به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

“نیروهای خودسر” یا “اژدهای چندسر” ؟

ابوالفضل فاتح
در تداوم سلسله عملیات حزب “خود سرها” این بار منزل حجت الاسلام و المسلمین کروبی مورد تهاجم قرار گرفت. این جریان به ظاهر خودسر بیش از دو دهه است که به نام ارزشها و با شعار ولایت از خلوتخانه های نظام گرفته تا اقصی نقاط کشور خودنمایی می کند. روزی در قلب حکومت دانشگاه تهران و کوی دانشگاه را زیر چکمه های خود له می کنند و روزی در قلب وزارت اطلاعات به قتل های زنجیره ای دامن می زنند. روزی حرمت مرقد امام را می شکنند و روزی تهدید به توپ بستن مجلس می کنند. هنوز خانه ی مرجعی در قم را ترک نکرده سر به شیراز می کشند و از......
توضیح: نظرات وارده در مطلب بالا لزوما دیدگاه 88 نیست
در تداوم سلسله عملیات حزب “خود سرها” این بار منزل حجت الاسلام و المسلمین کروبی مورد تهاجم قرار گرفت. این جریان به ظاهر خودسر بیش از دو دهه است که به نام ارزشها و با شعار ولایت از خلوتخانه های نظام گرفته تا اقصی نقاط کشور خودنمایی می کند. روزی در قلب حکومت دانشگاه تهران و کوی دانشگاه را زیر چکمه های خود له می کنند و روزی در قلب وزارت اطلاعات به قتل های زنجیره ای دامن می زنند. روزی حرمت مرقد امام را می شکنند و روزی تهدید به توپ بستن مجلس می کنند. هنوز خانه ی مرجعی در قم را ترک نکرده سر به شیراز می کشند و از آنجا فارغ نشده منزل روحانی سرشناس معترضی چون مهدی کروبی را هدف می گیرند. و همه ی اینها در برابر دیدگان حیرت زده ی مردم و گویی بی عملی و انفعال دستگاه های مسئول و غیبت مدعی العموم صورت می پذیرد. پوشیده نیست که چنین پدیده ای جز با معاونت و مساعدت اشخاص و سازماندهی نهادهایی ذی نفوذ امکان وقوع ندارد. نام “خودسر” بیشتر به یک شوخی شبیه است، اینان اجماع “غالی و یاغی” و اژدهای چند سرند. وقتی بسیاری برای حضور در یک راهپیمایی مسالمت آمیز که اکثریتی از مردم مشارکت داشته اند مورد مواخذه و محاکمه قرار می گیرند، چگونه ممکن است کسانی با خیال راحت و در ملاء عام آن هم به مدت چند شب و با ابزارهایی که صرفا در اختیار نهادهای خاص است به ضرب و جرح و تخریب و هتک و ارعاب بپردازند، جز آنکه از محافلی خاص و مقتدر اطمینان و پشتگرمی داشته باشند.
باید پذیرفت که اینک کشور با سازمانی خطرناک مواجه است که تنها نامش “خودسر” اما به واقع متشکل است. “خودسر” تنها عنوانی برای فرار از مسئولیت این پدیده ی خطرناک است که سایه ی شوم خود را بر امروز و آینده ی کشور گسترانیده است. متاسفانه عده ای گمان می کنند که با چنین اعمالی با کمترین هزینه منتقدان خود را منکوب کرده و در بدترین شرایط عوارض چنین عملکردی تنها متوجه عاملان سطوح پایین خواهد بود که نامشان را خودسر نهاده اند، غافل از آنکه قطعا روزی رسوایی آمران نقابدارشان را نیز بدنبال خواهد داشت. علاوه آنکه چنین اقداماتی آن هم در قلب حکومت هزینه ی هنگفتی را به اعتبار نظام در عرصه ی داخلی و بین المللی وارد می آورد.
مردم از خود خواهند پرسید اگر مسئولان ذیربط به چنین اقدامات فوق العاده ظالمانه و قانون شکنانه ای رضایت ندارند چرا واکنش مناسبی از خود بروز نداده و انگیزه ی لازم برای برخورد نشان نمی دهند. یا می دانند و نمی خواهند پیش گیری کنند، یا می دانند و نمی توانند مقابله نمایند. خدا نکند، در صورت نخست که دیگر جای سخن نمی ماند جز حسرت و دریغ برای انقلابی که هدفش برپایی عدالت و برابری در برابر قانون بوده و اینک میراث دارانش به چنین مرتبه ای رسیده اند. و در صورت دوم، یعنی ناتوانی از مقابله با این قانون شکنی کریه و عریان که دیگر چه توجیهی برای این تعداد سازمانهای عریض و طویل انتظامی و امنیتی و چه ادعایی برای دفاع از جان و مال و ناموس و عرض مردم؟
هزینه های بین المللی چنین “خودسری های سازمان یافته” نیز نباید از چشم دور بماند. اینان با اتخاذ چنین رویکردهایی نظام را در منظر جهانیان به غایت غیر قابل اعتماد یا متزلزل جلوه می دهند. اینان همصدا با دوستان ماجراجوی داخلی خود دقیقا در جهت منافع دولت هایی حرکت می کنند که تلاششان متقاعد کردن جهانیان به خطرناک بودن و غیر قابل اعتماد بودن ایران است. دولت هایی که ایران را نظامی خودسر یا دارای سازمانهای بسیار قوی خودسر معرفی می کنند و اینگونه ایران هراسی را توسعه می دهند.
جای تامل است که اقدامات اخیر دقیقا در شرایطی صورت می پذیرد که احتمال باز شدن روزنه ها و کورسویی از امید برای درک بهتر شرایط حساس کشور می رفت.البته پیش بینی می شد و دور از انتظار هم نبود که جریان منحرف متحجر نفوذی که جز از خشونت ارتزاق نمی کند و جز با خشونت حیات نمی یابد، به شدت نگران و مضطرب شود و تمام امکان خود را به کار بندد تا نفوذ خود در مجاری حساس تصمیم گیری را به رخ بکشد و با کشیدن خط و نشان راه را به سوی احتمال هر گونه تامل ملی ببندد.
اینک بیم آن می رود که مراکز مدیریت این جریان خطرناک در صورت احساس خطر و با تعجیلی که برای سیطره تام و تمام بر کشور دارند، اگر بتوانند روی به اقدامات بسیار خطرناک آورده یا راه را بر آن باز کنند تا در سایه ی شرایط فوق العاده و در یک لحظه ی حساس ضمن تصفیه حساب داخلی، به خیال واهی سلطه ی خود را بر کشور و همه ی شئون نظام دیکته و تمام کنند. آنها جریانی نوظهور هستند که اگر کشور را در انحصار خود نبینند، سرنوشت و آبروی نظام و انقلاب، عقب ماندگی کشور، فلاکت مردم یا حتی تجزیه و بود و نبود ایران نگرانشان نمی سازد. آنان تشیع و ایران را یکجا نشانه رفته اند. از این روی تا دیر نشده ضرورت حفظ هشیاری، همفکری و تدبیر موثر پیشکسوتان، دلسوزان و بزرگان انقلاب برای کنترل، انزوا و قطع ید این غده ی سرطانی و عبور از شرایط بسیار حساس کنونی با باز کردن روزنه های امید به شکل استراتژیک نه تاکتیکی دو چندان می نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر