به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

احمدی‌نژاد مجری‌های تلویزیون را انتخاب می‌کند

 منبع:آفتاب
 مجری مشهور شبکه اول سیما، ادعا می‌کند که مصاحبه‌کنندگان با رئیس‌جمهوری توسط خود وی انتخاب می‌شوند. در ادامه به برخی قسمت‌های مهم از مسائل مطرح در میزگرد ماهنامه دنیای ارتباطات اشاره می‌شود. در بخشی از این میزگرد، شهیدی‌فر با اشاره به اینکه محدودیت ها معمولا چیزهایی هستند که مجریان پشت آن پنهان می‌شوند، تاکید می‌کند که سهم چندانی برای آنها در نابه‌سامانی‌های گفت‌وگوهای تلویزیونی قائل نیست.  وی در ادامه نکته جالب توجهی را مطرح می‌کند: «در کشور ما سلیقه‌ای بودن ممیزی‌ها بهتر از مشخص بودن و مدون بودن...............
مجری مشهور شبکه اول سیما، ادعا می‌کند که مصاحبه‌کنندگان با رئیس‌جمهوری توسط خود وی انتخاب می‌شوند.

در ادامه به برخی قسمت‌های مهم از مسائل مطرح در میزگرد ماهنامه دنیای ارتباطات اشاره می‌شود.

در بخشی از این میزگرد، شهیدی‌فر با اشاره به اینکه محدودیت ها معمولا چیزهایی هستند که مجریان پشت آن پنهان می‌شوند، تاکید می‌کند که سهم چندانی برای آنها در نابه‌سامانی‌های گفت‌وگوهای تلویزیونی قائل نیست.

وی در ادامه نکته جالب توجهی را مطرح می‌کند: «در کشور ما سلیقه‌ای بودن ممیزی‌ها بهتر از مشخص بودن و مدون بودن آنهاست. وی معتقد است به جهت اینکه فضای شفاهی و تلقی‌های شخصی در جریان مدیریت رسانه‌ای ما حاکم است، بنابر این همین وضعیت موجود بهتر است از اینکه ما در یک سیستم تعریف‌ناپذیر بخواهیم به سمت تعریف برویم.»

شهیدی‌فر در اثبات نظریه اش مدعی می‌شود که در ایران حتی بین دو مدیر و حتی بین دو استاد ارتباطات هم نمی توان یک تلقی واحد از رسانه پیدا کرد. وی ادامه می‌دهد: «در کشوری که هنوز تلقی واحدی از رسانه وجود ندارد، درخواست نظامنامه و سیستم کمی زود است.»

وی در این زمینه نظریات خود را اینگونه ادامه می‌دهد: «در حال حاضر مدیران رسانه نگاه مشخصی به رسانه ندارند. اگر مجموعه کار به نظر آنها مثبت بیاید کفایت می کند. آنها اجزا را نمی شناسند، به همین دلیل بهتر است به آنها اجازه ورود به اجزا را ندهید. اگر خروجی شما به هر نحوی به آنچه آنها می خواهند نزدیک باشد کفایت می کند. آنها دیگر کاری به اجزای کار ندارند چون اصلا با این اجزا آشنا نیستند. حالا ما در این شرایط مدام «سیخونک» می زنیم که «آقا بنویسید ما چه کنیم و چه نکنیم، کجا برویم و کجا نرویم». آقا! از آدمی چیزی می خواهید که نمی داند، تمام شد و رفت.»

وردی نژاد نیز در ادامه نسبت به این نظریه واکنش نشان می دهد و تاکید می کند که عدم شفافیت و مشخص نبودن معیارها اگر هم حتی موقتا قدرت مانوری به مجریان بدهد، آنها نباید آن‌را بپذیرند. وی در ادامه تاکید می‌کند که عدم شفافیت شلختگی به‌بار می‌آورد. بپذیریم که مسئولیت، شفافیت، پاسخ‌گویی و قانونپذیری نعمات الهی هستند.

استاد ارتباطات دانشگاه تهران در ادامه یادآور می‌شود که در صورت وجود قانون، حتی اگر به آن عمل هم نشود، حداقل معلوم می‌شود که متخلف کیست.

وی می‌افزاید: قانون ضعیف و ناقص داشتن بهتر از بی‌قانونی است. بی قانونی معنای شهر صد کلانتر دارد. در بی‌قانونی هیچ‌کس سود نمی‌کند.

در ادامه علی درستکار نیز وارد بحث می شود و انتقاداتی را به صداوسیما وارد می‌کند: «من خودم بارها به آقایان گفته‌ام که من وقتی قرار است برنامه‌ای اجرا کنم و بالای سن بروم، کلی لقب و احترام برایم می تراشید، می‌شوم مجری الگو و قس علیهذا، اما وقتی شب می خواهم وارد سازمان شوم مرا از درب راه نمی‌دهید. باور کنید مثلا طرف وقتی مرا می‌بیند به شکل زننده‌ای می‌پرسد اسمتان چیست، اسم کوچک‌تان چیست.»

در ادامه میزگرد بحث به ایرادهای وارد بر گفت‌وگوگران می‌رسد و درستکار در جواب این سوال که چرا گفت‌وگوگران در گفت‌وگو با مقامات از جمله رئیس‌جمهوری مرعوب می‌شوند و انتظارات را پاسخ نمی‌دهند، می‌گوید: «اگر قرار بود آن نترسد، رئیس‌جمهور موافقت نمی‌کرد که با او گفت‌وگو کند. چون می‌دانید که مصاحبه‌کنندگان را خود دفتر ریاست‌جمهوری انتخاب می‌کند. برای همین هم هست که می‌بینید افراد متنوع هستند، حتی خبرنگار فیکس رویدادهای ریاست‌جمهوری هم متنوع هستند.»

در ادامه شهیدی‌فر نیز وارد این بحث می‌شود و نکته ای را یادآوری می کند: «یادتان هست که یکبار مشاور آقای رئیس‌جمهور مسئولیت گفت‌وگو با ایشان را در تلویزیون بر عهده داشت؟ شما به من بگویید کجای دنیا تاکنون دیده شده است که مشاور رئیس‌جمهور در تلویزیون آن کشور به عنوان مصاحبه گر با رئیس‌جمهور گفت‌وگو کند؟»

شهیدی‌فر در رابطه با ناتوانی‌های مجریان اینگونه اظهار نظر می‌کند که اگر مجری بلد باشد گفتگو را به مثابه یک «درام» طراحی کند، مطمئنا بیننده عام هم جذب خواهد شد.

وی در ادامه تاکید می‌کند که متاسفانه اکثر مجریان توانایی این کار را ندارند. آنها ایجاد چالش در سطوح مختلف را بلد نیستند. فکر می‌کنند باید به زور دعوا درست کنند و دعواهای قلابی و بی‌مزه درست می‌کنند که طبیعتا بیننده جذب آن نمی‌شود.

این چهره مشهور تلویزیونی می‌افزاید: مجریان به دلیل اینکه تضاد را به شکل واقعی نمی شناسند، در طراحی گفت‌وگو درمی‌مانند. همه ما فکر می‌کنند تضاد یعنی اینکه ما در حال گفت‌وگو با یک وزیر باشیم و مدام بر وی بتازیم که چرا مثلا فلان بودجه را اینگونه خرج کردی، چرا آنگونه عمل کردی، چرا مثلا آدم نالایقی هستی و ...، اگر از این سطح خارج شود، متاسفانه دیگر بلد نیستند تضاد ایجاد کنند.

در ادامه درستکار طی یک اظهارنظر عجیب مدعی می شود که مخاطب نباید انتظار داشته باشد مجری مطابق خواسته های او رفتار کند، او تاکید می کند که مجری باید مصلحت مخاطب را در نظر بگیرد، اظهارنظری که با واکنش وردی نژاد مواجه می‌شود و او می‌گوید مصلحت چیزی است که خود مخاطب تشخیص می‌دهد. این بحث و جدل در انتها منجر به شکل‌گیری یک مدل صحیح برای فعالیت رسانه منجر می‌شود؛

«اگر رسانه را یک بردار در محور مختصات در نظر بگیریم، یکی از محورها مربوط به خواست مخاطب و افکار عمومی است و محور عمود بر آن مربوط به دستکاری و مدیریت افکار عمومی، به نظر من منطقی و صحیح این است که اولا کارکرد رسانه باید سیال و منعطف باشد و ثانیا باید در وسط این دو محور حرکت کند و به هیچ کدام از آنها بیش از اندازه نزدیک نشود. یعنی رسانه باید از یک سمت با افکار عمومی مطابقت داشته باشد، از سمت دیگر هم مصالح عمومی را فراموش نکند.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر