به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۹۰ مرداد ۱, شنبه

هر سال 10نفر در این روستا شهید می‌شوند

آینده
هر سال وقتی ۳۱ تیرماه فرا می رسد تقویم سالگرد حمله شیمیایی ر‍ژیم بعث عراق به مناطق مرزی گیلانغرب را یادآوری می كند. حمله ای كه دهها شهید و هزاران مجروح و مصدوم شیمیایی برجای گذاشت. سی و یكم تیر ۱۳۶۷ از ساعت ۶ تا ۱۰ صبح روز عید............


هر سال وقتی ۳۱ تیرماه فرا می رسد تقویم سالگرد حمله شیمیایی ر‍ژیم بعث عراق به مناطق مرزی گیلانغرب را یادآوری می كند. حمله ای كه دهها شهید و هزاران مجروح و مصدوم شیمیایی برجای گذاشت.

سی و یكم تیر ۱۳۶۷ از ساعت ۶ تا ۱۰ صبح روز عید قربان، روستای زرده همراه با چند روستای دیگر از توابع شهرستان اسلام آباد غرب با پنج هواپیمای جنگنده مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفتند.

ولی این فاجعه انسانی تنها در روستای زرده و یا شهر سردشت رخ نداد. بلكه روستای كوچك “نسار دیره” هم از بمبهای شیمیایی رژیم بعث عراق در امان نبود. روستایی با یكهزار جمعیت كه تمامی اهالی آن قربانی سلاحهای شیمیایی شدند.

در آن روز مردان، زنان، كودكان و سالخوردگان این روستا یكی پس از دیگری به زمین افتاده وعده‌ای از افراد با اندك وسایل نقلیه موجود به شهرستان اسلام آباد و كرمانشاه انتقال و افرادی نیز در منطقه ماندند، زیرا چاره‌ای جز به خاكسپاری عزیزان خود نداشتند.

در جریان این اقدام وحشیانه در روستای نسار دیره، ۴ نفر در دم شهید شدند و ۷۰۰ مرد و ۳۰۰ زن هم در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفتند. علاوه بر آن تمام محیط زیست این بخش به واسطه این بمباران كاملا از بین رفته و تبدیل به یك زمین سوخته شده است.

البته در همین روز روستای “شاه مار”، “شیخ صله” و “دودان” از توابع شهرستان گیلان‌غرب و روستای “باباجانی” از توابع شهرستان دالاهو نیز مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند.

اكبر رضایی تبار، عضور شورای شهر بخش مركزی گیلانغرب و عضو شورای روستای “نسار دیره” در مورد آخرین وضعیت قربانیان سلاحهای شیمیایی در این روستا گفت: بسیار تعجب كردم كه یك خبرنگار قصد دارد در مورد مظلومیت این روستا گزارش تهیه كند زیرا این روستا سالهاست فراموش شده است.

وی افزود: به نظر شما اگر در یكی از كشورهای اروپایی تمامی اهالی یك روستا در یك جنگ تحمیلی قربانی سلاحهای شیمیایی می شدند دولتمردان این كشور چگونه با اهالی این روستا برخورد می كردند؟ در حالی كه ۲۳ سال از حمله شیمیایی به این روستا می گذرد و یكهزار جانباز شیمیایی این روستا حتی یك درمانگاه هم ندارند.

وی كه پدر، مادر و خواهرانش جانباز شیمیایی هستند گفت: پس از ۲۳ سال تنها یك سال است كه مسئولان لطف كردند و یك پزشك عمومی را آن هم تنها ماهی چهار بار به این روستا اعزام می كنند در حالی كه مصدومیت شیمیایی به دست یك پزشك عمومی درمان نمی شود.

رضایی تبار گفت: هر چه از مشكلات یكهزار جانباز شیمیایی این روستا بگویم كم است و نمی دانم از كدام مشكل سخن بگویم. چون می دانم كه فریاد ما به جایی نمی رسد.

برای یكبار هم شده خبرنگاران بیایند در گورستان روستای “نسار دیره” چرخی بزنند و اگر توانستند نام یك شهید را روی سنگ قبر پیدا كنند جایزه بگیرند. زیرا جانبازان شیمیایی این روستا وقتی از شدت صدمات شیمیایی شهید می شوند بنیاد شهید آنها را شهید محسوب نكرده و می نویسند جانباز متوفی! آیا این حق است.

این فرزند شهید تصریح كرد: در سال ۱۳۸۵ یك گروه از كشور ناكازاكی ژاپن همراه با معاونان و مشاوران رئیس جمهور به روستای ما آمدند و مشاوران رئیس جمهور قول دادند در این روستا كلینیك تخصصی ایجاد كنند ولی پس از چند وقت به جای ایجاد كلینیك حتی تنها درمانگاه روستا هم تعطیل شد.

عضو شورای روستای نساردیره با بیان اینكه شغل اصلی روستاییان كشاورزی است گفت: دمای ۴۷ درجه و گرد و غبار وارد شده از عراق موجب شده تا زندگی برای جانبازان شیمیایی این روستا دشوار شود.

رضایی تبار گفت: تمام جانبازان شیمیایی این روستا بیمه هستند ولی برای درمان مجبورند به بیمارستان ساسان تهران مراجعه كنند و چون حقوق و مزایا ندارند باید هزینه هنگفتی را برای رفت و آمد بپردازند.

این عضو شورای شهر بخش مركزی گیلانغرب اظهار داشت: تا سال ۷۸ روستای نسار دیره تنها ۱۸۰ جانباز شیمیایی داشت ولی با تمامی نامه نگاریها موفق شدیم با دستور وزیر كشور وقت در سال ۸۱ دو كمیسیون پزشكی در یك روز برگزار كرده و ۴۰۰ جانباز شیمیایی دیگر را دارای پرونده و درصد شیمیایی كنیم. ولی متاسفانه از میان یكهزار جانباز شیمیایی روستا ۳۵۰ نفر فاقد پرونده و درصد شیمیایی هستند.

روستای نسار دیره در ۲۰ كیلومتری شمال غرب گیلانغرب و ۵۰ كیلومتری مرز ایران و عراق (رشته كوههای بازی دراز) واقع است. رشته كوههایی كه صدام فتح آن را كلید فتح خرمشهر عنوان می كرد. اصابت ۱۰ بمب شیمیایی در ۳۱ تیرماه سال ۶۷ به این روستای بی دفاع به تنهایی نشان از مظلومیت اهالی این روستا دارد ولی فراموش كردن یكهزار نفر از قربانیان سلاحهای شیمیایی این روستا مظلومیت مضاعفی را برای اهالی نسار دیره به همراه داشته است.

موجب تاسف است كه قربانیان سلاحهای شیمیایی در یك روستای بی دفاع در گمنامی بر اثر شدت مصدومیت جان دهند بی آنكه كسی یادی ازآنها كرده و یا آنان را شهید محسوب كند. شهادت سالیانه ۱۰ تا ۱۲ نفر از اهالی این روستا به تنهایی می تواند گواهی بر حقانیت مظلومیت اهالی نسار دیره باشد.

جمعی از اهالی این روستای مرزی از بی توجهی مسئولان به مشكلات آنان با دلخوری گفتند: ما ۲۳ سال است با وجود آنكه فراموش شده ایم زندگی می كنیم ولی حداقل پس از ما هوای خانواده و فرزندانمان را داشته باشید چون آنها فكر می كنند ما جانبازیم و فكر می كنند ما شهید می شویم در حالی كه این فكر اشتباه است چون مسئولان ما را نه جانباز و نه شهید محسوب نمی كنند. ما فراموش شدگان تاریخ جنگ تحمیلی ایران هستیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر