ملی مذهبی
مبارز دیرپای صدرحاج سیدجوادی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۱۳۸۸، و بسته شدن فضای سیاسی کشور با نوشتن نامه و صدور پیامهای متعددی نسبت به شرایط کشور اعتراض..................
مبارز دیرپای صدرحاج سیدجوادی بعد
از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۱۳۸۸، و بسته شدن فضای سیاسی کشور با
نوشتن نامه و صدور پیامهای متعددی نسبت به شرایط کشور اعتراض کرد.
از آن جمله نامه به مراجع تقلید، رهبر
جمهوری اسلامی، رییس قوه قضاییه، و نهادهای بین المللی (پاپ بندیکت
شانزدهم، دبیرکل سازمان ملل و رییس اتحادیه اروپا) و هم چنین پیامی به
ایرانیان خارج از کشور و بیانیه هایی در سالگرد تاسیس نهضت آزادی، سالگرد
درگذشت مرحوم دکتر سحابی و مرحوم آیت الله طالقانی بود.
ایشان در نامه خود به مراجع از آن ها
خواست سکوت خود را در برابر مظالم و فجایع داخلی بشکنند و از رییس قوه
قضاییه درخواست کرد دادگاه انقلاب را سی سال پس از پایان انقلاب تعطیل کند.
وی در نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی با
یادآوری اینکه زمانی وکیل او بوده و حق الوکاله خود را نگرفته است، از او
خواست «ضمن صدور دستور آزادی تمامی زندانیان سیاسی و به ویژه رفع حصر از
آقایان مهندس میرحسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین مهدی کروبی و اعلام
آشتی ملی، زمینهی بازگشت به نظم و آرامش را فراهم نماید.»
احمد صدرحاج سیدجوادی در نامه خود به
مراجع بین المللی خواستار موضع گیری آنان علیه ظلم به زندانیان سیاسی ایران
و پیگرد حقوقی عاملان و آمران فجایع بعد از انتخابات شد.
صدرحاج سیدجوادی در پیامی به مناسبت
پنجاهمین سال تاسیس نهضت آزادی ایران خطاب به ملت ایران، ضمن ابراز نگرانی
از تصمیمات نادرست و مغایر منافع ملی دولت دهم و رییس آن در عرصههای سیاست
، اقتصاد و فرهنگ، اظهار داشت: “از حملهی مغول به این سو، چنین یورش و
تهاجمی علیه ” ایرانیت و اسلامیت ” به نحو توامان رخ نداده است.”
ایشان در پیامی که به مناسبت هشتمین
سالگرد درگذشت دکتر سحابی صادر کرد به رهبران جمهوری اسلامی توصیه کرد «اگر
میخواهند از مسیر ظالمانهای که پیش گرفته اند، بازگردند؛ به سخنان آن
پیر دوباره مراجعه کنند که از آن جمله نامهای به رهبر فعلی جمهوری اسلامی
در سال ۱۳۷۸ بود که اگر مفاد آنرا آویزهی گوش خود میکردند وضع حکومتی که
با وعدهی مدینة النبی برسر کار آمده بود این نمیشد.”
هم چنین در پیامی به مناسبت سالگرد درگذشت
آیت الله طالقانی توصیه کرد که : ” الگوی وحدت طالقانی را سرمشق کار خود
قرار دهند تا امثال طالقانی ها پدید آیند و ایران عزیز از این شرایط اسفبار
نجات یابد.” ایشان اضافه کرد: در پایان حاکمان را نیز توصیه می کنم به
مردم بازگردند و به جای سرکوب مخالفان به تعامل بپردازند. اگر دوام قدرت با
چنین روش هائی ممکن بود تا کنون تاریخ شاهد انقراض حکومتهای دیکتاتوری و
پیروزی ملت ها نبود.”
حاج سید جوادی همچنین در نامهای سرگشاده
به کنشگران سیاسی مقیم خارج، خواهان کنارنهادن اختلافات، و توجه به منافع
ملی و ترجیح دادن اشتراکات بر افتراقات شد.
ایشان بارها از سوی دستگاه امنیتی تهدید شد تا دست از نامه پراکنی های خود بردارد.
در تاریخ ۲۳ اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شعبه دوم دادیاری دادسرای امنیت شهید
مقدس تهران واقع در زندان اوین احضاریهای برای آقای حاج سید جوادی صادر
کردهاست و او را ممنوع الخروج کرد.آقای حاج سید جوادی در نامهای سرگشاده با اشاره به کهولت سن و وضیت جسمی اش در پاسخ به این ممنوع الخروجی نوشت “نه پای سفر دارم و نه دل دوری از وطن، اما دادگاه صادر کننده رای و مسئولان آن را فاقد شرایط صلاحیت قانونی و اخلاقی می دانم.”
+++
مرحوم صدر حاج سیدجوادی در پیامی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس نهضت آزادی ایران به آموزه ها و تجارب مهمی اشاره می کند.ایشان در بخشی از این پیام میگوید:”سالروز تاسیس نهضت آزادی ایران، مناسبتی پدید آورد تا به رغم کسالت شدید و فشارهای امنیتی بیسابقه که سکوت چند ماههی اخیر را موجب شده بود، مهر سکوت شکسته و از آنجا که کهولت و کسالت روزافزون و همچنین شرایط سیاسی موجود، چه بسا در آیندهای نه چندان دور، حتی امکان و یا رمقی برای گرفتن قلم بر دست نیز نگذارد، در این سخن پایانی به عموم هموطنان و به ویژه جوانان برومند سرزمینم که اینک سرنوشت میهن را رقم میزنند، توصیهای از باب وصیت و سفارش دارم مبنی بر آن که: ” مبادا سختیهای روزگار موجب دلسردی و ناامیدی شما شود که البته باید به گسترش و تعمیق ظرفیتهای اخلاقی و روحی شما و ایجاد انگیزه، توان و خواستی مضاعف در پیگیری مطالبات تاریخی ملت عزیز ایران بیانجامد و این نکته را پدر پیری با شما در میان میگذارد که اگرچه رنج بیش از هفتاد سال تلاش و حضور در عرصهی اجتماع و سیاست، تنش را رنجور داشته و جانی خسته برایش باقی گذاشته است، اما بیش از هر زمان دیگری به آیندهی ایران و تحقق آزادی و دمکراسی باور داشته و امیدوار است و از همین رو تاکید مجدد دارم که در مسیر سبزی که پیش رو دارید، پیوندها را مستحکمتر و با اتحاد و همدلی پیش روید. ”
در زیر متن کامل پیام ایشان به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس نهضت آزادی ایران خطاب به ملت ایران می آید:
بسم الله الرحمن ارحیم
” یا ایها الذین ءامنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوالله لعلکم تفلحون “
( آل عمران، آیهی ۲۰۰ )
ملت شریف و جوانان برومند ایران!
نهضت آزادی ایران، پنجاه سال پیش در چنین
روزهایی توسط زندهیادان مهندس مهدی بازرگان، آیت الله سید محمود طالقانی و
دکتر یدالله سحابی و با تایید و نظر مثبت شادوران دکتر محمد مصدق رهبر
نهضت ملی ایران بنیان نهاده شد. آزادی، استقلال، حاکمیت قانون، عدالت
اجتماعی و پیشرفت مملکت از جمله آرمانها و اهدافی بودند که بنیانگذاران
نهضت آزادی ایران برگزیده و در طی سالیان بعد برای تحقق آن کوشیدند.
دمکراسی، اجرای اصول مندرج در اعلامیهی جهانی حقوق بشر، گسترش صلح و فرهنگ
دوستی در میان ملل گوناگون نیز در زمرهی تاکیداتی هستند که در مرامنامهی
نهضت آزادی ایران دیده میشوند.
بنیانگذاران نهضت آزادی ایران با درکی
تاریخی از ساخت جامعه و ملت ایران و تاثیر عمیق باورهای دینی و اسلامی بر
فرهنگ ایرانی و نحوهی زیست مادی و معنوی ایرانیان و همچنین بر اساس بینشی
توحیدی و قرآنی، به تبیین نگاهی نو و مبتنی بر اخلاق و عقلانیت از اسلام
توجه داشتند. در باور این جمع، استبداد نه تنها به عنوان ماحصل بینش
غیرتوحیدی و به مثابهی مصداق بارز شرک، قابل ارزیابی است که خود از جمله
موانع تحقق جامعهی اخلاقی و نشر باورهای اصیل دینی محسوب میشود و بر همین
مبنا، افزون بر مبارزهی سیاسی مستمر با حکومت خودکامه و حاکمیت سلطنت
مطلقهی پهلوی، در مسیر خرافهزدایی و معرفی چهرهای عقلانی از اسلام و
سازگار با دمکراسی و حقوق بشر، منشاء خدمات موثر و گستردهای شدند. در
اعلامیهی تاسیس نهضت آزادی ایران، این عبارات دیده میشود: « اقتضای اطاعت
از خدا مبارزه با بندگی غیر او و شرط سپاس ایزدی، تحصیل آزادی برای به کار
بستن آن در طریق حق و عدالت و خدمت است. ما باید منزلت و مسوولیت خود را
در جهان خلقت بشناسیم تا به رستگاری و پیروزی نائل شویم.»
نهضت آزادی ایران در طی حدود نیم قرن
مبارزه برای تحقق آزادی و حاکمیت قانون، همواره بر این امر تاکید داشته است
که دمکراسی یک رخداد صرفاً سیاسی نیست که در اثر رویدادی خاص و یا در
لحظهای معین روی دهد و بلکه، فرآیندی است اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در
مسیر پیگیری مستمر آن، به درجات گوناگون پدید آمده و تکامل و تعمیق خواهد
یافت و چنین دستاوردی نه با زور و تحمیل که تنها با پذیرش و باور عام ملت و
حتی هیات حاکمه به این حقیقت که دمکراسی بدیل و جایگزنی ندارد، به دست
خواهد آمد. از همین رو، با تاکید بر شیوههای مدنی و مسالمتجویانه،
تغییرات تدریجی در چارچوب قانون را در ارتقای فرآیند حاکمیت ملت و دمکراسی
موثرتر ارزیابی کرده و برای آگاهیبخشی اهمیتی دوچندان قائل بودهاند.
گزینش راهبرد ” جنگ حجت و نه جنگ قدرت ” نیز در دههی شصت خورشیدی بر همین
اساس روی داد.
تجربهی نیم قرن مبارزهی مستمر اعضای
فقید و حاضر نهضت آزادی ایران، موید این ادعاست که آرمانهایی را که
روزگاری بنیانگذاران شریف اعلام میداشتند، این روزها به خواست و باور
عمومی ایرانیان، از هر طیف سیاسی و طبقهی اجتماعی بدل شده است. امروز
دیگر کمتر کسی از جماعت مردم پیدا میشود که آزادی را امری لوکس و
غیرضروری بداند و حتی همراهان عدالتطلب ما در مسیر مبارزه نیز بدین ضرورت
رهنمون شدهاند که سلب آزادی، نخستین حقی است که از یک انسان، مورد ستم و
تعدی قرار میگیرد و از این رو، تلاش برای دستیابی به آزادی و کرامت
انسانی، عین عدالتجویی و پیشنیاز اساسی تغییرات پایدار و گذار به سوی
حاکمیت ملت بوده و به عنوان خواستی فراتر از یک حزب و یا جریان سیاسی خاص
قابل مشاهده است. بنابراین گزاف نیست اگر ادعا شود که امروز بیش از هر زمان
دیگری نیاز به آزادی، حاکمیت قانون و عدالت اجتماعی راستین دیده میشود.
تصمیمسازیهای نادرست و مغایر منافع ملی
دولت دهم و رییس آن در عرصههای سیاست ، اقتصاد و فرهنگ، از جمله تقلب
آشکار در انتخابات ۱۳۸۸، سرکوب و کشتار و زمینه سازی برای صدور احکام
بلاموجه اعدام افراد بی گناه و حبس معترضان و فعالان سیاسی و اجتماعی، حذف
یارانهها در غیاب مراجع نظارتی رسمی و نهادهای مردمی مانند سازمان مدیریت و
برنامهریزی و همچنین مطبوعات آزاد و مستقل که موجب گسترش فقر شده و در
واقع، معیشت و سفرههای مردم تنگدست را نشانه گرفته است، نقض مستمر و
فراگیر حقوق بشر و اصول قانون اساسی و آرمانهای اصیل و واقعی انقلاب ۱۳۵۷،
تنشآفرینی در عرصهی روابط بینالمللی به ویژه تحریک کشورهای همسایه و
عربزبان، در کنار تشدید مناقشات منطقهای در برخی استانهای مرزی و به
ویژه خوزستان، ترویج خرافهگرایی و ویران ساختن ارزشهای اخلاقی و منابع
مالی و انسانی و زیرساختهای اقتصادی و تولید ملی، از جمله دغدغهها و
نگرانیهای اینجانب بوده و بنده نیز به شدت از تحمیل هزینههای غیرقابل
جبران بر ملت و مملکت بیمناک بوده و اعلام میدارم که از حملهی مغول به
این سو، چنین یورش و تهاجمی علیه ” ایرانیت و اسلامیت ” به نحو توامان رخ
نداده است.
سالروز تاسیس نهضت آزادی ایران، مناسبتی
پدید آورد تا به رغم کسالت شدید و فشارهای امنیتی بیسابقه که سکوت چند
ماههی اخیر را موجب شده بود، مهر سکوت شکسته و از آنجا که کهولت و کسالت
روزافزون و همچنین شرایط سیاسی موجود، چه بسا در آیندهای نه چندان دور،
حتی امکان و یا رمقی برای گرفتن قلم بر دست نیز نگذارد، در این سخن پایانی
به عموم هموطنان و به ویژه جوانان برومند سرزمینم که اینک سرنوشت میهن را
رقم میزنند، توصیهای از باب وصیت و سفارش دارم مبنی بر آن که: ” مبادا
سختیهای روزگار موجب دلسردی و ناامیدی شما شود که البته باید به گسترش و
تعمیق ظرفیتهای اخلاقی و روحی شما و ایجاد انگیزه، توان و خواستی مضاعف در
پیگیری مطالبات تاریخی ملت عزیز ایران بیانجامد و این نکته را پدر پیری با
شما در میان میگذارد که اگرچه رنج بیش از هفتاد سال تلاش و حضور در
عرصهی اجتماع و سیاست، تنش را رنجور داشته و جانی خسته برایش باقی گذاشته
است، اما بیش از هر زمان دیگری به آیندهی ایران و تحقق آزادی و دمکراسی
باور داشته و امیدوار است و از همین رو تاکید مجدد دارم که در مسیر سبزی که
پیش رو دارید، پیوندها را مستحکمتر و با اتحاد و همدلی پیش روید. “
به رغم فشارهای شدید امنیتی و اعمال
مجازاتهای سنگین و حبسهای طویل المدت برای اعضا و علاقمندان این حزب
دیرپای ملی و اسلامی که از همان روزگار تاسیس وجود داشت و هنوز هم به
شدیدترین حالت اعمال میشود، پیگیری مستمر مطالبات تاریخی ملت ایران، الزام
حاکمان به پاسخگویی مسوولانه در برابر نهادهای مردمی و مدنی، تاکید هماره
بر آزادی بیان، آزادی عقیده و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه،
نحوهی ورود مبتنی بر اخلاق و کرامت انسانی به حوزهی سیاست و عدم رعایت خط
قرمزهای خودساخته ی حکومتی و هرگونه مصلحتاندیشیهای ضد مردمی، از جمله
دلایل و موجباتی هستند که قامت نهضت آزادی ایران را فراتر از یک تشکل سیاسی
صرف و در میزان یک اندیشه و بینش و به عنوان الگویی برای تحزب و شاخصی
برای ارزیابی رفتار حاکمیت و سنجش دمکراسی قرار داده است. نهضت آزادی ایران
به رغم فشارها و تضییقات بیسابقه که حتی از برگزاری جلسات حزبی، محروم و
ممنوع است، امروز به جهت فراگیری و پذیرش آرمانها و روشهایش از سوی ملت
ایران و عموم احزاب و فعالان سیاسی دمکراسیخواه، به نهضتی برای آزادی ملت
ایران ارتقا یافته و بیش از پیش در راستای اهداف و آرمانهای اصیل مردم
سرزمینش پیش میرود. نهضت آزادی ایران از آنجا که با خواست حکومتها ایجاد
نشده است، سرنوشت خود را با ارادهی هیچ ارادهگرایی رقم نخواهد زد.
تمامیتخواهان بدانند که این نهضت، متوقف شدنی نیست و تا بامداد آزادی و
برآمدن خورشید عدالت، حتی اگر که راهی دور و شبی طولانی در پیش داشته باشد،
استوار خواهد ماند و ایمان دارم که ملت شریف ایران نیز، هرگز در پیگیری
مطالباتش کوتاه نخواهد آمد.
آن شعله که خاموش نگردد ماییم نامی که فراموش نگردد ماییم
از لطف خدا با همه ظلم و دهشت آشفته و مدهوش نگردد ماییم
احمد صدر حاج سید جوادی
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر