احرونوت، از رسانه
های متعلق به جناح راست در سرمقاله خود با اشاره به همین نکته که اسراییل
نمیتواند سرنوشت منابع آبی خود را به دست دشمن خود بدهد،اساس ایده تشکیل
کشور مستقل فلسطینی در کنار اسراییل را رد کرده بود.
نفت
جمله مشهوری از گلدا میر نخست وزیر اسبق اسراییل وجود دارد که گفته است:«
موسی چهل سال تمام مردم بنی اسراییلی را در خاورمیانه از این سو به آن سو
کشاند و نهایتاً آنها را در تنها کویر این منقطه که نفت نداشت سکنا داد!»
اما گلدا میر اشتباه میکرد؛
شاید این جمله در ابتدا کمی غیر قابل باور باشد، ولی به راستی مقامات
اسراییل با توجه به تخمین مخازن نفت شیل و گاز خود، رویای رقابت با عربستان
سعودی را در بازار بین المللی انرژی طی سالهای آینده میبینند.
طبق برآورد سازمانهای بینالمللی اسراییل چیزی حدود ۲۵۰ میلیارد بشکه نفت شیل
در سرزمینهای تحت کنترل خود دارد، این رقم را مقایسه کنید با میزان ذخایر
فعلی بزرگترین تولید کننده نفت دنیا عربستان که میزان ذخایر نفتی آن ۲۶۰
میلیارد بشکه نفت برآورد میشود.
بر اساس برآورد سازمان انرژی
جهانی اسراییل سومین دارند ذخایر نفت شیل در دنیا است. نفت شیل، به ذخایر
نفتی گفته میشود که در میان سنگهای شیل بوده و استحصال آنها به تکنولوژی
پیشرفتهای نیاز دارد و همینطور هزنیه استحصال آن در حالی حاضر بالا است.
اما آمریکا با اتکا به بخش فراوانی از همین ذخایر خود است که عنوان کرده تا
چند دهه دیگر هیچ نفتی وارد نخواهد کرد.
باید این نکته را در نظر داشت
که در حال حاضر بسیاری از این منابع نفتی قابل استخراج و یا مقرون به صرفه
برای استخراج نیستند، اما مسلماً اقتصاد نفت در دنیا طی سالهای آتی بر
همین مدار نخواهد چرخید.
تقریباً تمامی ذخایر نفتی مهم
اسراییل در سه نوع منطقه واقع شده است. ۱-مناطقی که طبق قطعنامه های
سازمان ملل متحد، جزء خاک فلسطین قرار دارند۲-مناطقی که درست در کنار مناطق
اشغالی قرار دارند ۳- نهایتاً ذخایری که طبق مرزهای ۱۹۶۷ در دل کشور
اسراییل هستند.
ذخایر نوع اول را میتوان بسیار
کم توصیف کرد بدین معنی که اگر روزی کشور مستقل فلسطینی در مرزهای مصوب
سازمان ملل متحد تشکیل شود، ذخایر نفتی چندانی به فلسطین نمی رسد. اما مشکل
دقیقاً در نوع دوم و سوم ذخایر عظیم نفتی اسراییل به وجود میآید.
مشکل شماره یک تأمین امنیت
مناطق نفت خیز اسراییل است. هماکنون از این ذخایر به خاطر پیچیده بودن فنی
برداشت نفت ، چندان برداشتی صورت نمی گیرد، اما اوضاع به این منوال نخواهد
بود. کمپانی های نفتی عظیم کانادا و استرالیا و حتی روسیه از هماکنون
قراردادهایی برای استحصال ذخایرانرژی با تلآویو به امضا رسانده اند.
برداشت این ذخایر نیاز به ثبات و امنیتی دارد که تجربه عقب نشینی اسراییل
از غزه به آنها اینگونه نشان داده است که مناطق مرزی تحت کنترل فلسطینی
ها به هیچ وجه رنگ ثبات و امنیت را نخواهند دید و این مناطق همواره با
حملات خمپارهای و موشکی و … از سوی گروههای فلسطینی تندرو مواجه خواهد
بود.
مسئله دیگری که البته شاید
اهمیتی حاشیهای داشته باشد پراکندگی این ذخایر در مناطق مختلف اسراییل
است که اسراییل را بر سر دو راهی ای سخت، پیرامون موضوع مبادله زمین
دربرابر صلح قرار خواهد داد.
پیشنهاد مبادله زمین در برابر
صلح، پیشنهادی است که بسیار در جامعه جهانی بر سر آن بحث شده است. طبق این
نظر، مرزها و نقشه مصوب سازمان ملل فراموش میشود و اسراییل و فلسطین به
نوعی دست به مبادله زمین در برابر صلح میزنند که این زمینها میتواند
الزاماً هماکنون طبق نظر سازمان ملل جزء خاک فلسطین نباشد. حال پراکندگی
ذخایر نفت شیل اسراییل این سؤال را پیش میآورد که اسراییل میخواهد مناطق
شهری خود را که جزء مناطق اشغالی به حساب میآید با کدام مناطق معاوضه
کند؟
و البته ذخایرعظیم گاز اسراییل
را نیز باید به تمام این ماجرا اضافه کرد، ذخایری که اسراییل هماکنون بر
سر استحصال آن با کشورهایی همچون ترکیه، لبنان و یونان دچار درگیری و
اختلاف است.
بدین ترتیب جدا از نبود اراده
سیاسی در میان سیاستمداران تلآویو امروز وعقاید و تفکرات بنیادگرای مذهبی
در بین اقشاری از مردم این کشور که تشکیل دولت فلسطینی را بسیار دشوار
میکند؛ به لیست بلند و بالای سنگهایی که بر سر تشکیل دو کشور مستقل
اسراییل و فلسطین وجود دارد باید منافع مالی بسیار عظیم و همچنین بحران آب
را نیز اضافه کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر