به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

بیانیه مهم مجمع روحانیون مبارز درباره ادعاهای مقام نظامی-امنیتی

 منبع: کلمه
مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به ادعاهای مطرح شده از سوی یک مقام نظامی-امنیتی (سردار مشفق)  بیانیه مهمی صادر کرد.در این بیانیه با اشاره به سخنان سردار موسوم به مشفق که مامور ستاد کودتا علیه نظام و انقلاب است و نیز برشمردن تهمتهای ناروا دروغها و تحلیل های بیمارگونه ای که این مامور امنیتی درباره یک جریان سیاسی کشور.......

مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به ادعاهای مطرح شده از سوی یک مقام نظامی-امنیتی (سردار مشفق)  بیانیه مهمی صادر کرد.
در این بیانیه با اشاره به سخنان سردار موسوم به مشفق که مامور ستاد کودتا علیه نظام و انقلاب است و نیز برشمردن تهمتهای ناروا دروغها و تحلیل های بیمارگونه ای که این مامور امنیتی درباره یک جریان سیاسی کشور داشته است آن را یاد آور  عملیات تبلیغی نازیست ها و فاشیست ها و نظام تمامیت خواه استالین  دانسته است که دروغ را باید هر چه بزرگتر گفت.
در این بیانیه تاکید شده است همه آنچه در  سند مهم این مقام امنیتی اورده شده است نشان می دهد: گوینده که  وابسته به یک جریان نظامی و امنیتی است از عملیات گسترده بخشی از نیروهای نظامی و امنیتی کشور که به نفع جریانی خاص و جبهه ای معلوم و شخصی معین وارد صحنه شده و با انواع شیوه‌ها علیه سایر جبهه ها و جریانات و کاندیداها تلاش کرده اند تا جلو رای آوردن احتمالی آنانرا بگیرند پرده برداشته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی  مجمع روحانیون مبارز، متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
لاَّ یحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً – نساء / ۱۴۸
ملت شریف و آزاده ایران
چندی پیش دو لوح فشرده از یک گوینده ابتدا به طور محدود و بعد در سطحی گسترده نشر یافت ؛ آکنده از انواع جرائمی همچون افتراء، نشر اکاذیب، افشای اسناد طبقه بندی، توهین، فتنه انگیزی و بدتر از همه زیر سئوال بردن انقلاب و لطمه جدی به حیثیت رهبری و نهادها و تشکل های ارزشمند جمهوری اسلامی و تخریب بی حد و حصر شخصیتها و چهره‌های تابناک انقلاب و نظام.
گرچه با کمال تاسف دروغ و تهمت و بداخلاقی و حرمت شکنی و تضییع حقوق فردی و اجتماعی شهروندان از چند سال قبل به این سو سکه رایج برخی جریانات و رسانه‌ها گردیده اما با توجه به جایگاه گوینده بر اساس مطالبی که اظهار می دارد و احیاناً تصریح می کند که ازمسؤولان سطح بالای نظامی و اطلاعاتی کشور است و اظهارات و اعترافات خطرناک او بسیار هشدار دهنده و در خور پیگرد جدی و فوری بود مجمع روحانیون مبارز و اعضاء محترم و برجسته آن که از جمله دهها شخصیت حقیقی و حقوقی مورد اتهام و هتاکی در این دو لوح فشرده بودند. با این تصور و انتظار که مسئولان عالی قضایی و نهادهای نظامی و امنیتی کشور با این موضوع مهم برخورد خواهند کرد و دامن نظام و نهادهای وابسته به آن را از نا روایی ها که مورد ادعای گوینده مطالب مذکور است پاک خواهند کرد، از صدور بیانیه و حتی شکایت به مراجع ذیربط خودداری نمود. اما با گذشت چند ماه از این اقدام شوم نه تنها برخوردی صورت نگرفت بلکه جریان مشکوک و تمامیت خواه پشت صحنه اینگونه ماجراها با سوء استفاده از امکانات بیت المال به تکثیر و توزیع بسیار و رایگان این لوح فشرده پرداخت و بطور همزمان در رسانه‌های مختلف و وابسته به این جریان مرموز و برخی سایت ها و روزنامه‌های حامی دولت و نیز محافل توجیهی خاص برای گروههای هدف به تکرار مطالب ارائه شده در این سند پرداخته‌اند، هر چند آنچه در این گفتارها آمده است برای هیچ انسانی که اندکی از بصیرت و انصاف برخوردار باشد قابل قبول نیست ولی مجمع روحانیون مبارز در انجام وظایف خود بیش از این سکوت را جایز ندانسته برای تنویر افکار عمومی و از چند زاویه به تحلیل محتوای این سند می‌پردازد اگرچه پرداختن به همه زوایای آن و تبارشناسی عاملان و آمران این اقدام نیاز به وقت و حوصله‌ای فراتر از یک بیانیه دارد و البته حق خود و اعضاء را برای پیگیری قضایی و شکایت علیه عوامل این فتنه محفوظ می دارد.
الف – از مجموع مطالب و گفتار طولانی در لوح فشرده که بعضاً بصورت افشاء اخبار پشت صحنه و بعضاً در قالب تحلیل حوادث بیان شده با صراحت و به طور مکرر به این واقعیت تلخ اقرار شده است که یک جریان نظامی امنیتی که خارج از حدود وظایف خود دست به اقدامات غیر قانونی از دو سال قبل از انتخابات و نیز پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری زده میدان دار اصلی عرصه انتخابات بوده و با استفاده از تمامی ابزار پیشرفته و امکانات و سرمایه های ملی وارد عمل شده و با شیوه‌های غیر قانونی، غیر شرعی و غیر انسانی و غیر اخلاقی به مهندسی انتخابات پرداخته‌اند و با به کارگیری عوامل و ابزار اطلاعاتی به کنترل و خنثی سازی جریانهای رقیب مشغول بوده‌اند. از یکسو برای منصرف کردن و بیرون راندن رقبای اصولگرا از صحنه کاندیداتوری تلاش کرده‌اند و از سوی دیگر برای تخریب چهره نامزدهای احتمالی و سپس قطعی اصلاح طلبان و نیز اخلال همه جانبه در کار احزاب و گروه های حامی آنان تلاش کرده‌اند گوینده با صراحت و افتخار از مداخله مستقیم در تخریب و متلاشی کردن نظام و ساختار ستادهای انتخاباتی کاندیداهای اصلاح طلبان و مشخصاً ستادهای حامی جناب آقای مهندس موسوی سخن گفته است و از ایجاد اختلال در شبکه نمایندگان ناظر آقای مهندس موسوی بر سر صندوقهای رای (که مطابق قانون انتخابات از حقوق مسلم کاندیداهاست) و متلاشی کردن سیستم ارتباطی میان آنان با کمیته مرکزی نمایندگان ناظر قانونی که با نام کمیته صیانت آراء انجام وظیفه می‌کرد، به عنوان عملیاتی پیروزمندانه و افتخارآمیز یاد می‌کند گویی حتی یک بار هم این شخص و جریان استبدادگرای همفکر او قانون انتخابات را نخوانده‌اند که در آن تصریح دارد: هرگونه ممانعت و اخلال در انجام وظایف نمایندگان ناظر کاندیداها جرم و برای آن مجازات حبس منظور گردیده است. ایشان برای توجیه اقدامات غیر قانونی باند قدرت طلب و تمامیت خواه پشت صحنه انتخابات با تحلیل هایی که زائیده ذهن بیمار و وهم آلود او و همراهان او است همه اقدامات قانونی و طبیعی اشخاص و احزاب و تشکل ها و گروه های سیاسی در امر انتخابات را توطئه برای براندازی نظام و برخورد با آنان را در راستای دفاع از نظام و انقلاب معرفی می‌کند از جمله جلسات عادی و مستمر مجمع روحانیون مبارز و نیز جلسات هم آهنگی گروههای حامی جناب آقای مهندس موسوی و برنامه‌های کمیته های گوناگون ستادهای انتخابات احزاب و گروهها و فعالیتهای تبلیغی آنان و حتی جلسات عادی و علنی بنیاد باران که جلساتی غیر انتخاباتی بوده است را اقدام براندازانه و علیه نظام و رهبری قلمداد کرده و برخورد با آنان را وظیفه ای در جهت حفظ نظام و رهبری معرفی می‌نماید.
آنچه آمد چکیده ای از مطالب بسیار مفصل گوینده است. حال این سئوال پیش می‌آید که آیا این اندیشه بیمار و رفتار مبتنی بر آن چه نسبتی با جمهوری اسلامی دارد؟ آیا با میدان داری نظامیان در عرصه انتخابات و دخالت مستقیم آنان برای به کرسی نشاندن یک فرد یا یک جناح و جلوگیری از اقدامات طبیعی و قانونی گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی برای فعالیت انتخاباتی باز هم می توان ادعای مردم سالاری در جمهوری اسلامی کرد و به آن افتخار نمود؟ و آیا با نهادینه شدن این تفکر دیگر جایی برای شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی باقی می‌ماند؟ در حالیکه مهمترین دستاورد انقلاب شکوهمند اسلامی که به بهاء خون صدها هزار شهید و مجاهدت بی نظیر حضرت امام خمینی (س) و یاران فداکار ایشان و مردم وفادار ایران به دست آمده است، آزادی از یوغ استبداد و خودکامگی و به کرسی نشاندن رای مردم به جای اراده خود کامگان است. در نگاه امام خمینی جمهوریت و اسلامیت رابطه وثیق و تفکیک ناپذیر دارد و هر اقدامی که به نادیده گرفتن رای آزاد مردم منجر شود در حقیقت اقدام علیه اسلامیت نظام و گامی در جهت به حاشیه راندن دین از عرصه سیاسی و اجتماعی است از نگاه امام و رهبری زمانی نظام ما اسلامی خواهد بود که بر اراده و انتخاب آزادانه و آگاهانه مردم استوار باشد. حال باید پرسید آیا ثمره عملی اقدامات این گروه خطرناک که تلاش دارد تا به هر قیمت یک بخش عمده خدمتگزار به انقلاب و نظام را از صحنه حذف کند و جریانهای سابقه دار و محترم دیگر را منفعل و در برابر توهمات، اغراض و زیاده خواهی های خود تسلیم کند و یا از کار بیندازد و در همه عرصه های اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی، مدیریتی و نظامی فعال مایشاء گردد چیزی جز نابودی جمهوری اسلامی و بازگشت به استبداد سیاه است؟ ممکن است این سخن بدبینانه و یا غیر قابل تحقق به نظر آید اما مگر در تاریخ گذشته ایران به خصوص در جریان مشروطیت و نیز در برخی کشورهای انقلاب کرده دیگر یک روزه استبداد به میدان آمد؟ مگر خانه نشین شدن علماء و روحانیت و از صحنه بیرون راندن دین و شریعت یک روزه اتفاق افتاد ؟ به خصوص این روزها که تمایل به قانون گریزی و نادیده گرفتن مصوبات مجلس و حتی نادیده گرفتن سند چشم انداز و سیاستهای کلی نظام امری رایج و رو به گسترش است و تمرکزگرایی و شخص محوری سایه سنگین و مخرب خود را بر مدیریت داخلی و خارجی کشور تحمیل کرده و می‌کند بیش از پیش باید نسبت به خطر بازگشت استبداد حساس بود گویا عده‌ای به فکر باز گرداندن وضع پیشین هستند، البته آنان باید بدانند که با بیداری مردم و به برکت انقلاب اسلامی دیگر این رؤیای شوم تعبیر نخواهد شد، ضمن آن که لباس دیکتاتورهای پیشین و پوتین های آنان از قد و اندازه اینان گشادتر است.
ما هرگونه ایجاد محدودیت و ممنوعیت در امر انتخابات برای مردم ، احزاب و گروهها ، کاندیداها و مداخله جریانات غیر قانونی در این امر حیاتی را به مثابه تلاش برای مرگ آزادی و جمهوری اسلامی قلمداد کرده و برخورد قاطع و قانونی با آن را چاره کار می‌دانیم.
ب – طبق مطالب ارائه شده دراین سند همه دست اندرکاران انقلاب و نظام از آغاز تاکنون از حضرت امام گرفته تا شخصیتهای برجسته و ممتاز که دهها سال مورد اعتماد مردم و تکیه گاه متین و محکم آنان در شداید و دشواری های بزرگ بوده‌اند، یا انسانهایی هستند ساده لوح و بی‌بصیرت که به سادگی فریب نیروهای نفوذی و مامور بیگانه و دشمن را خورده‌اند و یا خود از عوامل مستقیم دشمن و جاسوس و برانداز هستند که سالیان دراز در مسئولیتهای مهم و حساس قرار گرفته‌اند و حال جریانی با بصیرت و هوشمندتر از امام و دلسوزتر از همه یاران انقلاب (البته فاقد هویت و شناسنامه روشن سیاسی) توانسته‌ این خطر عظیم را شناسایی و از انقلاب دفع کند!
ایشان بی پروا و به دروغ ادعا می کند که همه فعالیت های قانونی و آشکار انجام شده برای به زیر کشیدن رهبری و براندازی نظام است!! و آنچه بعنوان سند ارائه می شود یا مطالبی است مغشوش و دروغ که توسط شنود و نفوذ در زوایای زندگی افراد و جریان های سیاسی- اجتماعی ساخته اند و یا مستند به اقرارها و اعتراف هایی است که یا اصلاً وجود ندارد و یا تحت شرایط خاص از افراد دستگیر شده اخذ شده است. در این مورد آنچه مهم است اقرار به عملی خلاف شرع و قانون بخصوص بر خلاف فرمان ۸ ماده ای امام است که جدی ترین مخاطب آن نیز نیروهای قضایی، امنیتی و نظامی هستند و مرتکب این عمل مستحق تعقیب و کیفر می باشد.
چنین ادعاهای واهی و بسیاری ادعاهای دیگر که بی هیچ سند معتبری ابراز می شود انسان را به یاد نحوه عملیات روانی و تبلیغی نازیست ها و فاشیست ها و نظام تمامیت خواه استالین می اندازد که دروغ را باید هر چه بزرگتر گفت و چنان محکم بیان کرد که شنونده مجال و جرأت مخالفت با آن را نداشته باشد. اما خوشبختانه برغم قسم های غلاظ و شداد گوینده برای اثبات این ادعا دم خروس بی بنیادی مطالب از جیب او بیرون زده است.
ایشان بسیاری از این ادعا های موهم را مستند به اعترافاتی می کند که اولاً معلوم نیست تا چه حد وجود دارد ثانیاً آنچه هست به قول صریح اعتراف کننده این مطالب تحت فشار و برای فرار از تهدید به مجازات اعدام و گریز از اجابت دعوت بازجویان به اعترافات خطرناک دیگر از جمله جاسوس بودن و وابسته به اسرائیل بودن بعضی از شخصیت ها ابراز شده و فاقد اعتبار است، دست کم به تصریح رهبری اعترافات ایچنینی در مورد دیگران به هیچ وجه مسموع نیست.
گرچه در سرتاسر این سند همانند بسیاری از بولتن ها و سایت ها و روزنامه‌های وابسته و همفکر این جریان خطرناک ، شخصیتهای بزرگ و خدمتگذاران راستین انقلاب و نظام و مبارزان شکنجه دیده قبل از انقلاب و رزمندگان و ایثارگران بعد از پیروزی انقلاب و عده ای از علماء ، روحانیون ، اساتید برجسته دانشگاه ها ، دانشجویان عزیز ، فعالان سیاسی ، مدیران و دبیران ارزشمند احزاب و گروههای قانونی و فعال نظام از جمله حضرات آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی، حاج سیدحسن خمینی، میرحسین موسوی، موسوی خوئینی، محتشمی پور و … مورد انواع هتاکی ها، تهمت ها و ظلم های بزرگ قرار گرفته‌اند اما ذکر برخی از مطالب سخیف و اتهاماتی که وارد شده و دفاع هر چند ناقص و مختصر از بعض این بزرگان وظیفه ای وجدانی و انقلابی است که در پیشگاه خداوند و ملت بزرگ و تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران به آن می‌پردازیم و از اینکه نمی‌توانیم به همه مواردی که در این لوح فشرده آمده است بپردازیم پوزش می طلبیم.
۱- در این گفتار حجت الاسلام والمسلمین آقای سید محمد خاتمی رئیس محترم شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز که از مفاخر روحانیت و شخصیت ممتازی است که حضرت امام او را فرزند فاضل و متدین و متعهد خویش خواندند و علاوه بر سال ها همراهی با امام و انقلاب و همکاری نزدیک با مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی (ره) و نیز تلاش ارزشمند در ترویج اسلام ناب در سمت مسؤولیت و امامت مسجد هامبورگ در آلمان (بجای شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی)، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، وزیر ارشاد اسلامی و مسؤول تبلیغات جبهه و جنگ توانست در قامت رئیس جمهور با فرهنگ و دانشمند و مورد حمایت و اعتماد قاطع ملت ایران یکی از پر افتخارترین دوره های ریاست جمهوری اسلامی ایران را رقم بزند و از ایران و ایرانی به شایستگی و در خور شأن این ملت و انقلاب بزرگشان در عرصه جهانی نمایندگی کند. ایشان متهم به جاسوسی بیگانه و تلاش برای براندازی نظام و رهبری گردیده است. شگفتا از این همه دروغ و هتاکی، آری در این گفتار خاتمی عزیز فردی معرفی می‌شود که برای جلب حمایت خارجی از آقای میرحسین موسوی با شخصیت های خارجی ملاقات می کند و میلیونها دلار پول برای ضربه زدن به نظام دریافت می‌دارد؟!
گوینده غافل است یا تغافل می‌کند که خاتمی به برکت اعتماد ملت و نیز هوشیاری و تدبیر در دفاع از انقلاب و منافع ملی دارای وجهه بالای بین المللی و برخوردار از احترام و اعتبار ویژه میان ملت‌ها و روشن اندیشان در سراسر جهان اسلام و غیر اسلام است و بالاتر از آنچه هست وجهه‌ای متصور نیست که درصدد کسب آن باشد و دلیل این اعتبار و وجهه نیز عزتی است که ملت ما در چهره و قامت رئیس جمهور محبوب و موقر خود در عرصه‌‌های بین المللی کسب کرده است و بعد از دوران ریاست جمهوری ‌هم چیزی از این وجهه و اعتبار کم نشده است.
خاتمی در همه دعوت هایی که برای شرکت در مجامع علمی، دینی و سیاسی از او شده است همه جا با استقبالی چشم گیر روبرو بوده که مایه افتخار ملت و نظام جمهوری اسلامی است و همیشه از اسلام، انقلاب و سربلندی ملت دفاع کرده است. ایشان در سفرهایی که داشته اند رهبران برجسته جهان با اشتیاق از دیدار با او استقبال کرده‌اند و این اختصاص به عربستان ندارد که همین برخورد از سوی رهبران هند، ژاپن، مالزی، آلمان، اتریش، ایتالیا و کشورهای دیگر و شخصیت های برجسته سیاسی، علمی، دینی و جهانی وجود داشته است.
این چه ادعای مسخره ایست که چنین شخصیتی برای روی کار آمدن به جذب حمایت خارجی بپردازد؟ محبوبیت در میان ملت و پای بندی به اصول و معیارها او و دوستان او را کافی است و به عکس خوب می‌دانند که هر چه موجب پدید آمدن ذهنیتی نسبت به نوعی وابستگی و حتی تمایل به بیگانه شود یک عیب و سبب ریزش آراء و کاهش محبوبیت و اعتماد ملی خواهد شد.
و زشت تر و مفتضح تر دروغ و تهمت آشکار دریافت میلیون ها دلار پول از بیگانگان برای لطمه زدن به انقلاب است. اتهامی که سبب شد ساده لوحان مغرض برخلاف اقتضای تقوای الهی، ادعای دریافت یک میلیارد دلار و وعده دریافت ده ها میلیارد دلار دیگر را بکنند با کمال تاسف تقاضای برخورد قضایی با این دروغ و تهمت آشکار مثل خیلی از شکوه ها و اعتراض ها دیگر مورد توجه قرار نگرفته و سبب تجری دروغ پردازان گردیده است.
ظاهراً این همه اتهام و دروغ نیز حضرات را آرام نکرده لذا یکسره فتوای بی دینی خاتمی را صادر می‌کنند علیرغم دهها سخنرانی و مطلب در خارج و داخل در تبیین بینش اسلامی و وجهه دینی نظام مردمی و عظمت و اهمیت وحی الهی قرآن کریم از جمله موضع گیری آشکار در برابر پاره ای اظهار نظرهای نادرست و تاکید بر وحیانی بودن ظاهر و باطن قرآن کریم با کمال بی پروایی گفته می شود که خاتمی اصلاً قرآن را قبول ندارد و با دروغ گویی این ادعای رسوا را تکمیل می‌کند که خاتمی افرادی را که به کشورهای خارجی رفته و علیه نظام تبلیغ می کنند (و البته خاتمی بسیاری از آنها را ندیده و نه می‌شناسد) توسط ایشان توجیه شده‌اند و از زیر قرآنی رد کرده است که آن را قبول ندارد!!
۲- آیت الله هاشمی رفسنجانی
نسبت آیت الله هاشمی رفسنجانی با اسلام و انقلاب و نظام نیاز به توضیح چندانی ندارد و به حق او را شناسنامه انقلاب نامیده‌اند. کیست که مبارزات و رنجهای این عزیز را برای پیروزی انقلاب و در خدمت امام نداند و جایگاه ممتاز ایشان را به خصوص نزد امام پیش و پس از انقلاب بتواند انکار کند؟
چه کسی است که از اعتماد امام به ایشان و متقابلاً دلبستگی و ارادت ایشان به امام در همه عرصه ها مطلع نباشد بطوریکه درحساس ترین لحظه ها و در دشوارترین ماموریتها از جمله فرماندهی جنگ اولین شخصیت مورد اعتماد و نظر امام هاشمی رفسنجانی بود و چه کسی است که تلاش ایشان را بعد از رحلت آن حضرت برای جلوگیری از تزلزل نظام از یاد ببرد و نقش ممتاز ایشان را در مشخص شدن امر رهبری نادیده بگیرد.
هاشمی رفسنجانی با همه شایستگی های علمی،‌ انقلابی، مدیریتی و هوشمندی که برای همه سطوح مسئولیت داشته‌اند با گذشت به حفظ نظام اندیشیده‌اند و از جمله در تائید رهبری پیشتاز بوده اند او که از سال ۴۲ در سنگر مبارزه علیه رژیم ستم شاهی و دفاع از آزادی ملت تا پای جان خطر زندان و شکنجه و احکام سنگین را تحمل و پس از پیروزی انقلاب درخشان ترین خدمات را در سمت ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، جانشینی فرماندهی کل قوا در دوران دشوار جنگ تحمیلی در کارنامه خود دارد و امروز نیز ریاست دو نهاد بسیار مهم و تاثیرگذار نظام یعنی مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهده دار است. از سوی جریانی مرموز و کسانی که نمی دانیم کیستند و عمر مفیدشان کوتاه تر از عمر مبارزاتی و زندانی و شکنجه شدن هاشمی رفسنجانی است متهم به بدترین اتهامات می‌شود تا سیاستهای نادرست و حتی جنایت های صورت گرفته بعد از انتخابات توجیه شود.
۳- در این افسانه پردازیها آیت الله سید محمد موسوی خوئینی نیز انسانی بی دین، ضد انقلاب و وابسته به بیگانه معرفی شده است! هر چند امواج تخریب و اتهام علیه این چهره تابناک انقلاب اسلامی محدود به گفتار فوق نمی‌شود و به دلایل خاص ازسالها پیش توسط همفکران گوینده مطالب اخیر و قبل از آن در سالهای آغازین انقلاب توسط رسانه های وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا او را آماج تبلیغات زهرآگین و اتهامات وقیحانه از جمله یاوه سرائیهایی که در کتاب شنود اشباح و برخی مجلات و سایتهای وابسته به جریان خشونت گرا بوده اند.
آیت الله سید محمد موسوی خوئینی یکی ازروحانیون دانشمند و از مبارزان برجسته زندان رفته و زجرکشیده قبل از انقلاب که حتی در کیفر خواست رژیم گذشته تقاضای اعدام برایشان شده بود و از یاران شناخته شده و مورد اعتماد حضرت امام و از دوستان و همکاران نزدیک مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی قبل و بعد از انقلاب بوده اند. تعهد، هوشمندی، علم و مدیریت بالای ایشان به گونه ای بود که حضرت امام مسئولیت سنگین سرپرستی و اداره حجاج ایرانی را در سالهای پر التهاب ودشوار آغازین انقلاب به او سپرد و متن احکام حضرت امام در این زمینه خود گویای شناخت عمیق و اعتماد بالای آن حضرت به ایشان است. انتخاب آیت الله خوئینی از سوی حضرت امام به سمت دادستانی کل کشور (که مطابق قانون اساسی قبل از بازنگری می‌بایست از میان مجتهدان و توسط مقام رهبری انتخاب ‌شود) و نیز انتخاب ایشان برای بررسی صلاحیت داوطلبان اولین دوره ریاست جمهوری و همچنین رهبری و نظارت بر کار دانشجویان به ویژه در جریان انقلاب بزرگ تسخیر لانه جاسوسی آمریکا از سوی حضرت امام و نقش سازنده و تعیین کننده ای که در سامان بخشیدن به آن واقعه و جلوگیری از سوء استفاده گروهک ها و جریانات انحرافی و یا افراطی ایفا نمودند و نیز نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و تلاش ارزشمند در مجمع روحانیون مبارز از جمله اقدامات و خدمات ماندگار این چهره درخشان و مظلوم انقلاب اسلامی است. با این همه درکمال تعجب و تاسف می‌بینیم بیشترین حجم حملات از سوی رسانه های حامی دولت و جریانات خشونت طلب به این چهره شاخص صورت می‌گیرد و اگر تحلیل‌ها و مقالاتی که در برخی رسانه ها و مجلات وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا و بعضی گروهکهای وابسته به شرق و غرب سالهای اول انقلاب در مورد ایشان را در کنار اتهامات وارده از سوی گوینده لوح و همفکران او قرار دهیم بهتر و بیشتر به راز و رمز این همه هجمه تخریبی پی می‌بریم، آیا این همه برای انتقام گیری ازکسی نیست که درتسخیر لانه جاسوسی (که به تعبیر حضرت امام انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود) نقش بی بدیلی را ایفا کرده است؟!
نکته در خور توجه این است که گوینده در تخریب این چهره دینی سیاسی معتبر تا آنجا پیش می‌رود که از اهانت به حضرت امام نیز ابایی ندارد و امام را فریب خورده آقای موسوی خوئینی در جریان تصرف لانه جاسوسی می‌داند و گستاخانه ادعا می‌کند که آقای موسوی به دستور آمریکاییها و با طرح و نقشه آنان اقدام به تصرف سفارتخانه آمریکا کردند و امام علی رغم این که این عمل را انقلاب دوم خواندند فریب خورده آقای موسوی و آمریکا بوده اند!!! (خدایا به تو پناه می‌بریم از این همه انحراف و سقوط) و نیز به دروغ ادعا می کند که آقای موسوی دستور جعل سند علیه مرحوم آیت الله شهید بهشتی را داده‌اند! آیا جا ندارد که مدعی العموم گوینده این سخنان را به خاطر اهانت به امام و تبلیغ علیه نظام و تخریب یکی از مهمترین حوادث درخشان انقلاب مورد پیگرد قرار دهد؟
۴- با کمال تاسف و تعجب گوینده نظیر همین تهمت‌ها را متوجه دیگر شخصیت ها ازجمله حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسن خمینی می‌کند و وی را دشمن رهبری و کسی که می خواهد منصب رهبری را از ایشان بستاند معرفی می‌کند!
حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدحسن آقا نواده شایسته حضرت امام و چراغ پر فروغ بیت رفیع آن حضرت است که استحقاق و زمینه تصدی مسئولیت های بزرگ را از طرف ملت دارد و همواره درخواست ها و حتی اصرار بخش های ممتاز روحانی و غیر روحانی جامعه را برای حضور در صحنه و قرار گرفتن در معرض رای مردم و پذیرش سمت و مسئولیت رسمی که در پرتو محبوبیت و مقبولیتشان کاملا در دسترس است رد کرده اند و پرداختن به کارهای علمی و تحقیقی و درس و بحث و هدایت دفتر حضرت امام و نظارت و مراقبت بر تنظیم و نشر آثار ایشان و جلوگیری از تحریف و دستبرد دروغ پردازانه را بر هر کار دیگر ترجیح داده اند و به یاری حق امروز از مجتهدان و محققان شایسته و از اساتید برجسته و مقبول حوزه علمیه در منقول و معقول هستند. اینک با کمال بی تقوایی و تهمت آشکار به رقابت با رهبری متهم می شوند در حالی که ایشان همواره نسبت خود را با رهبر نسبت فرزند به پدر دانسته و متقابلاً مورد احترام و اعتماد ایشان بوده اند.
۵- جناب آقای مهندس میرحسین موسوی از چهره های انقلابی و با سابقه درخشان و از بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی در آغاز انقلاب و از همراهان شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر، و عضو کابینه شهید رجایی، شخصیتی ممتاز که در دشوارترین و حساسترین مقطع تاریخ انقلاب بار سنگین اداره کشور در قوه مجریه را در سمت نخست وزیری به عهده گرفتند و با ارائه مدیریتی قوی و تلاش سخت و مداوم کشور را از بحرانهای ناشی از هزینه های سرسام آور جنگ و مشکلات ناشی از تحریم و تخریب به خوبی عبور دادند آن هم در شرایطی که درآمد ارزی کشور بعضاً کمتر از ۸ میلیارد دلار در سال بود. صداقت و پاکی و ساده زیستی واقعی و رسیدگی بی ادعا به محرومان و مستضعفان و پشتیبانی همه جانبه از جبهه ها و رزمندگان و دیگر اقدامات ارزشمند او موجب حمایت قاطع و مستمر حضرت امام خمینی از ایشان تا آخرین روزهای حیات پر برکتشان گردید و پس از آن نیز بی ادعا در خدمت علم و هنر کشور و در کنار نظام و مردم بودند او که هرگز به فکر نام و نان نبود و براساس احساس تکلیف دینی و ملی در شرایط حساس انتخابات دهم پا به صحنه انتخابات گذاشت و از سوی نهادهای رسمی نظام برای کاندیداتوری ریاست جمهوری مورد تائید قرار گرفت و موفق به کسب آرای زیادی از مردم فهیم و قدر شناس میهن اسلامی گردید. بی مهابا از سوی گوینده لوح به بی دینی و گرایش به مارکسیسم متهم میشود، گوینده چنین وانمود می‌کند که آقای موسوی با توطئه‌ای از قبل طراحی شده و برای اجرای برنامه های ضد دینی و ضد انقلابی به صحنه آمده است.
۶- حجت الاسلام و السملین آقای محشتمی پور که از دوران جوانی در نجف اشرف در خدمت حضرت امام و از یاران و همراهان آن حضرت در پاریس بوده و از آغاز پیروزی انقلاب در سنگرهای مختلف خدمت به اسلام و نظام و مردم از هیچ کوششی دریغ نوزیده است و تنها کسی است از مسئولان نظام که در راه دفاع از آرمان فلسطین مستقیما توسط ایادی صهیونیزم و رژیم اشغالگر قدس مورد سوء قصد قرار گرفت و تا یک قدمی شهادت پیش رفت و دو دست و شنوایی یک گوشش را در انفجار بمب در سفارت ایران در سوریه از دست داد، و هم او که نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و سمت وزارت کشور درکابینه جناب آقای مهندس موسوی را عهده دار و مورد تائید قاطع حضرت امام قرار داشته اند به گونه ای که حضرت امام کتبا از دیانت و هوش سیاسی او تجلیل فرموده‌اند نیزاز سوی گوینده به تازیانه تهمت و تخریب نواخته شده است. اقدام فروتنانه و مخلصانه ایشان و همکارانشان در سازماندهی نمایندگان قانونی آقای مهندس موسوی بر سر صندوهای رای در کمیته صیانت آراء را به عنوان توطئه‌ای علیه انتخابات و عاملی برای القاء تقلب قلمداد کرده است.
۷- گرچه در این سند از جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای کروبی ذکری به میان نیامده اما وعده افشاگری در آینده از یکسو و اقدامات ظالمانه و تهاجم وسیع علیه ایشان از سوی همفکران تریبون دار گوینده عملا این یار دیرین امام و انقلاب را نیز در زمره مجموعه کسانی قرارداده‌اند که آماج بیشترین اتهامات ناروا و جفاهای بزرگ بوده و هستند، کروبی نیز همانند بزرگان یاد شده نیازمند به معرفی نیست سوابق درخشان مبارزاتی او علیه استبداد شاهنشاهی و تحمل زندان و شکنجه در راه آزادی ملت ایران و همراهی او با حضرت امام از آغاز نهضت تا آخرین روزهای حیات طیبه امام و واگذاری مسئولیتهای سترگ و مهم همچون سرپرستی حجاج ایرانی و اداره بنیاد شهید انقلاب اسلامی و خدمت به عزیز ترین قشرجامعه یعنی خاندان شهیدان از سوی حضرت امام نشان از اعتماد بالای آن حضرت به ایشان دارد و نمایندگی مردم در مجلس و ریاست قوه مقننه و همراهی صادقانه با نظام و رهبری از جمله خدمات ارزشمندی است که در کارنامه این روحانی برجسته و انقلاب ثبت است.
۸- دهها نفر از شخصیتهای بزرگ انقلاب و خدمتگزار و نیز تشکلهایی که دراین لوح فشرده از آنان نام برده شده و حتی شخصیتهایی از جریان اصولگرا همچون جناب آقای دکتر محسن رضایی فرماندهی محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس و جناب آقای دکتر علی لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و جناب آقای دکتر قالیباف فرمانده برجسته و فداکار دوران دفاع مقدس و شهردار محترم کنونی تهران هم مورد اهانت و تحقیر قرار گرفته‌اند.
حال این سئوال پیش می‌آید که نتیجه این همه اتهام و عامل بیگانه و وابسته به اجانب خواندن خیل عظیم یاران امام و انقلاب چیست و به نفع کیست؟ آیا این نتیجه وحشتناک خواسته یا ناخواسته به دست نمی‌آید که انقلاب و امام وابسته به اجانب بوده‌اند؟ و یا عملاً بازیچه بیگانه قرار گرفته‌اند؟ اینان با ادعای واهی و گستاخانه هدف قرار گرفتن ولایت فقیه و ولی فقیه از سوی یاران امام و انقلاب بخصوص آیه الله هاشمی رفسنجانی وبا رویا رو قرار دادن دلسوزان نظام با رهبری از یک طرف رهبری را تنها و محروم از یاران و مستشاران صادق و شایسته می‌خواهند و از سوی دیگر زمینه حذف و برخورد با خدمتگزاران امتحان داده انقلاب و کشور به اتهام ضدیت با رهبری را فراهم می‌آورند این دقیقاً همان کودتای نرم و براندازی تدریجی است که در پوشش دفاع از انقلاب و نظام و رهبری انجام می شود و حرکتی برخلاف سیاست مکرر اعلام شده در خصوص جذب حداکثری و دفع حداقلی است.
ج – وصیت نامه سیاسی – الهی حضرت امام خمینی (س) که حاصل آخرین نظرها و تجربیات گرانسنگ آن حضرت در زمینه اداره کشور و امور انقلاب اسلامی و نظام است به حق می تواند و باید سند و منشور ماندگاری و پویایی کشور و نظام باشد و مطمناً توجه و عمل به مجموعه رهنمودها و ارشادات آن همانند هدایتها و رهبریهای نجات بخش و راهگشای زمان حیات آن حضرت برای مسئولان و مردم چراغ راه و شاخص بهروزی و ضامن پیشرفت و سعادت همه جانبه ملت و کشور گردد و به همین سبب در سخنرانی ۱۴ خرداد امسال رهبری درمراسم بزرگداشت امام بر این نکته تاکید مضاعف شد که این وصیت نامه شاخص حرکت نظام در همه زمینه ها است.
یکی از برجسته ترین و هشدار دهنده ترین بخش از وصیت نامه حضرت امام مربوط به منع مداخله نیروهای مسلح در احزاب و گروهها است که به خاطر اهمیت و صراحت و گویایی مطلب عیناً آنرا می‌آوریم:
«وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام عدم دخول نظامی‌ها در احزاب و گروهها و جبهه ها است به آن عمل نمایند و قوای مسلح مطلقاً چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. دراین صورت می‌توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلاف درون گروهی مصون باشند و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که بی‌اشکال به تباهی کشیده میشوند و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند از قدم اول با آن مخالفت کنند و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نمایند تا کشور از آسیب در امان باشد».
با وجود این پیام که جای هیچگونه توجیه و تفسیری را باقی نمی‌گذارد گوینده که ظاهراً وابسته به یک جریان نظامی و امنیتی است از عملیات گسترده بخشی از نیروهای نظامی و امنیتی کشور که به نفع جریانی خاص و جبهه ای معلوم و شخصی معین وارد صحنه شده و با انواع شیوه‌ها علیه سایر جبهه ها و جریانات و کاندیداها تلاش کرده اند تا جلو رای آوردن احتمالی آنانرا بگیرند پرده برداشته است.
اگر این اقدامات و سایر اقدامات تبلیغی، عملیاتی، اطلاعاتی و …برای رای آوردن یک گروه و یک فرد و حاکم شدن یک جبهه خاص در مخالفت آشکار با وصیت نامه حضرت امام نیست پس چه چیزی مصداق آن می تواند باشد؟ مگر احزاب و گروهها و جبهه ها جز برای به قدرت رسیدن و رای آوردن برای خدمت تلاش می‌کنند؟ آیا مخاطبین حضرت امام در بخش مذکور از وصیت نامه به وظیفه خود عمل کرده‌اند؟ آیا نشانه های دو دستگی و تباهی و ضعف نیروهای نظامی از رهگذر مداخلات خلاف شرع و خلاف قانون چند سال گذشته در باند بازی های سیاسی آشکار نشده است؟ آیا برخی برادران و خواهران پاسدار و بسیجی که خود را فرزندان معنوی امام می دانند احساس نمی کنند که با رفتار خود عاق پدر گردیده اند؟
انکار مداخله در دسته بندیهای جناحی و سیاسی و یا توجیه ناصحیح و ناموجه برخی اقدامات از سوی بعضی از فرماندهان و یا مسئولانی که به حکم حضرت امام موظف به جلوگیری از این انحراف بزرگ هستند مصداق عذر بدتر از گناه است و مطمئناً بار مسئولیت سنگین الهی و میهنی خود را با اینگونه توجیهات سنگین تر می‌کنند. از جمله این توجیهات: اظهارات گوینده لوح و نیز همفکران او در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم است که ابتدا با تهمت زدن به بعضی از چهره های اصلاح طلب مبنی بر این که شکست آقای احمدی نژاد را شکست رهبری و پیروزی او را پیروزی رهبری قلمداد و ترویج کرده اند، سپس با این ترفند سخیف به گمان خود مجوزی برای ورود خود و همفکرانش در نیروهای نظامی _ امنیتی به عرصه انتخابات و دخالت در آن و جلوگیری از شکست آقای احمدی نژاد را به دست آورده اند و آنان همچنین در برخی از جلسات توجیهی قبل از انتخابات برای نیروهای موثر خود چنین عنوان کرده اند که رای و نظر رهبری به فرد خاصی است و اگر ایشان انتخاب نشوند ولایت فقیه و در نتیجه نظام تضعیف شده است و طبعاً سپاه و بسیج موظف به دفاع از ولایت و نظام هستند!!
د – از منظر حقوقی گرچه رسیدگی به آنچه که گوینده لوح و همدستان و همراهانش گفته و کرده اند در صلاحیت دادگاه صالح است اما از دید کارشناسی، حقوقی و قضایی در خوش بینانه ترین نگاه، محتوای لوح مذکور دست کم مشتمل است بر ۱۷ مورد افترا (ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی)، ۱۴ مورد نشر اکاذیب (ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی)، ۵ مورد افشای اسناد طبقه بندی شده (مواد ۱۳ و ۱۴ قانون مجازات نیروهای مسلح)، یک مورد نقص حقوق مقرر در قانون اساسی (ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی)، ۳ مورد توهین (ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی)، یک مورد ماده ۲۴ قانون انتخابات ریاست جمهوری و … که جمعاً مشتمل بر ۴۱ مورد است و نگاهی عادی به متن گفته ها این نتیجه حاصل می‌شود که این مطلب، مطلبی است آکنده از اظهارات بی اساس که بر پایه مجموعه ای از گفتارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی شکل گرفته و گوینده صرفاً اکاذیب و افتراها و نسبتهای ناروا و انواع گفته های مجرمانه را علیه اشخاص یا جریانهای خاص به کار گرفته است. بنابراین گوینده به سادگی در معرض اتهام ارتکاب جرایم مذکور قرار می‌گیرد. از میان جرایم مورد بحث، تعقیب جرایم موضوع مواد ۶۹۷، ۶۹۸ و ۶۰۸ مستلزم شکایت شاکی خصوصی است. ( گرچه در ده ها پرونده مهم در سالهای اخیر، دستگاه قضایی کشور، شخصیتهای فرهنگی و سیاسی و مطبوعاتی کشور را بدون شکایت شاکی خصوصی به اتهام نشر اکاذیب تحت تعقیب قرار داده است.) اما تعقیب به اتهام ارتکاب مواد دیگر که در بالا گفته شد، مستلزم شکایت شاکی خصوصی نیست و دادستان نظامی تهران مکلف به تعقیب است.
محتوای لوح های فشرده به طور خلاصه نشان دهنده این است که:
جریانی نظامی- اطلاعاتی خارج از حدود وظایف خود اقداماتی غیر قانونی پیش و پس از انتخابات انجام داده است تا یک جریان سیاسی را از صحنه کشور خارج کرده و با بر هم زدن امنیت داخلی و سوء استفاده از قدرت کل نظام را در اختیار خود بگیرد.
مجموعه این اقدامات از مصادیق بارز مواد قانونی ذیل است:
ماده ۶۱۰- تبانی برای اقدام علیه امنیت کشور
ماده ۶۱۱- تبانی برای اقدام علیه اعراض یا نفوس یا اموال مردم
ماده ۵۷۰- محروم کردن اشخاص از حقوق مقرر در قانون اساسی
ماده ۵۷۵- بازداشت غیر قانونی
ماده ۵۷۷- اذیت و آزار بدنی برای اخذ اقرار
ماده ۵۸۰- ورود غیر قانونی به منزل اشخاص
ماده ۴۹۸- تشکیل جمعیت برای بر هم زدن امنیت کشور
ماده ۵۰۱- افشای اسرار راجع به سیاست داخلی
گوینده مطالب مورد بحث، از حضور و مشارکت خود در تمام اقدامات مذکور سخن گفته است. از نظر حقوقی این بیانات جنبه «اقرار» داشته و لذا با توجه به نظامی بودن وی دادستان نظامی مکلف به صدور دستور تعقیب و رسیدگی است. در این صورت هم شکایات شاکی خصوصی و هم جرایم عمومی وی باید مورد بررسی قرار گیرد.
این از منظر حقوقی صرف به اظهارات فرد یاد شده است اما همانگونه که در بندهای پیشین گفتیم واقعیت آنست که ما فقط با دروغگویان بداخلاق مواجه نیستیم بلکه با دروغگویانی مواجهیم که خود را نماینده کل نظام و در دست دارنده ابتکار عمل در همه عرصه های سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می‌دانند.
وقتی با کمال تاسف بازجویی ها نیز در جهت همین توهمات و مطالب ناروا و برای گرفتن اقرار از متهمان است، وقتی کیفرخواست ها کم و بیش براساس همین دیدگاهها تنظیم شده است ، وقتی بسیاری از احکام دادگاههایی که بدون پیروی از ضوابط آئین دادرسی و رعایت قانون اساسی صادر شده است و متضمن ظلم آشکار در حق بسیاری از متهمان متعهد و انقلابی است و از شیوه های آشکار شده در این گفتارها پیروی می کند و تحت تاثیر این جو ساختگی است، وقتی دستگاههایی که وظیفه تدوین و ترویج معیارهای عقیدتی و سیاسی رادر نهادهای مهم نظام و نیز آموزش نیروهای جوان و افزایش بصیرت آنها را دارند به القاء همین مطالب می پردازند و ذهنها را از دروغ و نفرت پرمی‌کنند. وقتی بولتن‌ها همین اراجیف و دروغ ها را می پراکنند آیا به این نتیجه نمی رسیم که داستان از دروغپردازی و یاوه سرایی فردی یا محفلی فراتر است؟ سخن نه تنها از ظلم به افراد و شخصیت های هر چند بزرگ که ظلم و جنایت به نظامی است که برای آن سنگین ترین هزینه های تارخ ایران پرداخته شده است.
اینک مجمع روحانیون مبارز به عنوان تشکلی روحانی و انقلابی که از ابتکارات و یادگارهای امام راحل است و در طول حیات سیاسی خود و در مقاطع حساس انقلاب و حوادث مهم کشور به ایفاء وظیفه و نقش پرداخته و با توجه به آنچه که دراین رنجنامه آمده است مصرانه از مسؤولان امر و در درجه اول از مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید تقاضا می‌کند که با این جریان مرموز و بدعتهای خطرناک به نحو شایسته برخورد کنند باشد تا از تکرار فاجعه تاریخ مشروطیت و هدر رفتن خون پاک شهیدان و زحمات طاقت فرسای حضرت امام و مراجع و علماء و روحانیت متعهد و مبارز و دیگر مجاهدان راه آزادی و فضیلت جلوگیری شود. و نیز شایسته است مسؤولان محترم قضایی بدون ملاحظه و مصلحت اندیشی های مقطعی و سیاسی و براساس قوانین موضوعه کشور با متخلفین و متجاسرین به حقوق اساسی افراد و تضعیف کنندگان واقعی نظام برخورد قاطع نمایند و به خصوص زمینه آزادی همه عزیزانی که با چنین اتهامات ناروا در بند گرفتار آمده اند را فراهم آورند و موانع بیان آزاد دیدگاه ها و نظرات و فعالیت قانونی جریانات و احزاب و تشکل ها را مرتفع سازند. و بالاخره دلسوزان خیر خواه انقلاب و ملت و مسؤولان امر انتخابات با آسیب شناسی دقیق به طراحی و تصویب نظام جامع انتخابات کشور که تضمین کننده انتخاباتی کاملاً آزاد و سالم باشد بپردازند و موجبات جلب هر چه بیشتر اعتماد مردم به سلامت نظام انتخابات و مصونیت آراء آنان از هرگونه دخل و تصرفی را فراهم نمایند. تا از این رهگذر پایه های اقتدار واقعی نظام در سایه اتحاد و همبستگی ملی را بیش از پیش مستحکم سازند.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب
مجمع روحانیون مبارز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر