کلمه
بی تردید برای کسانی که با الفبای سیاست آشنایی داشته
باشند می دانند که روابط با کشورهای خارجی در تداوم سیاست داخلی و شرایط
اقتصادی و سیاسی و میزان مشروعیت یک حکومت شکل می گیرد، برای داشتن یک
رابطه معقول و عملگرایانه خارجی مبتنی بر منافع ملی باید بر اساس منابع و
مقدورات ملی حد و حریم کشور را در عرصه بین المللی و منطقه ای تعریف کرد. طی سالهای اخیر بدنبال ناکامی دولت احمدی نژاد در یارگیری در صحنه روابط بین الملل،...................
بی تردید برای کسانی که با الفبای سیاست آشنایی داشته
باشند می دانند که روابط با کشورهای خارجی در تداوم سیاست داخلی و شرایط
اقتصادی و سیاسی و میزان مشروعیت یک حکومت شکل می گیرد، برای داشتن یک
رابطه معقول و عملگرایانه خارجی مبتنی بر منافع ملی باید بر اساس منابع و
مقدورات ملی حد و حریم کشور را در عرصه بین المللی و منطقه ای تعریف کرد.
طی سالهای اخیر بدنبال ناکامی دولت احمدی نژاد در یارگیری در صحنه روابط بین الملل، نگاه به شرق بیش از حد پررنگ شد و تداوم سیاست غرب ستیزی به علت افزایش و گسترش تحریم ها چاره ای بجز رفتن به آغوش چین و روسیه برای دولتمردان باقی نگذاشت.
در حالی که یک سیاست خارجی موفق در ابتدا با نگاه منطقه ای سعی در ایجاد
یک بلوک قدرتمند از کشورهای همسو دارد، رجز خوانی های مسئولان کشور طی این
سالها منجر شد که همسایگان کشور که از نظر فرهنگی و مذهبی دارای مشترکات
زیادی نیز با جمهوری اسلامی هستند، در حالت بازدارندگی و تدافعی قرار گرفته
و حتی برای جلوگیری از خطر احتمالی جمهوری اسلامی به دامان کشورهای غربی
پناه برند. حمایت آنان از قطعنامه های ضد ایرانی گواه این مدعاست.طی سالهای اخیر بدنبال ناکامی دولت احمدی نژاد در یارگیری در صحنه روابط بین الملل، نگاه به شرق بیش از حد پررنگ شد و تداوم سیاست غرب ستیزی به علت افزایش و گسترش تحریم ها چاره ای بجز رفتن به آغوش چین و روسیه برای دولتمردان باقی نگذاشت.
در طول تاریخ معاصر، همواره نگاه بد بینانه ای نسبت به روسیه، خیانت ها و بلندپروازی هایش در عرصه مسایل داخلی و خارجی ایران وجود داشته است. شاید بتوان از قراردادهای تحمیلی گلستان و ترکمانچای بعنوان فصل خطابی در تاریخ روابط خارجی با مسکو نام برد که پس از سالها هنوز خاطره تلخ آن از ذهن ها دور نشده است.
اما این روزها در پی بی کفایتی مسئولان سیاست خارجی و دیپلماسی کشور که منجر به انزوای بیش از حد کشورمان در محافل و مجامع بین المللی شده است، مسکو و پکن توامان در حال بهره برداری از نقطه ضعف ایران در عرصه روابط سیاسی و اقتصادی هستند و مسئولان نیز برای گریز از فشارهای بین المللی و داشتن همراهی در سازمانهای جهانی دست به دامان روسیه و چین شده اند.
تجربه سالهای اخیر نشان داده است که این دو کشور نیز در پی تحکیم رابطه خود با غرب و در راس آن واشنگتن بوده و هیچ گاه منافع ملی دراز مدت خود را بخاطر جمهوری اسلامی فدا نخواهند کرد.
تاخیر یازده ساله روس ها در ساخت نیروگاه بوشهر که هزینه ای بیش از دوازده میلیارد دلار بر ایران تحمیل کرد، درکنار وعدم تحویل موشک های اس ۳۰۰ و بهره برداری یک جانبه از منابع نفتی دریای خزر نشان داد که مسکو متحد قابل اعتماد برای تهران نیست، هر چند ایران چشم بر سرکوب مسلمانان در چچن ببندد و در برابر همه بدقولی های این شریک شمالی سکوت پیشه کند.
این در حالی است که رضایت چین و روسیه در تصویب قطعنامه های ضد ایرانی و همراهی آنها با غرب نشان می دهد که ایران به رغم همه حاتم بخشی ها فاقد متحد استراتژیک است.
پیش از این میرحسین موسوی به دولتمردان نسبت به توسعه رابطه با پکن و مسکو هشدار داده بود که ” اصل اساسی در این ارتباط این است که اگر ما با غرب دارای روابط دوستانه بودیم آیا روابط با مسکو و پکن نیز بدین شکل موجود ادامه می داشت ؟ روسها هم بر این گزاره واقف اند که ایران ناگزیر به داشتن ارتباط نزدیک با آنها و چینی هاست و به ظن آنها داشتن ارتباط استراتژیک و همکاری های راهبردی از سوی ایرانی ها بیشتر حس می شود و نگرانی ایران از گسترش تحریم های غرب و انزوای بین المللی ، ایران را وادار می سازد ضمن دادن برخی امتیازات به حفظ روابط با روسیه و چین امیدوار باشد.”
بی شک روسیه و چین در چارچوب منافع ملی خود، محدوده روابط شان با ایران کاملاً مشخص نموده اند. ادامه درگیری ایران و غرب و افزایش تحریم ها برای این دو کشور منافع زیادی به همراه داشته است.
هر چند دستگاه تبلیغاتی در تلاش است که اثرات این تحریم را کم رنگ جلوه دهد ولی واقعیت گواه است که در اعمال تحریم های اخیر اتحادیه اروپا در عدم خرید نفت از ایران، چین بعنوان یکی از اصلی ترین وارد کنندگان نفت از ایران، نه تنها از میزان خرید نفت خود کاسته است بلکه زیر قیمت جهانی مبادرت به ادامه این خرید کرده است.
این در حالی است که اخیرا نیز از این قرارد داد ننگین پرده برداشته شد که دولت چین علاوه بر آن که پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه می دارد، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و خود این پول را به ارزهای مختلف می تواند تبدیل کند.
در واقع دولت چین برای افتتاح ال سی یا فروش نسیه کالا به ایران، نه تنها پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار دارد بلکه اقدام به دریافت بیمه از ایران می کند.
چنین قراردادی در عرف بین الملل شگفت آور است و تنها یادآور قراردادهای استعماری قرن نوزدهم است. نداشتن مشروعیت مردمی از یک سو، انزوای بین المللی از سوی دیگر، جمهوری اسلامی را به وادی کشانده است که به قیمت بذل و بخشش از کیسه بیت المال و چوب حراج زدن به اعتبار، منافع و منابع ملی است.
در کنار امتیاز دادن های مکرر به پکن و مسکو، هزینه های سرسام آور خط لوله صدور گاز به شبه قاره هند «خط لوله صلح»، قراردادهای نفتی و گازی زیر قیمت بازار جهانی با ترکیه و قطر و امارات، سکوت در برابر ادعاهای ارضی امارات متحده در خصوص جزایر سه گانه، سرمایه گذاری های بی وقفه در امریکای لاتین، کمک های بلاعوض چندصد میلیون دلاری به لبنان، پاکستان و افغانستان، واردات بی رویه و نابودی کشاورزی و تولیدات داخلی و ده ها اقدام دیگر، از جمله بی کفایتی های دولت احمدی نژاد است که در سکوت مجلس و نهادهای نظارتی در حال انجام است.
میرحسین موسوی نخست وزیر دفاع مقدس پیشتر هشدار داده بود که ” در شرایط کنونی شکاف بین ملت و دولت، خطر بیگانگان و بد خواهان از همیشه بیشتر است. ”
او با آسیب شناسی پیامدهای انتخابات مهندسی شده بر مشروعیت دولت گفته بود که ” نتایج ناشی از تقلب انتخاباتی و سرکوبهای بعد از انتخابات ومصائب ناشی از سوء مدیریتها و فساد و دروغ و آشفتگی سیاستهای اقتصادی و فرهنگی منجر به بحران اعتماد به حکومت و فاصله گرفتن مردم از دست اندرکاران شده است.”
او بارها راهکار ارائه کرده و انذار داده بود که “یک دولت نامشروع و سرکوبگر ودر حال جنگ با ملت خود نمی تواند در مقابل تهدیدات بیگانه مقاومت نماید. در چنین حالتی یا باید به بیگانگان باج دهد و یا کشور را در آستانه خطرات مهلک افکند.”
پیش از اینکه کشور در مقابل چنین بحرانی که پیامد اجماع جهانی برای تحریم های بیشتر علیه ایران است، قرار گیرد، این سیاستمدار مدبرافق پیش رو را دیده و خواستار شده بود که ” در این وضعیت ایجاد دورنمای اطمینان بخش برای انتخابات آزاد و رقابتی و غیر گزینشی و آزادی مطبوعات و رسانه ها و آزادی زندانیان سیاسی ورسیدگی جدی به خانواده های شهدا وآسیب دیدگان یک امر حیاتی است. ” او گفته بود که اسرمایه ما در هماوردی با شرایط خطیر کنونی، فقط ” ملت “است و خواسته بود که به ملت وآراء و نظرات آنان “احترام” گذاشته شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر