آل طاها
در آستانهی ۱۶ آذر، بیانیه ی مهمی از میرحسین موسوی، خطاب به دانشجویان و فعالان جنبش سبز منتشر شده است. میر حسین در بخش از این بیانیه، با تاکید بر این نکته که «این روزها امکان بیان اعتراضها و انتقادها به سبب سرکوبهای شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد» از همراهان و علاقهمندان جنبش سبز خواسته است که «راهکارهای خود را برای مشارکتِ مناسب در جنبش» ارائه کنند؛ راهکارهایی که علیالقاعده، باید فراتر از اعتراض و انتقاد باشند. «اعتراض» نوعی عمل مستقیم است و نمونهی رایجی از آن مراسم جمعی و حضور خیابانی است. در اینگونه تجمعات، معترضان در یک...............در آستانهی ۱۶ آذر، بیانیه ی مهمی از میرحسین موسوی، خطاب به دانشجویان و فعالان جنبش سبز منتشر شده است. میر حسین در بخش از این بیانیه، با تاکید بر این نکته که «این روزها امکان بیان اعتراضها و انتقادها به سبب سرکوبهای شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد» از همراهان و علاقهمندان جنبش سبز خواسته است که «راهکارهای خود را برای مشارکتِ مناسب در جنبش» ارائه کنند؛ راهکارهایی که علیالقاعده، باید فراتر از اعتراض و انتقاد باشند. «اعتراض» نوعی عمل مستقیم است و نمونهی رایجی از آن مراسم جمعی و حضور خیابانی است. در اینگونه تجمعات، معترضان در یک عمل جمعی، عداد خود را به رخ میکشند و با حضور فیزیکی نظر رسانهها و مخاطبان را جلب میکنند و پیامِ خود را به صورت غیر مستقیم به حاکمیت انتقال میدهند.
اما اعلامِ حضور و موجودیت جنبشهای اجتماعی، فقط به اعمال اعتراضی منحصر نمیشود. یعنی حضور خیابانی، تنها نوعی از عمل جمعی است. حضور خیابانی، اگرچه عداد را نشان میدهد و معترضان را بهسان یک تهدید برای نظم عمومی هشدار میدهد، اما نمیتواند جدیت آنها را نشان دهد و اغلب در جلب افراد بیطرف و ریزش هویت رقیب هم ناموفق است. لذا فعالان جنبش، برای آنکه نشان دهند بر خواستههای خود استوارند و در آنچه جنبش میخواهد «جدیت» دارند، نباید تنها به حضور خیابانی و یا اعتراض مستقیم اکتفا کنند.
گاهی «اعمال ِجمعی مثبت» که به لحاظ اجتماعی قابل اعتنا باشد و بتواند نظرها را به سمت خواستهی جنبش جلب کند، در نشان دادن جدیت و پایمردی جنبش بسیار مؤثرند و به جذب قوا در جنبش نیز کمک میکنند و میزان آگاهی موجود در یک جنبش را نمایش میدهند. مثلاً «اهدای سمبیلک خون»، نه تنها بانکِ خون کشور را تقویت میکند، بلکه پیام اخلاقی بودن خواستههای جنبش و ایثارگری فعالان و جدیت آنها را هم مخابره میکند و در زدودن انگ انحراف و ریزش مخالفانِ جنبش موثر است، و صد البته نیازمند حضور جدیتر و آگاهانهتر فعالان جنبش است. یا برگزاری رفراندومهای نمادین در محیطهای علمی و دانشگاهی میتواند به یاری خلاقیتهای دانشجویان، سرشار از پیامهای مثبت باشد و خواستهی «انتخابات آزاد» را یادآوری کند.
اگر تخیل و خلاقیتِ فعلان جنبش به مواردی از این دست مشغول شود، میتوان با تکیه بر نمادها، سمبلها، آئینها و ارزشهای موجود در فرهنگ ایرانی- اسلامی، نمونههای ممتازی را برای مشارکت مثبت در جنبش ارائه داد؛ نمونههایی که بتواند «امید» را در جنبش زنده نگه دارد، پیام «صبر و استقامتِ همراهان» جنبش را مخابره کند، «احساس مشارکت» را در دیگران بیدار کند، از «خشونت های کلامی و عملی» دوری کند، از «قطبی کردن فضای مبارزه» بپرهیزد، در چشم رسانهها «تازه و بدیع» باشد، و در کنار اینها به «راهبردهای اصلی» جنبش وفادار بماند.
بیدلیل نیست که میرحسین در همین بیانیه، باز هم به راهبردهای اصلی جنبش اشاره کرده و از دیگران خواسته است تا به سیرهی عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص میدهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند. راهبردهایی که اصرار دارند همهی راهکارها به «اخلاق و روشهای اخلاقی» ملتزم باشند، به راهبرد «پرهیز از خشونت» وفادار بمانند و از «قانون اساسی» فراتر نروند.
اما اعلامِ حضور و موجودیت جنبشهای اجتماعی، فقط به اعمال اعتراضی منحصر نمیشود. یعنی حضور خیابانی، تنها نوعی از عمل جمعی است. حضور خیابانی، اگرچه عداد را نشان میدهد و معترضان را بهسان یک تهدید برای نظم عمومی هشدار میدهد، اما نمیتواند جدیت آنها را نشان دهد و اغلب در جلب افراد بیطرف و ریزش هویت رقیب هم ناموفق است. لذا فعالان جنبش، برای آنکه نشان دهند بر خواستههای خود استوارند و در آنچه جنبش میخواهد «جدیت» دارند، نباید تنها به حضور خیابانی و یا اعتراض مستقیم اکتفا کنند.
گاهی «اعمال ِجمعی مثبت» که به لحاظ اجتماعی قابل اعتنا باشد و بتواند نظرها را به سمت خواستهی جنبش جلب کند، در نشان دادن جدیت و پایمردی جنبش بسیار مؤثرند و به جذب قوا در جنبش نیز کمک میکنند و میزان آگاهی موجود در یک جنبش را نمایش میدهند. مثلاً «اهدای سمبیلک خون»، نه تنها بانکِ خون کشور را تقویت میکند، بلکه پیام اخلاقی بودن خواستههای جنبش و ایثارگری فعالان و جدیت آنها را هم مخابره میکند و در زدودن انگ انحراف و ریزش مخالفانِ جنبش موثر است، و صد البته نیازمند حضور جدیتر و آگاهانهتر فعالان جنبش است. یا برگزاری رفراندومهای نمادین در محیطهای علمی و دانشگاهی میتواند به یاری خلاقیتهای دانشجویان، سرشار از پیامهای مثبت باشد و خواستهی «انتخابات آزاد» را یادآوری کند.
اگر تخیل و خلاقیتِ فعلان جنبش به مواردی از این دست مشغول شود، میتوان با تکیه بر نمادها، سمبلها، آئینها و ارزشهای موجود در فرهنگ ایرانی- اسلامی، نمونههای ممتازی را برای مشارکت مثبت در جنبش ارائه داد؛ نمونههایی که بتواند «امید» را در جنبش زنده نگه دارد، پیام «صبر و استقامتِ همراهان» جنبش را مخابره کند، «احساس مشارکت» را در دیگران بیدار کند، از «خشونت های کلامی و عملی» دوری کند، از «قطبی کردن فضای مبارزه» بپرهیزد، در چشم رسانهها «تازه و بدیع» باشد، و در کنار اینها به «راهبردهای اصلی» جنبش وفادار بماند.
بیدلیل نیست که میرحسین در همین بیانیه، باز هم به راهبردهای اصلی جنبش اشاره کرده و از دیگران خواسته است تا به سیرهی عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص میدهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند. راهبردهایی که اصرار دارند همهی راهکارها به «اخلاق و روشهای اخلاقی» ملتزم باشند، به راهبرد «پرهیز از خشونت» وفادار بمانند و از «قانون اساسی» فراتر نروند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر