به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۹۰ شهریور ۲۴, پنجشنبه

متن دفاعیه محسن بیگلربیگی در دادگاه

اختصاصی 88
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید بهشتی می فرمایند: من برخورد تلخ صادقانه را بر شیرینی برخورد منافقانه ترجیح میدهم
ریاست محترم دادگاه
متن دفاعیه خود را با نامه ی امیر مومنان علی ابن ابیطالب به مالک اشتر نخعی آغاز میکنم تا فرمایشات آن امام ناظر بر روند طی شده اعمالمان باشد و تلنگری برایمان که این تذهبون؟
ای مالک
مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز و چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری زیرا آنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند و یا همانندان تو در آفرینش...................

بسم الله الرحمن الرحیم
شهید بهشتی می فرمایند: من برخورد تلخ صادقانه را بر شیرینی برخورد منافقانه ترجیح میدهم
ریاست محترم دادگاه
متن دفاعیه خود را با نامه ی امیر مومنان علی ابن ابیطالب به مالک اشتر نخعی آغاز میکنم تا فرمایشات آن امام ناظر بر روند طی شده اعمالمان باشد و تلنگری برایمان که این تذهبون؟
ای مالک
مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز و چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری زیرا آنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند و یا همانندان تو در آفرینش
از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهایی عارضشان خواهد شد و به عمد یا خطا لغزشهایی کنند ؛ پس عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده . همانگونه که دوست داری که خداوند نیز عفو و بخشایش خود را نصیبت کند.
مشتاب و مگوی که مرا بر شما امیر ساخته اند و باید فرمان من اطاعت شود زیرا چنین پنداری سبب فساد دل و سستی دین و نزدیک شدن دگرگونیها در نعمت هاست.
هیچ چیز جز ستم کاری نعمت خدا را دگرگون نسازد و خشم خدا را برنینگیزد ؛ زیرا خدا دعای ستمدیدگان را میشنود و در کمین ستمکاران است.
با مردم به نیکی رفتار کن و زمانی که به دیدارت می آیند مجلسی مهیا کن که سپاهیان و نگهبانان و پاسبانان به یک سو شوند تا مردم بی لکنت زبان سخن بگویند که من از رسول الله (ص) بار ها شنیده ام که میگفت : (( پاک و آراسته نیست امتی که در آن امت زیر دست نتواند بدون لکنت زبان حق خود را از قوی دست بستاند ؛ پی تحمل نمای درشتگویی یا عجز آنها را در سخن گفتن؛ تنگ حوصلگی و خودپسندی را ار خود دور ساز تا خداوند درهای رحمتش را به سوی تو باز کند
اگر رعیت بر تو بر ستمگری گمان برد عذر خود را به آشکارا با آنان در میان نه و با این کار  از بدگمانیشان بکاه ؛ که چون چنین کنی خود را به عدالت پرورده ای و با رعیت مدارا نموده ای
این بود فرازی از نامه امیر عدل و عدالت به مالک اشتر نخعی والی مصر
النجاه فی الصدق
این جمله بارها و بیش از صدها بار از جلوی چشمان که چشم بند داشت گذشت و مرا بر این داشت که همانا راه رهایی در صداقت است.
امروز می خواهم در برابر شما از صداقتی بگویم که شاید بجای  نجات سبب اسارتم شود.
روز بیست و یکم مهرماه چندین نفر از مامورین وزارت اطلاعات به محل کار بنده مراجعه نموده و با بدترین شکل موجود در عموم مردم به واکاوی آن محل پرداختند و کلیه پرونده های کاری و کیس رایانه را ضبط نمودند ؛ سپس با مراجع به محل سکونت اینجانب و بررسی آنجا بنده را صدا زده که می خواهیم محل انبار را به ما نشان دهی ؛
(کلیه این اعمال طبق اصل 22 در فصل حقوق ملت به مصونیت مال و جان و حیثیت مسکن و شغل اشخاص از تعرض اشاره داشته است.و همچنین در بند 6 فرمان 8 ماده ای امام (ره) آمده است : هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسی را جلب کند.)
در بدو ورود به شهرستان ساری به صورتم چشم بند زدند و در اداره اطلاعات استان مازندران به طرز بسیار زننده ای مبادرت به تفتیش بدنی نمودند که این خود سبب حقارت فرد می شود. سپس به سلول انفرادی انتقال داده شدم سه روز بدون هوا خوری و حتی دیدن زندانبان که حق یک زندانی است فشار زیاد روانی بر بنده متحمل نمودند . در روز دوم بر اثر بیماری کلیوی شدیدا احساس درد نمودم که در ابتدا زندانبان با بی توجهی به این امر سبب وخیم شدن حال بنده شد پس با بی حال شدنم توسط مامورین به بیمارستان انتقال یافتم . در آنجا نام مستعار حسن محمدی بر من نهادند و به پزشک بیمارستان اعلام نمودند که این فرد متهم به قتل است با توجه به نظر پزشک و نتایج آزمایشات می بایست اینجانب در بیمارستان بستری شوم اما با تمامی این موارد و وخیم بودن حالم به سلول انفرادی بازگشتم.روز شنبه مورخ 24 مهرماه اولین جلسه بازجویی در زیر زمین زندان اطاعات شهرستان ساری با چشم بند و رو به دیوار برگزار شد.(طبق بند 6 و 7 قانون حقوق شهروندی در جریان دستگیری و بازجویی با استطاع و تحقیق از ایذای افراد نظیر بستن چشم و سایر اعضا تحقیر و استنخاف به آن اجتناب گردد و بازجویان و ماموران تحقیق از پوشاندن صورت و یا نشستن پشت سر متهم یا بردن آنان به اماکن نامعلوم و کلا اقدام های خلاف قانون خود داری ورزند.)
زمانی که بنده تفهیم اتهام شدم که به دلیل مدیریت وبلاگهای مساله دار اینجا هستم . با تعجب اینجانب همراه بود زیرا اصلا اینجانب کلیه فعالیتهای وبلاگ نویسی مربوط به سال 86 و 87 و آن هم خاطرات شخصی و در حوزه قوانین بوده است. بازجو با اتهامات واهی و منصوب نمودن وبلاگهای دیگر که اصلا به اینجانب مربوط نبوده سعی در گرفتن اعتراف دروغی از بنده را داشت.
بار ها به نام خداوند متعال قسم یاد کرد که مرا در حادثه عاشورای سال 88 در تهران دستگیر نموده اند که این اتهام کذب محض بود و جالب تر اینکه فردایش اذعان داشت در روز عاشورا در شهرستان بهشهر چه میکردی؟
خوب کسی که به نام خدا قسم یاد میکند و کذب میگوید چگونه می تواند گفتهایش یک نظریه کارشناسی برای دستگاه قوه قضاییه باشد و چگونه می تواند نام سرباز گمنام امام زمان عج را یدک بکشد؟
این فرد که کارشناس پرونده اینجانب بود مفاهیم ابتدایی را در مورد مسائل رایانه ای و مجازی نمی دانست و بارها جلسات بازجویی ما کلاس آموزش رایانه و فضای مجازی توسط اینجانب به ایشان بود. حال ایشان چگونه می خواست کارشناسی نماید الله علم ؟ عدم اطلاع کارشناس پرونده سبب شد که بسایری ایرادات و ابهامات در پرونده بنده درج گردد از جمله ندانستن فرق بین فرستادن پست الکترونیکی و داغ نمودن و همچنین نام تمامی وب سایتها را اشتباه میگفت و نام برخی افراد را که در نام خانوادگی یا اسم مشابه بودن را به اشتباه نام مطلوب خود میدانست.
بارها بنده را متهم به انتقاد از دولت نمود و استدلاش این بود که شما با اینکارتان در حال تضعیف نظام و اقدام علیه امنیت ملی هستید.
ریاست محترم دادگاه
از شما میپرسم آیا انتقاد به دولت جرم است؟
آنهم دولتی که طی ماه های اخیر پرونده های فساد مالی ؛ ترویج رمالی و خرافه گری استفاده نام شروع از امکانات دولتی جهت پیشبرد اهداف جریانات انحرافی ؛ زیر پا نهادن قانون اساسی  دیگر بر شخصی و مرجعی پوشیده نیست و توسط مراجعه ذی ربط (مجلس شورای اسلامی ؛سازمان بازرسی کشور؛قوه قضاییه و ائمه محترم جمعه) بار ها به اطلاع مردم رسید ه است.
ریاست محترم دادگاه
مگر جز این بود که بارها فریاد زدیم که این ها گروهی خاص و با انحرافات اعتقادی کمر همت به تضعیف و تخریب اسلام راستین و بی اعتباری مراجع اعظام و نظام جمهوری اسلامی بسته اند.. مگر اعتراض ما به نتیجه انتخابات جز این بود که با تاراج منابع ملی و سازماندهی و استفاده نامشروع از امکانات دولتی و خریداری رای مردم توانستند به گمانشان پیروز انتخابات شوند که امروز این مسائل در کمیسیون تحقیق و تفحص مجلس در حال بررسی است.
آری بخاطر این حقایق که انتقاد به دولت محسوب می شود متهم به اقدام علیه امنیت ملی شدیم اگر اینگونه است طی چند ماه گذشته از مراجع اعظام و عالی رتبه ترین مقامان نظام  تا واعظان و مداحان متهم به اقدام علیه امنیت ملی هستند.
ریاست محترم دادگاه
کارشناس پرونده بارها از بنده خواست تا به آقایان مهندس میر حسین موسوی و حجت الاسلام کروبی توهین نمایم و از آنان تبری بجویم تا ایشان به بنده لطف نماید و در حکمم تجدید نظر نماید. زیرا طبق گفته های ایشان دستگاه قضایی تنها مجری حکمی است که از قبل توسط ایشان صادر میگردد می باشد  و بارها حکم بنده را که در ابتدای امر هفت سال بود و تا 2 سال کاهش یافت توسط ایشان به عنوان قاضی صادر میشد. آیا توهین به خادمان مردم و یاران امام دردی از ما چاره میکند و می تواند بالفرض مجرمی را تبرئه نماید واقعا به کجا می رویم؟ اخلاق چه شد؟ که رسول خدا برایش مبعوث شد.
(امام ره در بند 3 فرمان هشت ماده ای می فرماید :آقایان قضات واجد شرایط اسلامی ؛ چه در دادگستری و چه در دادگاه های انقلاب باید با استقلال و قدرت بدون ملاحظه از مقامی احکام اسلام را صادر کنند و در سراسر کشور بدون مسامحه و تعویق پرونده به کار پر اهمیت خود ادامه دهند.عمل به عدل اسلامی مخصوص قوه قضاییه نبوده بلکه در سایر ارگانهای نظام جمهوری اسلامی از مجلس و دولت تا قوای نظامی و سپاه و بسیج و دیگر متصدیان امور نیز به طور جدی مطرح است واحد حق ندارد با مردم رفتار غیر اسلامی داشته باشد.)
.
ریاست محترم دادگاه
کارشناس پرونده بنده را متهم به ارتباط با سران ضد انقلاب و حمایت از ایشان متهم نمود که بعد از اصرار اینجانب اسامی را بر زبان آورد که سبب حیرت آدمی می گردد. اگر فرزندان شهید مظلوم بهشتی ؛ بیت معظم امام ره فرزندان و همسران شهیدان همت و باکری و سید مصطفی تاجزاده و چریک پیر مهندس بهزاد نبوی و طیف گسترده ای از فرزندان و دلسوزان انقلاب ؛ضد انقلاب هستند بنده با افتخار می گویم که خاک پای این عزیزان بزرگوار هستم.
در سلول انفرادی توسط یک از زندانبانان ضرب وشتم و تهدید به عمل شانی تجاوز شدم و این موضوع را تنها به دلیل لطمه نخوردن به حیثیت نظام تا کنون در بین عموم مردم بازگو نداشتم و تنها در آخرین دفاع و درخدمت شما اعلام نمودم.آیا این یک رفتار انسانی با یک اسیر است؟ آیا حکومت علی (ع) اینگونه بود ؟
ریاست محترم دادگاه
بازجوی بنده بارها متن پیامک های بنده و مکالمات تلفنی را برایم خواند که بخشی از آن به مسائل شخصی و حریم خصوصی اینجانب مربوط بوده است. رمز عبور پست الکترونیکی را خود بنده در اختیارشان جهت اطمینان خاطر قرار دادم  را تغییر دادند و با دست کاری آنچه را که مطلوبشان بود را ساختند تا بتوانند در نبردی نابرار در مقابل یکی از فرزندان نظام و انقلاب پیروز باشند.
(طبق اصل 25 در فصل حقوق ملت فاش کردن مکالمات تلفنی افشای مخابرات تلگرافی و تلکس ؛سانسور و فیلتر؛ استراق سمع و هرگونه تجسس مگر به حکم قانون جایز نبوده است. و همچنین در بند 6 فرمان هشت ماده ای امام ره آمده است: هیچ کس حق ندارد به تلفن و یا نوار ظبط صوت به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هرچند گناه بزرگ باشد شنود بگذارد و یا به دنبال اسرار مردم باشد . تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبایر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحقق تعزیر شرعی و بعضی از آنها موجب حد شرعی میباشند.)
ریاست محترم دادگاه
بارها با تصویر سازی که امروز به فتوشاپ معروف است تاریخ نامه ها ی بنده که در سالهای 86 و 87 نگاشته شد به سالهای 88 و 89 تغییر دادند و برایم آوردند که چگونه می توانی ثابت کنی که اینها را چه زمانی نوشتی؟و در یک مورد بسیار مضحک بنده در نامه ای خطاب به حجت الاسلام سید محمد خاتمی از ایشان درخواست نمودم تا در انتخابات سال 88 شرکت کند. ولی در انتهای نامه تاریخ 89 برایش درج گردیده است .
مضحکترین عمل انجام شده توسط افراد موسوم به سربازان گمنام جعل صفحات بازجویی است. که در پرونده موجود است به طوری که دست خط پرسش و پاسخ یک گونه است. و امضا ها به صورت خنده داری جعل شده. که به رویتتان میرسانم.
امروز واقعا متاسفم که گروهی در نهاد های امنیتی که وظیفه حفاظت از جان و مال و حیثیت ملت را بر عهده دارند با پرونده سازی و اعمال کودکانه برای منزوری و حصر جوانانی همانند من کمر همت بسته اند. متهم ساختن به ساخت بمب و با ایمیل های ساختگی که معلوم نیست از کجا ارسال شده است سعی در اثبات این سخنان مضحک دارند. در اینجا باید یاد اور شد که ارتباط فی ما بین زمانی معنا می یابد که به پیام ارسال شده پاسخی فرستاده شود نه آنکه یکطرفه باشد.و گاها بعضی از این ایمیل ها به صورت گروهی برای تمام کاربران ارسال میگردد.البته با تغییر دادن رمز ورود ایمیل اینجانب ؛بنده صحت هیچکدام از پیام ها را تایید نمی نمایم.

ریاست محترم دادگاه
در روز آخر بازداشت به زندان بهشهر منتقل شدم  که کوچکترین حقوق انسانی در آن رعایت نمی شود.در جایی به نام قرنطینه با معتادین به کراک و متجاوزین به عنف هم سلول بودم و انقدر فضایش تاسف بار است که جایی تمیزی برای خواندن نماز پیدا نمی شود و ما  در 24 ساعتی که در آنجا بودیم  در یک باغ وحش انسانی به سر بردیم که مفصلا دوست عزیز م جناب آقای عزیزی ما وقع را شرح میدهد.
ریاست محترم دادگاه
محبوس نمودن خیل عظیم عاشقان این خاک ظلمی بس عظیم است و باید روزی در دادگاه عدل الهی پاسخگوی این عمل بود.
متن پایانی دفاعیه خود را با سخنان بزرگ مردی به اتمام میرسانم که  در به ناحق در بند است.
قرار نبود برای آزادی در امریکا و اروپا در تریبونهای جهانی مانند سازمان ملل فریاد بر آریم و اشک حسرت بریزیم اما حقوق اساسی شهروندان ایرانی را از یاد ببریم
دستگیری های بی اساس و نگاهداری بازداشت شدگان در سلول های انفرادی برای مدتهای طولانی که خود بارزترین نمونه شکنجه است برای گرفتن اعتراف رایج گشته است
ظاهرا این شیوه رایج یک جریان سیاسی شده است که اگر واقعیت با نگاه و نظریه آنها تطابق نداشت به جای اصلاح دیدگاه خود در صدد نفی و انکار واقعیت بر می آیند آنچنان که گویی واقعیت خود را با ید با دیدگاه اینان وفق دهد.
قرار نبود بخش عمده ای از کسانی که بار اصلی انقلاب را بر دوش داشته تنها به جرم گفتن حرفی خلاف آنچه که در زبان و قرات موجود در قدرت یافتگان است به انزوا ؛ حصر و حتی زندان بیافتند بلکه قرار بود در سایه اسلام مبشر آزادی دگر اندیشان حتی آنانی که با اساس انقلای مخالف اند به شرط توطئه نکردن و دست نبردن به اسلحه از آزادی کافی برای ابراز عقید برخوردار باشند.
قرار  ملت و امام این بود که قانون اساسی که به مقتضای شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگ و تمدن ایرانی تدوین شده بود فصل الخطاب باشد نه انکه اصول متعددی از آن به ویژه اصول ناظر بر حقوق شهروندان به فراموشی سپرده شود.
ریاست محترم دادگاه
کلیه موارد اتهامی در پرونده اینجانب را قبول نداشته و کلیه مندرجات در پرونده با ایجاد رعب و تهدید درج گردید ه است و طبق بند 9 قانون حقوق شهروندی هرگونه فشارو شکنجه متهم به منظوراخذ اقرار یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرار های اخذ شده بدین وسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت.
با تمام این ها که بر ما گذاشت ؛ امروز بخاطر حفظ نظام و امید به اصلاح روند جاری در کشور تمام این رنج ها را می بخشیم و چشم امید به ایرانی بهتر از ایران کنونی به صبر مینشینیم.و بنا به فرمایش امام صادق (ع) : (من ابتلی من المومنین بلاء فصبرکان له مثل اجر الف شهید) ترجمه: هر مومنی به بلایی مبتلا شود بر آن صبر کند مثل اجر هزار شهید خواهد شد.
محسن بیگلربیگی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر