به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

اختصاصی 88/ سخنی با همسرم دکتر علی اکبر سروش، که قریب چهل روز است در بازداشت به سر می برد...


...و بیان از سر خط

امروز می خواهم صمیمی تر با تو حرف بزنم
نمی دانم کجایی و چگونه ای، پر بسته چرایی؟
واپسی دلم را نمی توانم ندید انگارم
اما دلم را بی تعارف طبق میکنم
به هر تقدیر با اجازه ی دل، آه همنفس همه خانواده های در بند می شوم.....

...و بیان از سر خط

امروز می خواهم صمیمی تر با تو حرف بزنم
نمی دانم کجایی و چگونه ای، پر بسته چرایی؟
واپسی دلم را نمی توانم ندید انگارم
اما دلم را بی تعارف طبق میکنم
به هر تقدیر با اجازه ی دل، آه همنفس همه خانواده های در بند می شوم
چه زود ماجرا بالا شد
آهسته تر قدمی می زنم
پرنده را در کنارت اما روح پرواز را بر فرازت می بینم
قدمی راسخ
                صبری سبز
                        و قلمی بی شک، احساس زندگی است
توکلی بی ریا 
              آسمان آبی 
                      و دریای پرخروش، اساس بالندگی است
چگونه می توانم از احساس بگویم و نگویم امروز تنهایم
بگویم ایستاده ام و نگویم قامتم راست نیست
بگویم پر شکیبم و نگویم زهر هجر می چشم
بگویم هستم و نگویم کجا...
من به هر آنچه خدا نیکویی روا داشت، وفادارم
وفادار به عقل، انصاف و شرف
شنیده ام روزه ی پنج شنبه به پاست، تا خدا را مددی !
اما صد افسوس
روزها برایم همه، پنج شنبه ی روزه داران است
خدا را شاهد
 بند بند آن چارچوب به شهادت راستی تو تعجیل دارند
هر آن که می باید، می شنود
و هر که را سزا نیست، نباید شنود
رنج گرمی استوا را به گرمی حضورت ، انگاری نبود
حال این دو راچگونه ساز دهم
چسان حقیقت را سکوت کنم
و سکوت را بر لب بدوزم
چرخش کاینات را ظرافت تقدیر می پاید
سرنوشتی که باید سبز نگاشت
باید از نو دید، نیم نگاهی بسنده
کاوش از نو، نگرش از نو
و بیان از سر خط
نشان می دهیم دو، اما به پیروزی
تا بدانی دو قدمی است
نگرانیت کجاست؟
دستانت را پیشکش خدا
و هدیه خدا را هم هدیه ای
من از ناله ی مرغ عاشق نمی گویم
پیام " مرغ حق " اینجاست، کنارم
عطر وضویت جاری است
عطر ربنایت و نوای یا حقت
زمین فاصله هامان زیاد ، اما نزدیک روح همیم
این برایم دعاست
و امیدک نورسته ای را که به تو سپردم، به تو، به خدا....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر