منبع: کلمه
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت: گرانی این روزها بیش از هر زمان دیگری به موضوعی “دغدغه آفرین” برای افکار عمومی تبدیل شده است و اقشار مختلف مردم خصوصا حقوق بگیران و دهکهای پایین درآمدی بیش از آنچه در واقع وجود دارد خود را تحت فشار پنجههای غول تورم میبینند.شاید خوانندگان با مطالعه سطور بالا این خرده را به نویسنده بگیرند که تورم طی سراسر دو دهه گذشته مهمان سفره و جیب ایرانیان بوده است و به همین اعتبار نیز مردم ما با این مقوله چندان بیگانه نیستند، از این رو دغدغه آفرین دانستن تورم در شرایط کنونی که بنا به اعلام بانک مرکزی برای اولین بار طی دو دهه اخیر نرخ تورم به زیر ۱۰ درصد رسیده است چندان موجه نیست؛ چه افکار عمومی جامعه تا همین سال گذشته به شنیدن ارقام دو رقمی و بالای ۲۰ درصد برای تورم عادت داشتند.اما دقیقا به همین دلیل، نگارنده بر استفاده از واژه ” دغدغه آفرین ” اصرار دارد چرا که معتقد است فاصله معناداری که مردم در معاملات و خرید و فروشهای روزمره خود میان قیمتهای واقعی و نرخهای اعلامی از سوی نهادهای مسئول و رسمی میبینند، به دشواریهای ناشی از تورم و افزایش مستمر بهای کالاها و خدمات افزوده است........
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت: گرانی این روزها بیش از هر زمان دیگری به موضوعی “دغدغه آفرین” برای افکار عمومی تبدیل شده است و اقشار مختلف مردم خصوصا حقوق بگیران و دهکهای پایین درآمدی بیش از آنچه در واقع وجود دارد خود را تحت فشار پنجههای غول تورم میبینند.
شاید خوانندگان با مطالعه سطور بالا این خرده را به نویسنده بگیرند که تورم طی سراسر دو دهه گذشته مهمان سفره و جیب ایرانیان بوده است و به همین اعتبار نیز مردم ما با این مقوله چندان بیگانه نیستند، از این رو دغدغه آفرین دانستن تورم در شرایط کنونی که بنا به اعلام بانک مرکزی برای اولین بار طی دو دهه اخیر نرخ تورم به زیر ۱۰ درصد رسیده است چندان موجه نیست؛ چه افکار عمومی جامعه تا همین سال گذشته به شنیدن ارقام دو رقمی و بالای ۲۰ درصد برای تورم عادت داشتند.
اما دقیقا به همین دلیل، نگارنده بر استفاده از واژه ” دغدغه آفرین ” اصرار دارد چرا که معتقد است فاصله معناداری که مردم در معاملات و خرید و فروشهای روزمره خود میان قیمتهای واقعی و نرخهای اعلامی از سوی نهادهای مسئول و رسمی میبینند، به دشواریهای ناشی از تورم و افزایش مستمر بهای کالاها و خدمات افزوده است.
مردم مدام از خود، اطرافیان، روزنامه نگاران، کارشناسان و سر انجام اگر امکانش را بیابند از مسئولان میپرسند اگر تورم به همان میزانی که بانک مرکزی اعلام میکند، پایین آمده پس چرا ما آن را نمیبینیم؟ چرا حلاوت و شیرینی “گرانتر نشدن” را در کاممان نمیچشیم؟
واقعیت هم این است که گوشت گوساله کیلویی ۱۳ هزار تومانی، گوشت مرغ ۳۷۰۰ تومانی به بالا، لبنیات سبکتر و گرانتر و اجاره بهایی که به گفته بنگاهداران ۲۰ درصدی افزایش یافته است، این مجال را برای مردم باقی نمیگذارد تا طعم خوش و شیرین ارزانی را بچشند.
در این شرایط افزایش تنها ۶ درصدی حقوق کارمندان و بازنشستگان هم آنقدر ناچیز و کم اثر است که به هیچ وجه امکان نمییابد گوشهای از گرانیها را خنثی سازد.
به نظر نمیرسد تلاشهای دولت و بانک مرکزی هم برای توجیه و رفع دغدغه جامعه و رهایی از این دوگانگی چندان موثر واقع شده باشد و تورم همچنان به عنوان بزرگترین دغدغه معیشتی مردم ذهن افکار عمومی را میآزارد.
کارشناسان در تبیین وضعیت موجود و برای حل این تناقض، دلائل متعددی برمی شمارند که با وجود درستی و برخورداری از پشتوانه علمی دقیق باز هم حتی گره کوچکی از این مشکل باز نمیکند و تنها نتیجه آن متاسفانه کم رنگ شدن جایگاه اجتماعی این گروه نزد افکار عمومی است.
در این شرایط که قطعا ادامه آن هزینههای هنگفتی به سرمایههای اجتماعی کشور تحمیل میکند، به نظر میرسد انجام سریع و بدون فوت وقت چند کار بسیار ضروری است:
* مسئولان در کوتاهترین زمان ممکن راهها و روشهای جدید، همه فهم و آسان تری را برای تنویر و اطمینان بخشی افکار عمومی در مورد نرخها و آمارهای اعلامی از سوی مراجع رسمی انتخاب و اجرا کنند تا مردم تفاوتهای “روند افزایش قیمت(تورم)” را با ” ارزان شدن ” دریابند و هنگام اعلام کاهش نرخ تورم با این سوال مواجه نشوند که پس چرا فلان کالا گران شده است؟!
* کارشناسان و مسئولان بانک مرکزی با توجیه هرچه بیشتر خبرنگاران و روزنامه نگاران آنها را از کم وکیف محاسبه نرخ تورم و تغییرات سبد کالاهای بانک مرکزی آگاه سازند تا اصحاب رسانه بتوانند ذهنیت افکار عمومی را روشنتر سازند.
* نهادهای نظارتی و کنترلی مراقبت و کنترل خود را بر بازارهای خرده فروشی و عملکرد واسطهها افزایش دهند تا در شرایط فعلی که در آستانه ماه مبارک رمضان نیز هستیم، جلوی سودجوییهای موردی گرفته شود.
* به عقیده کارشناسان، تورم موجود در بازار ایران در حال حاضر تا حدود زیادی ناشی از عدم سلامت شبکه فروش و حضور بی مورد واسطههای زائد است.بنا براین تسریع حرکت به سمت ایجاد سامانه توزیع و فروش چابکتر و ارزان تر، کمک شایانی به کاهش گران فروشی و در نتیجه افزایش بی مورد قیمتها میکند.
* شفاف کردن مراحل و پیامدهای اجرای قانون هدفمندی یارانهها تاثیر بسزایی بر کاهش بار روانی منفی این قانون که عمدتا هم ناشی از ناآگاهی افکار عمومی از زوایای آن است، خواهد داشت.
چرا که به عقیده بسیاری از تحلیل گران تورم انتظاری نشات گرفته از انتظار برای افزایش قیمتها با اجرای هدفمندی یارانه ها، در شرایط فعلی تاثیر فراوانی بر افزایش بی مورد قیمتها و سوء استفاده برخی عوامل توزیع و فروش دارد.از این رو ارتباط بیشتر و روشنتر مسئولان با مردم و بیان صادقانه و شفاف مراحل و کیفیت اجرای این قانون به کاهش انتظارات تورمی و کاستن از جو روانی فعلی بسیار کمک خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر