منبع : آفتاب
روزنامه مردمسالاری با بیان اینکه در اعلام تعطیل رسمی، همواره تهران حتی در مورد موضوعاتی با کیفیت متفاوت در مناطق مختلف همچون آلودگی هوا، گرد و غبار یا شدت گرما شاخص اندازهگیری قرار میگیرد، نوشت: از ابتدای خرداد تا انتهای شهریورماه در استانهای خوزستان و بوشهر و هرمزگان، دمای هوا هیچگاه از 45درجه سانتیگراد کمتر نمیشود و اغلب از 50 درجه هم بالاتر است، اما هیچگاه در این استانها به دلیل گرمای هوا، تعطیل رسمی اعلام نمیشود. این دمای طاقتفرسا را در کنار رطوبت بالای 80 درصد در این استانها قرار دهید تا بدانید مردم در این استانها از اواخر بهار تا پایان تابستان در چه شرایط سختی به کار روزانه مشغول هستند. با این وجود وقتی دمای هوای تهران به 42 درجه سانتیگراد میرسد،.....روزنامه مردمسالاری با بیان اینکه در اعلام تعطیل رسمی، همواره تهران حتی در مورد موضوعاتی با کیفیت متفاوت در مناطق مختلف همچون آلودگی هوا، گرد و غبار یا شدت گرما شاخص اندازهگیری قرار میگیرد، نوشت:
از ابتدای خرداد تا انتهای شهریورماه در استانهای خوزستان و بوشهر و هرمزگان، دمای هوا هیچگاه از 45درجه سانتیگراد کمتر نمیشود و اغلب از 50 درجه هم بالاتر است، اما هیچگاه در این استانها به دلیل گرمای هوا، تعطیل رسمی اعلام نمیشود. این دمای طاقتفرسا را در کنار رطوبت بالای 80 درصد در این استانها قرار دهید تا بدانید مردم در این استانها از اواخر بهار تا پایان تابستان در چه شرایط سختی به کار روزانه مشغول هستند. با این وجود وقتی دمای هوای تهران به 42 درجه سانتیگراد میرسد، آن هم وقتی رطوبت هوا به 40 درصد هم نرسیده، در پایتخت تعطیل رسمی اعلام میشود و به دلیل تعطیلی تهران، استانهایی هم که در طول تابستان، همیشه- و نه فقط یک روز یا دو روز- گرمای 50 درجه را تجربه میکنند تعطیل میشوند.
اگر شدت گرمای هوا فقط در چند روز از سال مردم تهران را اذیت میکند و بهتر است آنها سرکار نروند، پس چرا مردم خوزستان و بوشهر و هرمزگان و... که در تمام طول تابستان با گرمایی شدیدتر از گرمای تهران و رطوبتی که هیچگاه در تهران حس نمیشود و نفس کشیدن را هم با دشواری مواجه میسازد روبرو هستند، باید در طول تابستان به سرکار بروند و بهطور عادی به زندگی روزمره خود ادامه دهند؟ جالب اینجاست که در چنین شرایطی از مردم دعوت می کنیم از تهران خارج شوند و در شهرهای دیگری زندگی کنند و حتی از هزاران نفر از کارکنان شرکت های نفتی در بخش اداری هم درخواست می کنیم به مناطق نفت خیر بروند; در حالی که آنها می دانند که در تهران با دمای 42 درجه، ادارات تعطیل می شوند و در خوزستان در دمای 50 درجه هم مردم باید سرکار بروند مگر این که گرمای هوا در تهران محسوس باشد!
از سوی دیگر توجیه تعطیلی به دلیل صرفهجویی در مصرف انرژی هم چندان توجیه قابل قبولی بهنظر نمیرسد و همچون عذر بدتر از گناه است. اگر ما توانایی تامین انرژی مورد نیاز جمعیت فعلی را نداریم و استانهای گرم کشور ما با افزایش دمای هوا با قطع برق و آب مواجه میشوند و برای جلوگیری از بروز این مشکل در تهران هم مجبوریم تعطیل رسمی اعلام کنیم، چگونه تصور میکنیم کشور ما برای جمعیت 120 یا 150 میلیون نفر هم ظرفیت دارد؟
از ابتدای خرداد تا انتهای شهریورماه در استانهای خوزستان و بوشهر و هرمزگان، دمای هوا هیچگاه از 45درجه سانتیگراد کمتر نمیشود و اغلب از 50 درجه هم بالاتر است، اما هیچگاه در این استانها به دلیل گرمای هوا، تعطیل رسمی اعلام نمیشود. این دمای طاقتفرسا را در کنار رطوبت بالای 80 درصد در این استانها قرار دهید تا بدانید مردم در این استانها از اواخر بهار تا پایان تابستان در چه شرایط سختی به کار روزانه مشغول هستند. با این وجود وقتی دمای هوای تهران به 42 درجه سانتیگراد میرسد، آن هم وقتی رطوبت هوا به 40 درصد هم نرسیده، در پایتخت تعطیل رسمی اعلام میشود و به دلیل تعطیلی تهران، استانهایی هم که در طول تابستان، همیشه- و نه فقط یک روز یا دو روز- گرمای 50 درجه را تجربه میکنند تعطیل میشوند.
اگر شدت گرمای هوا فقط در چند روز از سال مردم تهران را اذیت میکند و بهتر است آنها سرکار نروند، پس چرا مردم خوزستان و بوشهر و هرمزگان و... که در تمام طول تابستان با گرمایی شدیدتر از گرمای تهران و رطوبتی که هیچگاه در تهران حس نمیشود و نفس کشیدن را هم با دشواری مواجه میسازد روبرو هستند، باید در طول تابستان به سرکار بروند و بهطور عادی به زندگی روزمره خود ادامه دهند؟ جالب اینجاست که در چنین شرایطی از مردم دعوت می کنیم از تهران خارج شوند و در شهرهای دیگری زندگی کنند و حتی از هزاران نفر از کارکنان شرکت های نفتی در بخش اداری هم درخواست می کنیم به مناطق نفت خیر بروند; در حالی که آنها می دانند که در تهران با دمای 42 درجه، ادارات تعطیل می شوند و در خوزستان در دمای 50 درجه هم مردم باید سرکار بروند مگر این که گرمای هوا در تهران محسوس باشد!
از سوی دیگر توجیه تعطیلی به دلیل صرفهجویی در مصرف انرژی هم چندان توجیه قابل قبولی بهنظر نمیرسد و همچون عذر بدتر از گناه است. اگر ما توانایی تامین انرژی مورد نیاز جمعیت فعلی را نداریم و استانهای گرم کشور ما با افزایش دمای هوا با قطع برق و آب مواجه میشوند و برای جلوگیری از بروز این مشکل در تهران هم مجبوریم تعطیل رسمی اعلام کنیم، چگونه تصور میکنیم کشور ما برای جمعیت 120 یا 150 میلیون نفر هم ظرفیت دارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر