روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«ضرورت تقویت نظارت» نوشت:
*برخورد مطبوعات با بزرگترین اختلاس تاریخ کشور که متأسفانه رکوردشکن
فساد اقتصادی در جهان نیز هست، هوشیارانه و از روی احساس وظیفه بوده و
البته تأثیر زیادی در انگیزهمند شدن دو قوه قضائیه و مقننه برای ورود به
ماجرا و دادن وعده رسیدگی و برخورد با متخلفان داشته است. اینکه بر روی
عبارت “دادن وعده رسیدگی و برخورد با متخلفان” تکیه کردهایم به این دلیل
است که در کشور ما سالهاست که “وعده دادن” به امری رایج تبدیل شده ولی از
عمل کردن به وعدهها خبری نیست. این مشکل، در مورد مفاسد بیش از سایر
موضوعات وجود دارد و در میان...................
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«ضرورت تقویت نظارت» نوشت:*برخورد مطبوعات با بزرگترین اختلاس تاریخ کشور که متأسفانه رکوردشکن فساد اقتصادی در جهان نیز هست، هوشیارانه و از روی احساس وظیفه بوده و البته تأثیر زیادی در انگیزهمند شدن دو قوه قضائیه و مقننه برای ورود به ماجرا و دادن وعده رسیدگی و برخورد با متخلفان داشته است. اینکه بر روی عبارت “دادن وعده رسیدگی و برخورد با متخلفان” تکیه کردهایم به این دلیل است که در کشور ما سالهاست که “وعده دادن” به امری رایج تبدیل شده ولی از عمل کردن به وعدهها خبری نیست. این مشکل، در مورد مفاسد بیش از سایر موضوعات وجود دارد و در میان مفاسد نیز، پروندههای مفاسد اقتصادی علیرغم سرو صداهای زیادی که در عالم الفاظ و وعده و خط و نشان کشیدن دارند، بیش از سایر مفاسد بلاتکلیف ماندهاند. سالهاست که میشنویم فهرست اسامی مفسدان بزرگ اقتصادی در جیب مسئولان است ولی هنوز هیچکدام از آنها محاکمه و مجازات نشدهاند. سالهاست که حتی از زبان مسئولان قضائی میشنویم افراد مشخصی با نام و عنوان و مسئولیت و مقامهای معین دارای پرونده مفاسد اقتصادی هستند و بارها گفتهاند درحال رسیدگی به این پروندهها هستیم و به زودی حکم آنها نیز صادر و اعلام و با آنها برخورد خواهد شد، ولی نه تنها چنین اتفاقی نیافتاده بلکه آن مقامات همچنان مقامات باقی مانده و ارتقاء هم یافتهاند و شعار مبارزه با مفاسد هم میدهند! اخیراً هم که فهرست ۳۰۰ نفره مفسدان، تبلیغاتی از آب درآمد.
*مشاهده چنین وضعیتی برای مردم، به یک عادت تبدیل شده و لذا هر وقت هر اتفاقی میافتد، عادی تلقی میشود و هر وعدهای که برای برخورد داده میشود کسی آن را جدی نمیگیرد. این بیتفاوتی را نباید بیاهمیت دانست و از کنار آن نباید به سادگی عبور کرد. این، یک خطر بزرگ است که باید جدی گرفته شود و با بررسی باید ریشههای آن خشکانده شوند، زیرا این ریشهها اگر بمانند همچون خوره و سرطان این پیکر بزرگ را در مینوردند و آن را در بر میگیرند و جامعه انقلابی و اسلامی و پویا و مسئولیت پذیر ما را دچار ایستائی و عقبگرد میکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر