سید مجتبی واحدی
روز سیزده آبان سال هشتاد وهشت ، عده ای از جوانان ایرانی با یاد آوری خیانت های سیاسی و اقتصادی روسیه علیه ملت ایران ، شعار «مرگ بر روسیه » سر دادند. در آن زمان مزدوران احمدی نژاد بر سر آن جوانان ریختند و عده ای از آنها را دستگیر کردند تا مزدوری دولت نامشروع ایران نسبت به باج گیران روسی را به نمایش بگذارند. آنچه در سیزدهم آبان سال گذشته ، جوانان سلحشور ایرانی را به شعار دهی علیه روسیه تشویق کرد حمایت سیاسی جاسوس زادگان روسی از احمدی نژاد علیرغم مخالفت های گسترده داخلی و خارجی با او بود که متأسفانه صورت حساب این حمایت قبلا از جیب...............
روز سیزده آبان سال هشتاد وهشت ، عده ای از جوانان ایرانی با یاد آوری خیانت های سیاسی و اقتصادی روسیه علیه ملت ایران ، شعار «مرگ بر روسیه » سر دادند. در آن زمان مزدوران احمدی نژاد بر سر آن جوانان ریختند و عده ای از آنها را دستگیر کردند تا مزدوری دولت نامشروع ایران نسبت به باج گیران روسی را به نمایش بگذارند. آنچه در سیزدهم آبان سال گذشته ، جوانان سلحشور ایرانی را به شعار دهی علیه روسیه تشویق کرد حمایت سیاسی جاسوس زادگان روسی از احمدی نژاد علیرغم مخالفت های گسترده داخلی و خارجی با او بود که متأسفانه صورت حساب این حمایت قبلا از جیب ملت مظلوم ایران پرداخت شده بود . البته کشف میزان واقعی باج های پرداختی توسط دولت نامشروع احمدی نژاد تا سقوط این دولت خیانت پیشه ، امکان پذیر نخواهد بود ، در عین حال بر اساس آنچه تا کنون افشا شده است علاوه بر سکوت خفت بار در برابر مسلمان کُشی روسها در چچن ، دولت ایران با پرداخت چند برابری هزینه نیروگاه بوشهر و وعده واگذاری پروژه های بزرگ اقتصادی در صنایع نفت و گاز ایران به روسیه ، حمایت سران کاخ کرملین از احمدی نژادرا جلب کرده است. اما ظاهرا خزانه خالی احمدی نژاد و تعدد باج خواهانِ بین المللی ، بر آورده کردن توقعات روز افزون روس ها را غیر ممکن ساخته و در نتیجه ، رفتار به ظاهر حمایت آمیز روس ها نیز جای خود را به معارضه علنی با دولت ایران داده است . احمدی نژاد در ماههای اخیر ، تلاش فراوان نمود تا به هر نحو ممکن ، تداوم همراهی روسها با خود را تضمین نماید اما سخنرانی مملو از عصبانیت او در روز سیزده آبان هشتاد و نه ، نشان داد که دولت کودتایی ایران از حفظ سطح روابط خود با دولت روسیه ناامید شده و اکنون با تآخیر یکساله نسبت به حامیان جنبش سبز - و البته با ادبیات احمدی نژادی - شعار « مرگ بر روسیه » را تکرار می کند .احمدی نژاد تا چندی قبل از افول قطعی قدرت امریکا و غرب سخن می گفت و « روابطِ باج آلود » خود با روسیه ، چین وبرخی کشورهای دیگر را نمونه ای موفق از « مناسبات جدید جهانی » می دانست که به ادعای او ، بر اساس دیپلماسی تهاجمی دولت های نهم و دهم ، شکل گرفته است . لابد همین منطق ، احمدی نژاد و حامیان چماقدار او را قانع کرده بود که در روز سیزده آبان سال ۸۸ ، گویندگانِ شعار « مرگ بر روسیه » را مورد ضرب وشتم در خیابان ها یا شکنجه در زندان ها قرار دهند .اما اکنون بی اعتنایی دولت فرصت طلب روسیه به دولت کودتایی ایران ، عرصه را آنچنان بر احمدی نژاد تنگ کرده که نه تنها تلویحاً شعار مرگ بر روسیه را از تریبون عمومی فریاد می زند بلکه با معرفی روسیه به عنوان یکی از اقمار غرب ، به صورت نا خود آگاه به قدرتمندی امریکا و اروپا اعتراف می نماید .البته این احتمال وجود دارد که روس ها با درک نیاز مبرم احمدی نژاد به افتتاح رسمی نیروگاه بوشهر ، بازی تازه ای برای باج گیری جدید از کودتاگران ایرانی طراحی کرده باشند اما انگیزه روسها از لغو قراردادهای دفاعی با ایران هرچه که باشد احمدی نژاد اکنون به خوبی فهمیده است که هیچ کشوری در دنیا حاضر نیست به « همراهی کامل با دولت کودتایی ایران » متهم شود . دریافت این پیام جدی ، سیاست خارجیِ« سردرگم و منفعل »دولت دهم را با ابهامات بیشتری مواجه نمود و بر تلاش های نومیدانه منوچهر متکی افزود . دو روز قبل و همزمان با پراکنده گویی های احمدی نژاد در بجنورد ، وزیر خارجه او به گرجستان رفت تا بتواند حمایت این متحد کم قدرت امریکا در منطقه را جلب نماید . شاید هم او در این سفر، پیام التماس آمیز احمدی نژاد را به پیشگاه ساکاشویلی برده است تارئیس جمهور گرجستان ، آن را به واشنگتن منتقل نماید . ذرق زدگی زاید الوصف وزیر خارجه ایران از اظهار دوستی ساکاشویلی - رئیس جمهور گرجستان - در حالی در رسانه های ضد استکباری ایران منعکس شد که همین رسانه ها تا چندی قبل ، از سر سپردگی دولت ساکاشویلی به امریکا اظهار تأسف می کردند و شعف خویش از شکست سیاسی و نظامی دولت گرجستان در برابر روسیه را به صورت علنی اعلام می نمودند .
اظهارات همراه با عصبانیت احمدی نژاد ، در واقع اعتراف او به حقانیت جنبش سبز و پیشگامی طرفداران این جنبش در شناسایی رفتار فرصت طلبانه روس ها می باشد . اما نتیجه مهم تری که از این سخنان به دست می آید آنست که باج دهی های ذلیلانه و آتش زدن به ثروت ملی کشور ، نمی تواند مشکلات داخلی و بین المللی احمدی نژاد را حل کند. این نکته ای است که از یکسال و چند ماه قبل ، بارها توسط سران جنبش سبز اعلام شده و از احمدی نژاد و حامیان اصلی کودتا در خواست گردیده است به جای امتیاز دهی های نامحدود خارجی ، به خواسته های مشروع ملت ایران و در رأس آنها واگذاری قدرت به نمایندگان واقعی ملت ، تن دهند . شنیده شدن بخشی از فریاد حق طلبانه ملت از تریبونی که به ناحق در اختیار احمدی نژاد است بشارتی قطعی برای همه ایرانیان است تا بدانند در آینده ای نه چندان دور ، سایر خواسته های ایشان نیز از تریبون های عمومی و دولتی ، فریاد زده خواهد شد . البته با اطمینان می توان گفت که صدای فریاد های بعدی ، نه از گلویِ« کودتاگر آدمکش» بلکه از زبان منتخبان حقیقی ملت ایران به گوش جهانیان خواهد رسید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر