به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه

درآمدهای افسانه‌ای نفت چه مشکلی از مردم حل کرد؟

 منبع: کلمه
در روزهای پایانی دولت هشتم، اسحاق جهانگیری درآخرین کنفرانس مطبوعاتی خود، در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران، درباره فعالیت خود پس از اتمام دوران وزارت ، گفته بود تصمیم دارد خبرنگار شود!وامروز پس از گذشت سالها مدیر مسئولی ر مجله “توسعه و صنعت “را برعهده دارد.وزیر صنایع دولت خاتمی  به دلایل متعددی که بر آنها تاکید دارد،معتقد است در مقطع فعلی، اجرایی نشدن طرح هدفمند کردن یارانه ها، کم هزینه تر است.اسحاق جهانگیری که علاوه بر حضور موثر خود در بخش صنعت،نمایندگی مردم زادگاه خود یعنی کرمان را در دومین دوره مجلس شورای اسلامی و عضویت در حزب کارگزاران سازندگی را در کارنامه سیاسی خود به ثبت رسانده، معتقد است که اصلاح طلبان در صحنه سیاسی کشور باقی خواهند ماند. اوامیدوار است عقلای هر دو جریان آنها را به سمت و سوی تعامل، اعتدال و رقابت واقعی سوق دهند.آنچه در پی می‌آید شرح  گفت‌و‌گوی روزنامه مردم سالاری با وزیر صانیع دولت خاتمی  است:.......

در روزهای پایانی دولت هشتم، اسحاق جهانگیری درآخرین کنفرانس مطبوعاتی خود، در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران، درباره فعالیت خود پس از اتمام دوران وزارت ، گفته بود تصمیم دارد خبرنگار شود!وامروز پس از گذشت سالها مدیر مسئولی ر مجله “توسعه و صنعت “را برعهده دارد.
وزیر صنایع دولت خاتمی  به دلایل متعددی که بر آنها تاکید دارد،معتقد است در مقطع فعلی، اجرایی نشدن طرح هدفمند کردن یارانه ها، کم هزینه تر است.
اسحاق جهانگیری که علاوه بر حضور موثر خود در بخش صنعت،نمایندگی مردم زادگاه خود یعنی کرمان را در دومین دوره مجلس شورای اسلامی و عضویت در حزب کارگزاران سازندگی را در کارنامه سیاسی خود به ثبت رسانده، معتقد است که اصلاح طلبان در صحنه سیاسی کشور باقی خواهند ماند. اوامیدوار است عقلای هر دو جریان آنها را به سمت و سوی تعامل، اعتدال و رقابت واقعی سوق دهند.
آنچه در پی می‌آید شرح  گفت‌و‌گوی روزنامه مردم سالاری با وزیر صانیع دولت خاتمی  است:
به نظرشما اساسا طرح هدفمند کردن یارانه ها می تواند در شرایط فعلی موثر واقع شود؟
موضوع اجرای هدفمندکردن یارانه ها را باید راه غیرقابل برگشتی برای دولت دانست. البته این بدان معنا نیست که اگر دولت تصمیم بگیرد این طرح را اجرا نکند برایش امکان پذیر نباشد چرا که هنوز وارد فاز اجرایی و عملی نشده است. اما طبیعتا هرچه پیش رفته و به عملیاتی شدن کار نزدیک می شوند هزینه های اجرایی نشدن آن برای دولت و مردم افزایش می یابد. از سوی دیگر این طرح (هدفمند کردن یارانه ها) یکی از بزرگترین طرح های اقتصادی دولت محسوب می شود و تاکنون تبلیغات زیادی درمورد آن شده است و استمرار وضعیت فعلی مصرف انرژی چه از نظر مالی و چه منابع، امکان پذیر نیست.
از همان ابتدا هم که بحث هدفمند کردن یارانه ها مطرح شد اکثر کارشناسان با آن موافق بودند، زیرا معتقد بودندبا اجرای دقیق آن علاوه بر جلوگیری از هدر رفتن منابع،رونق و رشد اقتصادی مطلوب اتفاق خواهد افتاد ولی همواره صاحب نظران برمواردی به عنوان پیش نیاز اجرا تاکید می کردند که تفاهم ملی میان جریانات سیاسی و نیز نخبگان جامعه درباره زمان و چگونگی اجرایی شدن این طرح وجود داشته باشد و از آن مهمتر این که دولتی این کار را بر عهده بگیرد که از نظر توان مدیریتی و نیز تصمیم گیری قدرت بالایی داشته باشد تا جوانب مختلف طرح و آثار آن در بخش های مختلف اقتصادی را در شاخص هایی مانند دستمزدها، سرمایه گذاری، اشتغال، کشاورزی، صنعت،حمل و نقل و به ویژه آثار آن بر زندگی مردم که در واقع همان بحث تورمی بودن آن است، به صورت دقیق و با دید کارشناسی بررسی شود و اسناد آن به صورت شفاف در اختیار مردم قرار بگیرد. علاوه بر بررسی های مذکور زمان اجرای طرح هم اهمیت اساسی دارد.
چه موانعی در حال حاضر، پیش روی این طرح وجود دارد؟
به نظر می رسد برخی از پیش نیازهای مذکور، در حال حاضر وجود ندارد علاوه بر آن کاهش رشد اقتصادی در سال های اخیر و رکود حاکم بر اقتصاد از جمله موانع مهم است، همین امر می تواند طرح را با چالش های عمده ای مواجه کند. البته چون اطلاعات ما در زمینه کارهای کارشناسی دولت دقیق نیست شاید برخی از این نقاط ضعف موردتوجه مسوولان قرار گرفته و برطرف شده باشد ولی اطلاع رسانی نشده است.
یعنی با توجه به تورم موجود، آیا اجرای طرح را موفقیت آمیز می دانید؟
به دلایل متعددی که گفتم در مقطع فعلی، اجرایی نشدن طرح، کم هزینه تر است و مسوولین باید این هشدارها را جدی بگیرند و پیش از آغاز اجرای هدفمند کردن یارانه ها، پیش نیازهای آن را به دقت بررسی کنند. خوشبختانه مجلس در این زمینه، مصوبه بهتری داشته و چنانچه تصویب کرده بود که در سال اول اجرایی شدن طرح باید درآمد معادل ۲۰ هزار میلیارد تومان باشد، در حالی که دولت بر ۴۰ هزار میلیارد تومان تاکید دارد که این می تواند آثار شوک آوری بر جامعه داشته باشد.
ضمن آن که دولت باید توجه داشته باشد طرح هدفمند کردن یارانه ها مانند طرح مالیات بر ارزش افزوده، امکان عقب نشینی ندارد و لذا قبل از ورود به فاز اجرایی باید تمام مطالعات و بررسی ها و نیز پیش نیازها را فراهم کرده باشد.
بحث هدفمند کردن یارانه ها برای جامعه نوعی ترس را با خود به همراه داشت و این تصور وجود دارد که در صورت اجرایی شدن طرح، قیمت ها روند صعودی سرسام آوری خواهد داشت آیا همین طور است؟
بله; به نظر من، در کوتاه مدت با افزایش جدی قیمت ها مواجه خواهیم شد به همین دلیل مدیریت اجرای طرح از اهمیت برخوردار است. متاسفانه دولت از ابتدا واقعیت های قیمتی طرح را با مردم در میان نگذاشته و تنها آنچه از زبان رئیس جمهور و دیگر مسئولان دولت مطرح شده ضرورت اجرای این طرح و نهایتا توزیع درآمدی آن بوده است. این یک روی سکه بوده است ولی در مورد روی دیگر سکه که موضوع افزایش قیمت حامل های انرژی است که هم به صورت مستقیم بر زندگی مردم تاثیرگذار است و هم غیر مستقیم موجب افزایش تورم می شود کمترین اطلاع رسانی صورت نگرفته است.
جامعه امروز هیچ اطلاع دقیقی درباره اینکه پس از اجرایی شدن طرح، قیمت نفت، گازوئیل، آب و برق،گاز به چه میزان افزایش خواهد یافت، ندارد. دولت به مردم عدد نمی‌دهد و همین امر، نوعی اضطراب و ترس را در جامعه ایجاد کرده که آثار منفی آن بسیار بیشتر خواهد بود. ضمن آن که در شرایط فعلی بسیاری از مراکز صنعتی و تولیدی نیز با بحران مواجه اند و از عواقب اجرای طرح نگران هستند، باید اطلاعات شفاف و واقعی به آنها داد که بتوانند با برنامه ریزی آثار منفی طرح را در بنگاه خود کاهش دهند.
به بحران در مراکز صنعتی اشاره کردید، امروز صنعت نیز متاسفانه با چالش های عمده ای مواجه شده است، آیا یکی از دلایل اصلی و مهم آن را می توان در گرو آثار تحریم ها علیه ایران دانست؟
در این که مسوولین در برابر تهدیداتی که از سوی مخالفین نظام صورت می گیرد باید به مردم روحیه بدهند، تردیدی نیست، اما در عین حال نباید مسوولان به گونه ای صحبت کنند که با درک عمومی جامعه و واقعیاتی که با آن سر و کار دارند تفاوت زیادی داشته باشد.اینکه گفته شود تحریم ها کاغذ پاره است یا از آن استقبال می کنیم یا اینکه تحریم ها به ما کمک می کند تا به سمت خودکفایی حرکت کنیم، حرف های دقیقی نیست.
در این که تحریم ها علیه ایران غیرقانونی و ظالمانه است، تردیدی وجود ندارد اما واقعیت امر اینکه آثار آنها در بخش های مختلف صنعتی و تولیدی و زندگی مردم نگران کننده است. ولی تمام گرفتاری ها و مشکلات اقتصادی مردم و صنعت فقط مربوط به تحریم ها نیست، سیاست اشتباه و غیرکارشناسی نقش اصلی را دارد.
به نظرمن قطعنامه چهارم آثار جدی تر دارد و اگر گروهی در دولت وجود داشته باشند که بتوانند راهکارهای جدیدی اتخاذ کنند، شاید بتوانند آثار منفی آن را به حداقل برسانند.
به نظر شما، چه راهکارهایی باید در پیش گرفته شود؟
در مقابل این حرکت تهاجمی، کشور نیازمند یک دیپلماسی فعال و چارچوب دار است. با استفاده از ظرفیت های موجود باید مانع از تصویب چنین قطعنامه هایی شوند. اگر با برخی تنگ نظری ها نیروهای شاخص در بخش های مختلف خصوصا در سیاست خارجی را خانه نشین نمی کردند، بخش اعظم مسائل قابل پیشگیری بود اما متاسفانه چنین شد که امروز می بینیم.
امروز یکی از مسائلی که نه تنها کشور ما، بلکه اکثریت قریب به اتفاق کشورهای دنیا با آن مواجه هستند ورود کالاهای چینی ارزان قیمت با کیفیت نامطلوب به بازار است؛ در این زمینه به نظر شما باید چه راهکارهای را در پیش بگیریم؟
یکی از تناقضاتی که در سخنان و رفتار مسوولین به صورت جدی مشاهده می شود این است که در بخش سیاست خارجی تندترین شعارها داده می شود اما در بخش اقتصادی کشور به یک بارانداز کالاهای خارجی تبدیل شده است.
در دولت آقای خاتمی زمانی که استراتژی توسعه صنعتی را می نوشتیم تاکیدمان بر این بود که عملکرد بخش صنعت، از دو سیاست تاثیرپذیر است; یکی سیاست های درون بنگاهی صنعتی و دیگری سیاست های محیط بر بخش صنعت که البته، مورد دوم تعیین کننده تر است، تا اولی; بدین معنا که مثلا سیاست خارجی در توسعه صنعتی کشور حرف اول را می زند و در دوره هایی که تنش بین روابط کشورها زیاد بوده، به جای آنکه بازار را بر روی کالاهای خارجی باز کنند، تمرکز را بر تولید داخلی می گذارند، اما در کشور ما برعکس آن عمل می شود. ضمن آنکه امروز همه دنیا درباره ورود بی امان کالاهای چینی سیاست های ویژ ه ای را اتخاذ کرده اند و یا در حال تصمیم گیری در این زمینه هستند، اما در سال های اخیر شاهد واردات بی رویه کالاهای چینی به بازارمان هستیم و این موضوع تبدیل به یک معضل جدی شده و باید جلوی آن را گرفت; چرا که اگر ادامه یابد، همانطور که بسیاری از واحدهای صنعتی تا کنون تعطیل یا راکد شده اند، استمرار این روند در کلیه واحدهای تولیدی مشکل زا خواهد بود.
در سال۸۲،که واردات کشور به حدود ۲۵ میلیارد دلار رسیده بود در یکی از جلسات هیات دولت گفتم که چنانچه دولت اصرار داشته باشد اینگونه دلارهای نفتی را به ریال تبدیل کند کسانیکه دلارهای نفتی را می خرند به دنبال واردات هستند افزایش بی رویه واردات صنعت و تولید کشور را به شدت با بحران مواجه می کند، کما اینکه امروز با حجم حدود ۷۰ میلیاردی واردات چنین اتفاقی رخ داد.
در بازار، علاوه بر کالاهای چینی، شاهد ورود میوه های چینی یا کشورهای دیگر هستیم; در این زمینه چه تدبیری باید اندیشیده شود؟
سیاست دولت نهم این بود که در آمدهای افسانه ای نفتی را در بودجه دولت مصرف کند با این تصور که با خرج این منبع درآمد مشکلات اقتصادی را حل می کند و در نتیجه جامعه به دولت خوش بین خواهد شد و به همین دلیل علی رغم تذکر عده ای از صاحب نظران و دلسوزان کشور چنین تصمیم های شتاب زده و غیرعلمی گرفته شد که هم به افزایش نقدینگی و هم به افزایش تورم انجامید و در نتیجه سیل واردات به کشور را در پی داشت اما متاسفانه نه تنها توجهی به انتقادات و تذکرات صورت نگرفت بلکه تهمت ها و انگ هایی به این اشخاص زده شد که نتیجه آن سیاست سال ها گریبانگرکشور است. توجه دارید که از ابتدای اولین چاه نفتی که استخراج شده(حدود ۱۰۰سال) تا کنون حدود۹۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت داشتیم و به بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار آن در دولت های نهم و دهم خرج شده است. در حالی که بسیاری از کشورهای نفت خیز دنیا با استفاده از تجربه شوک نفتی سال ۱۳۵۳ از فرصت افزایش قیمت های نفت در سال های اخیر در حساب های ذخیره ارزی شان چند صد میلیارد دلار موجود هست و تنها حساب ذخیره ارزی کشور ما فاقد موجودی است. من فکر می کنم، تا سالها مردم سوالشان از مسوولین فعلی این خواهد بود که درآمدهای افسانه ای نفت کجا خرج شده و چه مشکلی از مشکلات مردم یا توسعه کشور را برطرف کرده، در حالی که راه منطقی این بود که دولت از ابتدای کار از تجربیات گذشتگان بهره می برد و با استفاده صحیح و علمی از درآمدهای نفت و دیگر فرصت های طلایی که وجود داشت با سرعت رشد و توسعه کشور و حل مشکلات مردم خصوصا بیکاری را شتاب می داد، متاسفانه وضع شاخص بیکاری بسیار نگران کننده است حتی بخش قابل توجهی از نیروهای شاغل، شغل خود را از دست داده اند، از طرفی عدم سرمایه گذاری در طرح های بزرگ خصوصا در بخش نفت و گاز و برق وضعیت تولید انرژی اعم از گاز و برق به یک عامل محدودکننده توسعه تبدیل شده است کشوری که مهمترین مخازن گاز و نفت را در اختیار دارد در فصل زمستان واحدهای تولید و حتی خانه های مردم با کمبود گاز و در فصل تابستان با کمبود برق روبه رو شده اند.
آیا می توان بخشی از دلیل رشد واردات را به جامعه نسبت داد; یعنی مردم در سبد خرید خود، کالاهای خارجی مانند میوه های غیر ایرانی را نگنجانند؟
در دولت دوم آقای خاتمی شورایی به نام شورای صنعت و فرهنگ با حضور جمعی از صاحب نظران تشکیل دادیم. از جمله کارهایی که در این شورا انجام گرفت مطالعه ای در مورد علل رو آوردن مردم به کالاهای خارجی بود که در نهایت به دو نکته مهم رسیدیم; یکی ذهنیت مثبت در رابطه کیفیت بهتر کالاهای خارجی و دیگری رقابتی که درون خانواده ها وجود داشت یا به اصطلاح چشم و هم چشمی ها.اما امروز بخش اعظم کالاهای خارجی از چین وارد می شود که از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند. مثال میوه را مطرح کردید و در این زمینه اتفاقا باید بگویم کیفیت میوه های ایرانی، بسیار بالاتر از مشابه خارجی آن است و به عبارت بهتر باید گفت قابل مقایسه نیست،اما متاسفانه سر در مغازه ها به راحتی تابلو می زنند “انگور شیلی”،”بادمجان فرانسوی” سیر چینی و… یعنی در زمینه میوه حتی به چین هم بسنده نشده،در عین حال نمی توان مردم را از خرید این کالاها منع کرد چرا که ارزانتر هستند و یکی از دلایل عمده ارزانی آن را باید به تورم بالاتر درایران نسبت به سایر کشورها و از آن مهمتر ثابت بودن قیمت دلار در چند سال اخیر دانست با اینکه در برنامه چهارم پیش بینی شده بود هرساله قیمت دلار رشد داشته باشد.
جنابعالی علاوه بر حضور موثر در راس وزارت صنایع و معادن در دولت هفتم و هشتم به عنوان عضو حزب کارگزاران و کسی که سابقه نمایندگی مجلس و استانداری دارید در بخش سیاسی نیز صاحبنظر هستید؛ با این وصف، در حال حاضر، وضعیت اصلاح طلبان را چگونه می بینید؟
همانطور که در یک سال اخیر، در مصاحبه ها اشاره کردم، اصلاح طلبان یک جریان ریشه دار درون نظام هستند که در ابتدای شکل گیری بنای خود را بر تحقق آرمان های انقلاب و خط امام قرار دادند و در طول زمان تبدیل به جریان اصلاحات شدند و از سی سال عمر جمهوری اسلامی، بیست و پنج سال بخش های مهم اداره کشور را در اختیار داشتند و پایگاه اصلی مجموعه جریان اصلاحات، در میان نیروهای دانشگاهی بوده است و دامنه آن حتی تا روستاها نیز پیش رفته است. پیروزی چهره های اصلاح طلب در برخی از دوره های انتخابات مجلس و چه انتخابات شوراها چنین واقعیتی را ثابت کرده است که این جریان در سراسر کشور حضور و نفوذ داشته است.
لذا این گروه در صحنه نظام باقی خواهد ماند و اساسا به مصلحت نظام هم نیست که اجازه دهد این گروه حذف شود چنانچه مقام معظم رهبری همواره تاکید کرده اند که وجود هر دو جریان سیاسی ضروری است.
با توجه به شرایطی که برای جبهه اصلاحات به وجود آمد، آیا تصمیمی به حضور دوباره در دوره های بعدی انتخابات، مانند شوراهای شهر و روستا یا مجلس را خواهند داشت؟
در حال حاضر صحبت در این زمینه کمی زود است اما به هرحال آنچه مسلم است این که جریانی مانند اصلاحات، نمی تواند از صحنه سیاسی کشور کنار بکشد. درست است که رقبای تندرو و افراطی همواره درصدد هستند راه این حضور را ببندند و برای حذف اصلاح طلبان از ابزارهایی نیز استفاده کنند، اما بعید است چنین خواستی امکان تحقق پیدا کند.
فضای فعلی را برای این جریان سیاسی چگونه ارزیابی می کنید؟
مسائل یک سال اخیر کشور سبب شده که تا حدودی فضا امنیتی شود چنین فضایی مناسب برای فعالیت سیاسی نیست لذا باید مسئولین و نیز گروه های سیاسی تلاش کنند که فضای سیاسی و تعامل و گفت وگو را جایگزین کنند در این صورت اصلاح طلبان فرصت پیدا می کنند که نقاط ضعف خود را بررسی و با ساز و کارمناسب در عرصه های سیاسی کشور برحسب ضرورت حضور پیدا کنند.
با وجود این که فعالیت بسیاری از احزاب اصلاح طلب با مشکلاتی مواجه شده از جمله ابطال پروانه برخی از آنها، اصلاح طلبان فعالیت آینده خود را در چه قالبی ادامه خواهند داد؟
ببینید! اساسا فعالیت های سیاسی بدون حزب معنایی ندارد; گروهی که برای انتخابات وعده هاو شعارهایی ارائه می دهند باید در قالب حزبی فعالیت کنند تا در صورت پیروزی برابر کارهای آینده خود و عمل به وعده ها پاسخگو باشند اما متاسفانه گاهی می بینیم برخی احزاب بی نام و نشان به قدرت می رسند و به هیچ یک از حرف های خود جامه عمل نمی پوشانند البته در این میان برخی هم هستند که چون می دانند باید پاسخگو باشند اعلام می کنند که به هیچ گروه یا حزبی وابسته نیستند.اما به هر حال این که اصلاح طلبان تصمیم بگیرند چگونه به صحنه بیایند ، باید صبر کرد.
رابطه دولت و مجلس را چگونه می بینید؟
گروهی تصورشان این بود که اگر قوای کشور توسط یک جریان سیاسی اداره شود به کارآمدی نظام و دولت کمک بیشتری می کند اما پنج سال است که تمام قوای کشور در اختیار یک جریان سیاسی قرار دارد و جریان دیگر از حداقل امکانات دولتی محروم است; خوب است اصولگرایان ارزیابی کنند و ببینند به چه میزان منابع را هزینه کردند اعم از منابع مادی، اخلاقی، ارزشی و دینی … را در کنار آن قرار دهند، چه دستاوردهایی داشته اند؟ در بخش های مختلف اعم از سیاست داخلی، اقتصادی، بین المللی آیا دستاوردها با هزینه ها هماهنگی دارد.
به نظرم تز یک دست سازی مدیریت کشور شکست خورده و اتفاقا یکی از مشکلات این یک دستی همین تقابلی که میان مجلس و دولت به وجود آمده است.
واقعیت این است که مجلس یک رکن مهم کشور و نظام محسوب می شود و در قانون اساسی بر محوریت مجلس نسبت به سایرقوا تاکید شده و خوشبختانه امروز بخشی از نمایندگان این احساس را دارند که باید از کیان مجلس دفاع کنند و اجازه ندهند در پرونده های آنها به ثبت برسد که مجلسی که در راس امور قرار دارد با مصوبات یا سایر اختیاراتش چگونه برخورد می شود.
در واقع معتقدید جریان اصول گرا، با مشکلات اساسی در درون مواجه شده؟
بله، این جریان دچار تضادهای جدی شده است. زمانی که اصلاح طلبان روی کار بودند، اصول گرایان همواره آنان را متهم می کردند به این که از نظر مسایل ارزشی و برخورد با فساد اقتصادی ضعیف عمل می کنند و شعارهایی را برای خود انتخاب کردند که در مقطعی با استقبال مردم رو به رو شد و تبدیل به وسیله ای برای کسب رای شد. در این میان چهره هایی متهم به فساد شدند که نتیجه آن می تواند، مشکلاتی به بار بیاورد. به عبارتی اصولگراها برای کسب قدرت هزینه زیادی بر نظام تحمیل کردند. اصولگرایان با تضادهای جدی روبه رو هستند شعارهایی دادند که قادر به محقق کردن آنها نبودند عملکرد دولت اصول گرا در بخش های مختلف قابل دفاع نیست.
اگر مهمترین شعار گروه حاکم در دوران مبارزات انتخاباتی را متهم کردن رقیب به کم توجهی به مفاسد اقتصادی بدانیم بعداز گذشت پنج سال چه دستاورد مهمی در این زمینه وجود دارد که قابل طرح است؟ اگر هست چرا اعلام نمی شود، صرفا نباید چند شعار تحویل مردم داد.متاسفانه طبق اظهار نظر برخی از چهره های شاخص اصولگرایی فساد در بالاترین سطوح مدیریتی که در هیچ دولت دیگری مطرح نبوده امروز مطرح هست، متعجب ام که چرا از کنار موضوعی به این مهمی به سادگی می گذرند، هر چه سریعتر قوه قضائیه باید به این مسئله رسیدگی و ختم آن را هر آنچه هست اعلام کند. اینکه بگویند ما سفر زیاد کردیم، درست، ولی دستاورهای آن برای مردم و کشور چیست؟ در بخش اقتصادی با هزینه کردن منابع هنگفت نفت چه دستاوردی وجود دارد، سرنوشت سند چشم انداز چه شد؟ سرنوشت برنامه چهارم چه شد؟انسجام نیروهای سیاسی درون نظام در چه وضعیتی قرار دارد، فضای بین المللی چگونه است … و دهها پرسش دیگر.
آینده دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا را چگونه می‌بینید؟
هر دو جناح نیازمند ارزیابی و برطرف کردن عیوب خود هستند و نباید از ابزارهای دینی، اعتقادی و قانونی علیه یکدیگر استفاده کنند، در این صورت آینده کشور به جهت سیاسی مطمئن تر می شود و مردم می توانند در رقابت های واقعی شرکت کنند.
امیدوارم عقلای هر دو جریان آنها را به سمت و سوی تعامل، اعتدال و رقابت واقعی سوق دهند چرا که نیاز فعلی و آینده، یک نظام دموکراتیک مانند جمهوری اسلامی ایران است که گروه های سیاسی که اصول اساسی نظام را قبول دارند در میدان واقعی که ترسیم می شود رقابت کنند و یکدیگر را نقد کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر