حجت الله جودکی
بیش از چهار دهه از حاکمیت خاندان اسد در سوریه میگذرد. آنها – پدر و پسر –
به چند چیز وفادار بوده و از شیوه یکسانی بهره بردهاند. اول قومیت عربی
بر پایه تفکر بعثی که میشل عفلق بنیان گذار آن بود. البته حافظ اسد وی را
تحمل نکرد، همچنین با شاخه دیگر این حزب در عراق از در ستیز درآمد. دوم
نظام سوسیالیستی بر اساس تفکر خاندان اسد. در این نظام همه اقوام و نزدیکان
ایشان از ثروت قابل توجه و نسبتا مساوی با یکدیگر برخوردار هستند. تقریبا
مسئولیت شرکتهای................
*نظرات وارده در یادداشت لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد
بیش از چهار دهه از حاکمیت خاندان اسد در سوریه میگذرد. آنها – پدر و
پسر – به چند چیز وفادار بوده و از شیوه یکسانی بهره بردهاند. اول قومیت
عربی بر پایه تفکر بعثی که میشل عفلق بنیان گذار آن بود. البته حافظ اسد
وی را تحمل نکرد، همچنین با شاخه دیگر این حزب در عراق از در ستیز درآمد.
دوم نظام سوسیالیستی بر اساس تفکر خاندان اسد. در این نظام همه اقوام و
نزدیکان ایشان از ثروت قابل توجه و نسبتا مساوی با یکدیگر برخوردار هستند.
تقریبا مسئولیت شرکتهای دولتی که به بخش خصوصی واگذار شده را ایشان بر
عهده دارند. سوم سرکوب و اختناق به بدترین وجه ممکن. سالها قبل
از قذافی که با تانک و توپ و هواپیما به ملت لیبی حمله کرد، جناب حافظ اسد
با مهارت تمام شهر حما را تقریبا با خاک یکسان کرد که بیش از ده هزار نفر
در این واقعه کشته شدند که احتمالا همه آنها افراد مرتجع و جاسوس صهیونیسم و
امپریالیم بودند! چهارم دوستی با نظامهای پولدار مرتجع و انقلابی برای حفظ جایگاه خاندان اسد.از این رو این خاندان از یکسو از ایران نفت و پول دریافت کرده و میکند و از مواضع ایران در برابر صهیونیسم و امپریالیسم دفاع مینماید. از سوی دیگر از حکومت امارات حق الحساب میگیرد و ایران را به دلیل اشغال جزایر سه گانه تنب بزرگ و کوچک و ابو موسی محکوم مینماید. جالب اینکه در کتابهای درسی مدارس سوریه هنوز خلیج فارس را خلیج ع ر ب ی مینامند! با فلسطینیها در ظاهر دوست است، اما تا کنون اجازه نداده از مرزهای این کشور هیچ گونه عملیاتی علیه اسرائیل صورت گیرد و عند اللزوم در سرکوب آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. هنوز فلسطینیها خاطرات تلخ “تل زعتر” را فراموش نکردهاند. بسیاری از رهبران فلسطینی در سوریه ترور شدهاند! در لبنان هم کارنامه بسیار سیاهی دارد.
با کنار رفتن مستبدان از حکومت مصر و تونس و شتاب گرفتن خیزش مردمی در دیگر کشورها، مردم سوریه نیز خواستار اصلاحات در این کشور شدند و از همان ابتدا اعلان نمودند که تظاهرات ایشان خشونت آمیز نیست. متاسفانه پاسخ مطالبات مردم اصلا مطلوب نبود و همین مسئله بر خشم ایشان افزود، قطعا سقوط دیکتاتور یمن نیز مردم سوریه را در مبارزه با نظام آقای بشار اسد مصممتر خواهد نمود:
- دولت سوریه و شخص بشار اسد اعلام کردند به خواستههای مردم پاسخ مثبت میدهند و از این رو قرار گذاشتند قوانین فوق العاده که مدت چهل سال در سوریه اجرا میشد را لغو کنند. به معلمان مدارس اجازه دهند بعد از چهل سال با حجاب در کلاس درس حاضر شوند! قول الغای قوانین فوق العاده را دادند، اما بعد از دو روز وزیر دادگستری سوریه از این کار اظهار پشیمانی کرد و سرکوب در این کشور با بدترین شکل ممکن ادامه یافت.
- نخستین شعارهای مردم سوریه آزادی زندانیان سیاسی و مبارزه با فساد اداری و اقتصادی بود. بر روی پلاکادرهای نخستین این جمله وجود داشت: “الشعب یرید تطهیر النظام”، مردم خواستار سالم سازی نظام هستند. با بی اعتنائی به این درخواستها و کشتار مردم، شعارها تبدیل به “الشعب یرید اسقاط النظام”، مردمی خواستار سرنگونی حکومت هستند، گردید.
- در سوریه همه رسانهها اعم از رادیو و تلویزیون، مطبوعات، اینترنت و.. در اختیار دولت است و بخش خصوصی نصیبی از آنها ندارد. دولت همواره و به درستی میترسد که خبر رسانی آزاد ماهیت آن را بر ملا کرده و موجب خشم فزاینده ملت شود. در تظاهرات چند ماه گذشته هم وی بلافاصله اینترنت، تلفن همراه و ثابت را در مواقع لزوم بست و از ورود خبرنگاران خارجی به این کشور خودداری نمود. تنها بد شانسی دولت سوریه این بود که مردم حاشیه مرزهای این کشور از تلفنهای همراه دیگر کشورها که در محدوده مرزهای سوریه قابل استفاده هستند، برای ارسال اخبار و تصاویر حمله نیروهای امنیتی به خارج از کشور استفاده کردند.
- تا کنون بیش از ۱۵۰۰ نفر در این کشور کشته، ۱۲ هزار دستگیر و زندانی، هزاران خانواده آواره در کشورهای ترکیه، اردن و لبنان شدهاند. در اقدامات سرکوب گرانه دولت سوریه نکته مهم این است که حکومت، وقتی شهری را محاصره میکند، آب، برق، تلفن، نان و همه مایحتاج ضروری را به روی مردم میبندد با این تصور که آنها را زودتر وادار به اطاعت نماید.
- آقای بشار اسد بارها وعده اصلاحات عمیق سوری داد. اما هیچ کس این اصلاحات عمیق صوری را باور نکرد. همان گونه که شوی تلویزیونی این کشور تاثیری نداشت. تلویزیون سوریه اغلب اوقات افرادی را نشان میدهد که اعتراف میکنند از دشمنان سوریه پول وسلاح دریافت کرده و نیروهای امنیتی را کشتهاند! معلوم نیست چرا آقای بشار اسد از این حربههای زنگ زده و نخ نما استفاده میکند؟!
- تظاهر کنندگان سوری تا کنون چندین بار اتوبوسهای حامل زوار ایرانی را تخریب کرده اند. آنان زوار را از اتوبوس پیاده کرده و سپس اتوبوس را تخریب میکنند. همچنین پرچم کشور ما را آتش میزنند. جالب اینکه در تلویزیونهای غیر سوری این مسائل قابل مشاهده است. در یکی از این صحنهها آنان پرچم ایران را آتش زدند و قبل از اینکه آتش به آرم جمهوری اسلامی ایران که نشانگر نام الله است برسد، آن را خاموش نمودند!؟ برخی از مخالفان در نوشتههای خود از واژگانی استفاده میکنند که نیشدار و قابل تامل است و دستگاه دیپلماسی ما باید نسبت به آنها هشیار باشد. مثل مقاله “بشار اسد بین القومیین و الصفویین” که متاسفانه جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است!
- دولت سوریه مرتب اعلام میکند که افراد مسلح شورشی، تعداد قابل توجهی از نیروهای مسلح آن کشور را کشته اند. مردم سوریه کشته شدگان ارتش و نیروهای مسلح را شهید اعلام کرده و میگویند: آنان چون از فرمان تیر اندازی به مردم سر باز میزنند، توسط نیروهای امنیتی کشته میشوند. تظاهرات ما مسالمت آمیز است و ما میخواهیم به طور مسالمت آمیز حکومت را وادار به اصلاحات و یا ساقط نمائیم. مردم سوریه با اصلاحات صوری بشار اسد که چیزی جز کشتار، شکنجه، دستگیری و سرکوب مردم نیست، شدیدا مخالف هستند. تقریبا تلویزیون تمامی کشورها جسد حمزه خطیب نوجوان سیزده ساله سوری که در زندان و زیر شکنجه کشته شد را نشان دادند که بسیار دردناک بود و احساسات را جریحه دار میکرد.
تصاویری که از طریق تلفنهای همراه و توسط مردم گرفته و به اینترنت راه یافته، نشانگر رفتار فوق العاده وحشیانه نیروهای نظامی و امنیتی این کشور است. در یکی از این فیلمها که تلویزیون الجزیره آن را پخش کرد، نیروهای نظامی تعدادی از مردم را دستگیر و دستان آنان را از پشت بسته و آنها را به دمر روی زمین خواباندند، این نظامیان که پوتین در پا داشتند به انها میگفتند: آزادی میخواهی؟ بگیر و سپس با لگد به دهان آنها میکوبیدند. گروه دیگر میآمدند و میگفتند: میخواهید نظام را سرنگون کنید؟ بگیر و سپس به هوا میپریدند و با دو پا به پشت این افراد دست بسته فرود میآمدند. آنگاه آنان را به قدری زدند و شکنجه کردند تا کشته شدند. واقعا که آنان روی سپاهیان شام را هم سفید کرده اند.
جالب اینکه همزمان آقای بشار اسد در تلویزیون سوریه با روی بشاش ظاهر شده و میگوید ما به همه مخالفان نظام خوشامد میگوئیم. این مرض مسری همه مستبدان هست که ظاهر و باطن آنها با یکدیگر متفاوت است. در حالیکه خداوند دانای غیب و شهادة است و ظاهر و باطن را میبیند و بر همه چیز دانا است و هیچ چیز مانع علم او نمیشود. از همین روست که این ستمگران به ناگهان یا به قول قرآن “بغتة” نابود میشوند. یعنی زمانی که اصلا انتظار آن را ندارند.
- در جنگ سال ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل بلندیهای جولان که متعلق به سوریه است به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد. از ۴۴ سال پیش تا کنون سوریه برای باز پسگیری این اراضی اقدام جدی به عمل نیاورده است. امسال در روز “نکبت” یعنی سالروز تاسیس اسرائیل، تعدادی از جوانان در مرزهای جولان در داخل سوریه اجتماع کرده و علیه اسرائیل شعار دادند که متاسفانه تعدادی از آنها کشته و زخمی شدند. در روز جمعه گذشته بار دیگر این تظاهرات تکرار شد و اسرائیل ۲۳ نفر از مردم را شهید کرد.
تا اینجا همه دنیا فکر میکردند که مردم سوریه به فکر باز پس گیری جولان افتاده اند. روز بعد به هنگام تشیع شهدای این حادثه در اردوگاه یرموک اتفاقات مهمی روی داد که پرده از روی سیاست غلط آقای بشار اسد برداشت. فلسطینیهای ساکن این اردوگاه علیه آقای احمد جبرئیل و الجبهة الشعبیه که وی ریاست آن را بر عهده دارد، تظاهرات کردند و مقر آن را به آتش کشیدند و گفتند وی نباید فلسطینیها را برای خدمت به نظام بشار اسد قربانی نماید. بعد از این وقایع معلوم شد آقای بشار اسد به کمک برخی دوستان فلسطینی تلاش دارد برای سر پوش نهادن بر بحران داخلی افکار عمومی را فریب دهد!؟ به هر حال این ترفند جدید هم با گرفتن قربانیانی از میان فلسطینیهای بی گناه سودی به حال آقای بشار نبخشید. زیرا وی قصد داشت به دنیا وانمود کند که مردم سوریه به جای درگیری با حکومت قصد دارند اراضی اشغالی را پس بگیرند و از این رو از مرزهای جولان هم گذشتند!
- سوریه دوستان و دشمنانی در میان کشورهای مختلف دارد. ترکها به دلیل سالها حمایت آقای حافظ اسد از کردهای جدائی طلب این کشور موسوم به پ ک ک کینه سوریه را در دل دارند. زیرا این حمایت باعث گرفتاری زیادی برای ترکیه و کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از ایشان گردید. لبنان به دلیل سالهای متمادی حضور نظامی سوریها در این کشور و فساد و جنایتی که در آن کشور نمودند – هنوز بسیاری از خانوادههای لبنانی خواستار اطلاعاتی از فرزندانشان هستند که توسط ارتش بعث سوری در لبنان ناپدید شدند – از سوریه متنفر است. البته برخی از گروههای لبنانی نظیر حزب الله با سوریه روابط خوبی دارند. زیرا این کشور تنها راه کمک تسلیحاتی به آنها بوده است.
غرب با سوریه دشمن است و طبیعتا از مخالفان آقای بشار اسد حمایت میکند. اسرائیل از سوریه به دلیل حمایت از حزب الله متنفر است، اما از تغییر این رژیم هم بیمناک است. زیرا می داند بر مرده ریگ نظام بشار اسد، مردم حکومت دموکراتیکی برپا خواهند کرد که باید مجری اراده مردم باشد و مردم نیز با رژیم صهیونیستی مخالف هستند و در نتیجه جبهه ضد صهیونیستی جان تازه ای خواهد گرفت، همان گونه که در مصر دیدیم. به همین دلیل است که آقای اوباما به رژیم صهیونیستی میگوید اوضاع دنیا تغییر کرده و این رژیم برای استمرار حیاتش باید تن به صلح داده و به مرزهای قبل از سال ۱۹۶۷ باز گردد!
ایران رژیم سوریه را متحد استراتژیک خود می داند، زیرا در جنگ با صدام حسین به ایران کمک کرده و از حزب الله نیز حمایت میکند. در چنین شرایطی به نظر میرسد ایران باید در تعامل با این متحد سابق خود تجدید نظر کند، زیرا این رژیم اکنون آشکارا به سرکوب مردم خود میپردازد و سرانجام این مسئله نابودی مردم سوریه نیست، بلکه رژیم این کشور فرو خواهد پاشید. از این رو عقل حکم میکند که ایران با فاصله از رژیم بشار اسد حرکت کند، مگر اینکه وی به وعده خود مبنی بر اصلاحات عمیق و نه صوری جامه عمل بپوشد.
- در سالهای قبل اخوان المسلمین سوریه از مخالفان اصلی نظام بود که هزینه زیادی هم برای این مخالفت پرداخت. بسیاری از افراد آن در شهر حما کشته شدند و تعداد بی شماری هم به زندان افتادند و یا ناپدید گردیدند – از ۳۰ سال پیش تا کنون در سوریه ۱۵ هزار نفر ناپدید شدهاند و یکی از خواستههای اصلی مردم اطلاع از سرنوشت ایشان است – تعداد دیگری از روشنفکران، نویسندگان و شعرای آزادی خواه سوری که ماهیت حزبی هم نداشتند و ناقد سیاستهای دولت بودند به همان سرنوشت دچار شدند و یا جلای وطن کردند.
اسلام گرایانی که ناقد حکومت هستند و با اخوان المسلمین نیز پیوندی ندارند، نیز از جمله مخالفان به حساب می آیند. با این وجود هیچ کدام از جریانهای یاد شده رهبری تظاهرات مردمی را بر عهده ندارند و جوانان پر شور این کشور، هم چون سایر کشورها پرچمدار میدان هستند. به همین دلیل دولت سوریه تا کنون نتوانسته است بر این جریان فایق آید.
سئوال اساسی اکنون این است: آیا مردم موفق به رهائی از سلطه نظام آقای بشار اسد میشوند یا اینکه وی موفق به سرکوب آنها خواهد شد؟ دو نکته در پاسخ این سئوال میتوان گفت: نخست، شعری که مرحوم ابوالقاسم شابی شاعر معروف تونسی سرود و بیت الغزل جنبشهای اخیر گشت: اذا الشعب یوما اراد الحیاة، فلا بد ان یستجیب القدر. اگر مردم اراده کنند تا آزاد زندگی نمایند، سرنوشت باید به این خواسته تن دهد. دوم، این جمله امام علی (ع): الحکم یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم. دولت در کنار کفر باقی میماند، اما با ظلم زوال میپذیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر