منبع: سحام
عسگراولادی، لاریجانی، سعی میكنند برای هاشمی شناسنامه درست كنند. ولی شناسنامه خودشان را دارند باطل میكنند در حالی كه جعفر شجونی كه در دوره جدید به عضویت شورای مركزی جامعه روحانیت مبارز درآمده است، در گفتگو با همشهری ماه، از اینكه هاشمی رفسنجانی زمینهای اهدایی مرحوم تولیت را قبول كرده و به وی سهمی نداده، اظهار عصبانیت كرده و این زمین ها را عامل متمكن شدن هاشمی میداند، حال آنكه اسناد تاریخی نشان می دهد هاشمی.............
عسگراولادی، لاریجانی، سعی میكنند برای هاشمی شناسنامه درست كنند. ولی شناسنامه خودشان را دارند باطل میكنند
در حالی كه جعفر شجونی كه در دوره جدید به عضویت شورای مركزی جامعه روحانیت مبارز درآمده است، در گفتگو با همشهری ماه، از اینكه هاشمی رفسنجانی زمینهای اهدایی مرحوم تولیت را قبول كرده و به وی سهمی نداده، اظهار عصبانیت كرده و این زمین ها را عامل متمكن شدن هاشمی میداند، حال آنكه اسناد تاریخی نشان می دهد هاشمی رفسنجانی این هدیه مرحوم تولیت را جهت تامین هزینه های انقلاب صرف كرده است.
به گزارش سرویس اجتماعی «آینده»؛ شجونی می گوید: عسگراولادی، لاریجانی، بادامچیان و بعضی دیگر سعی میكنند برای هاشمی رفسنجانی شناسنامه درست كنند. ولی شناسنامه خودشان را دارند باطل میكنند. جعفر شجونی كه با همشهری ماه گفت و گو كرده در ادامه میافزاید: چه كسی به عسگراولادی و غفوری فرد و بادامچیان نامه نوشته كه اینها خودشان را جلو میاندازند؟ اینها دارند اشتباه میكنند و تعارف ندارد.
وی درادامه با حمله به كمیته امداد امام خمینی(ره) میگوید: چه معنی دارد كمیته امداد 14 اسفند با هاشمی ملاقات میكند؟ كار بیخودی كرده اند. آقای عسگراولادی! با دفاع از هاشمی داری شناسنامه خودت را باطل میكنی! من با اینها مخالفم.
وی در ادامه به شرح چگونگی پولدار شدن هاشمی رفسنجانی از نگاه خود پرداخته و میگوید: یك بار مرحوم تولیت قم به من گفت، بیا برو سالاریه قم زمینهای من را قطعه بندی كردهاند. یك 300 قطعهای بردار؛ بعد قسطی به من بده. خدا میداند به من برخورد.هاشمی رفسنجانی هم آنجا نشسته بود. مثل اینكه یك سماور آب جوش ریختند روی سر من. مرحوم تولیت آنقدر كه مرا تحویل گرفت هاشمی را تحویل نگرفت.بعد پیشنهاد زمینها را داد كه نپذیرفتم.من با همه تنگدستی كه آن روز حتی كرایه تهران تا قم را نداشتم، قبول نكردم و گفتم آقای تولیت من نمیخواهم. یك دفعه هاشمی گفت كه من میخواهم. تولیت هم رو به هاشمی گفت، تو بردار.هاشمی از آنجا میلیاردر شد.حالا اگر میگفت بریم به صورت شریكی با هم زمینها را برداریم و قسطش را بدهیم، باز یك چیزی ولی نگفت.
گفتنی است مرحوم سید ابوالفضل تولیت (مصباح التولیة) فرزند میرزا سید محمد باقر متولی باشی – سالار التولیة – و مشهور به مصباح التولیة است كه در سال 1283 ه . ش . متولد شد. وی از سال 1320 ه . ش . به تولیت آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام برگزیده شد و تا سال 1344 ه . ش . به مدت 24 سال در این منصب باقی بود.
اما به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه(س) آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره نیاز جریان مبارزات به سرمایه، خصوصاً برای تأمین نیروهای خارج از كشور و آماده شدن مصباح التولیه جهت وقف همة ثروت خود، به عنوان تأسیس حكومت اسلامی، می گوید:
«…نیازی كه ما به نیروهای خارج داشتیم، این بود كه به عنوان پایگاه هایی مطمئن صدای ما را به دنیا برسانند، نیروهایی را كه امكان ماندنِ آنها در ایران نیست، جذب كنند و یا احیاناً نیروهایی را برای پاسخ به پاره ای نیازها به داخل بفرستند.
ایجاد چنین پایگاه هایی در خارج، نیاز به سرمایه دارد كه تأمین آن را نمی شد از نیروهایی كه در خارج بودند، انتظار داشت. آنها یا دانشجویانی بودند نیازمند، یا كسانی كه از ایران در جریان مبارزه فرار كرده بودند… كاری كه ما بعد از آن سفر اوّل (به خارج) انجام دادیم، عمدتاً جلب حمایت آقای تولیت بود. مرحوم تولیت، در متن مبارزات علیه رژیم پهلوی حضور داشته و در جریان كاپیتولاسیون در تهیه اخبار و اسنادی كه به خدمت حضرت امام (قدس سّره) ارائه شد، نقش مهم و اساسی داشت ،ایشان امكانات مالیِ زیادی داشت، بچه هم نداشت. فردی بود روشنفكر و از نظر اعتقادی هم بیشتر جریان مبارزه اسلامی را قبول داشت. او آماده شد كه همه ثروت خود را وقف مبارزه بكند، به عنوان تأسیس حكومت اسلامی.
برای این منظور مؤسسه ای تأسیس كردیم، اساسنامه آن را نوشتیم و هیأت مدیره ای تعیین كردیم كه من خودم عضو آن بودم. تولیت همه ثروت و اموالش را – به استثنای خانه تهران، خانه سالاریه قم و مقداری برای گذرانِ زندگی شخصی – در اختیار گذاشت…
به هر حال، پول زیادی ـ در مقیاس آن روز ـ از طریق فروش زمین و سایر مستغلات فراهم شد. پولی هم ایشان حواله كرده بود به خارج و خود تولیت هم سفری به خارج كرد كه مصادف با همان سفر دوم من به خارج از كشور بود و یكی از برنامه های این سفرِ من، گفت و گو با ایشان بود و بعضی كارها را مشتركاً تنظیم كردیم.
با استفاده از این امكانات سعی شد در خارجِ از كشور سرمایه گذاریهایی بشود كه با تكیه بر درآمدهای آن، نیازهای نیروها و پایگاه های ما در لبنان، عراق، اروپا و آمریكا تأمین شود و اگر در داخل كشور هم نیازهایی پیش آمد، به حل مشكلات داخل هم كمك شود. مرحوم تولیت در قم زمینهای زیادی داشتند، برای استفاده مناسب از آنها و به كمك دوستان ما شركتی به نام «دژساز» تأسیس شد. به سرعت قیمت زمینها بالا رفت كه امكانات زیادی در اختیار هیأت مدیره خیریه قرار می داد.
آیت الله هاشمی درباره گرایش مرحوم تولیت به سمت نهضت آزادی و سرنوشت وی می گوید: «پس از بازگشت من از اروپا و دستگیری و زندانی شدنم، با استفاده از روابط صمیمانه آقایان تولیت و [احمد] صدر حاج سید جوادی، تغییراتی در هیأت مدیره به سود نهضت آزادی انجام شد. هر چند كه حضور من محفوظ بود، اما دوستانی را كه برای ما بیشتر مورد اعتماد بودند ـ مثل آقای باهنر ـ كنار گذاشتند… در روزهایی كه امام پاریس بودند، مرحوم تولیت، اموال خود را در اختیار ایشان گذاشته بود. امام هم اختیارات را به هیأتی سه نفره ـ مركب از من و آقایان منتظری و مطهری ـ داده بودند كه آقای عراقی مأمور شده بود این خبر را به ما برساند… .» و با این تفاسیر باید تنها پرسید، جناب شجونی چرا عصبانی هستی؟ انقلاب از جیب شما واجبتر نبود؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر