جرس
رهبر جمهوری اسلامی در حکمی هاشمی شاهرودی
را به ریاست شورایی تازه تاسیس به نام " حل اختلاف قوا" منصوب کرد . قرار
است این شورا روابط میان قوای سه گانه را تنظیم و محل مشورت رهبری باشد
بنا بر حکم رهبری محمد حسن ابوترابی، مرتضی نبوی، عباسعلی کدخدایی و صمد
موسوی خوشدل به عنوان اعضای این هیات برای یک دوره پنج ساله انتخاب
شدهاند. برای بررسی
این حکم با احمد قابل به گفتگو نشستیم که معتقد است مهمتر از انتصاب
شاهرودی ، اقرار رهبری به اختلاف عمیق بین قواست. او می گوید امروز قانون
گریزان بر سر منافع با هم دعوایشان شده و در این دعوا آنکه ضعیف تر است حذف
خواهد شد. قابل، ترکیب شورا را علیه احمدی نژاد و به نفع مجلس و قوه
قضائیه ارزیابی می کند و آن را پیامی از سوی تیم رهبری می داند. قابل معتقد
است آقای خامنه ای به این نتیجه رسیده که کوچکترین عقب نشینی به اضمحلال
قدرت می رسد. احمد قابل
از شاگردان آیت الله منتظری است که به جرم نامه انتقادی به رهبری به سه
سال حبس محکوم شد. او تا کنون یکسال و نیم از حکمش را گذارنده است و آخر
هفته قرار است به زندان وکیل آباد مشهد برای گذراندن ادامه محکومیت اش
بازگردد. قابل هنوز از حکم تجدیدنظر اطلاعی نداشت اما می گفت در سفر بوده
که تلفنی احضارش کردند و او سفر را نیمه...................
رهبر جمهوری اسلامی در حکمی هاشمی شاهرودی را به ریاست شورایی تازه تاسیس به نام " حل اختلاف قوا" منصوب کرد . قرار است این شورا روابط میان قوای سه گانه را تنظیم و محل مشورت رهبری باشد بنا بر حکم رهبری محمد حسن ابوترابی، مرتضی نبوی، عباسعلی کدخدایی و صمد موسوی خوشدل به عنوان اعضای این هیات برای یک دوره پنج ساله انتخاب شدهاند.
برای بررسی
این حکم با احمد قابل به گفتگو نشستیم که معتقد است مهمتر از انتصاب
شاهرودی ، اقرار رهبری به اختلاف عمیق بین قواست. او می گوید امروز قانون
گریزان بر سر منافع با هم دعوایشان شده و در این دعوا آنکه ضعیف تر است حذف
خواهد شد. قابل، ترکیب شورا را علیه احمدی نژاد و به نفع مجلس و قوه
قضائیه ارزیابی می کند و آن را پیامی از سوی تیم رهبری می داند. قابل معتقد
است آقای خامنه ای به این نتیجه رسیده که کوچکترین عقب نشینی به اضمحلال
قدرت می رسد.
احمد قابل
از شاگردان آیت الله منتظری است که به جرم نامه انتقادی به رهبری به سه
سال حبس محکوم شد. او تا کنون یکسال و نیم از حکمش را گذارنده است و آخر
هفته قرار است به زندان وکیل آباد مشهد برای گذراندن ادامه محکومیت اش
بازگردد. قابل هنوز از حکم تجدیدنظر اطلاعی نداشت اما می گفت در سفر بوده
که تلفنی احضارش کردند و او سفر را نیمه تمام رها کرده و تا دو روز دیگر به
زندان باز می گردد. او می گوید این شاید آخرین مصاحبه ام قبل از زندان
باشد اما امیدوارم این گرفتاریها از سر ملت بگذرد و دیگر شاهد این رنج ها
برای هیچ کس نباشیم.
آقای
هاشمی شاهرودی با حکم رهبری و با عنوان ریاست شورای حل اختلاف به صحنه
سیاست بازگشت، به نظر شما چرا رهبری آقای شاهرودی رو به این سمت انتخاب
کرد؟
مهمتر از شخص
آقای هاشمی شاهرودی که دو دوره رییس قوه قضاییه بوده، مساله مورد اعتماد
بودن آقای هاشمی شاهرودی است و اینکه آقای خامنه ای از مجموع کارهای آقای
شاهرودی رضایت کامل دارند. و آقای شاهرودی بین روسای قوا به عنوان چهره ای
معتدل شناخته شدند. ازاین مهمتر مساله اختلاف قوا ست که پس از 32 سال از
انقلاب و تصویب قانون اساسی ، اقراری بر این است که اختلاف بین قوا درحدی
بوده که نیازمند تشکیل هیاتی برای رسیدگی به آن است.
پیش از این مساله حل اختلاف بر عهده مجمع تشخیص مصلحت بوده، فکر می کنید چه ضرورتی بوده تا شورایی تخصصی برای این مساله تشکیل شود؟
مجمع تشخیص
مصلحت و فلسفه وجودیش را شاید نشود که با این شورا متداخل دانست، مجمع
مرجع رسیدگی به اختلافات بین شورای نگهبان و مجلس است در جایی که مصالح
کشور و تصلب شورای نگهبان بر قانون اساسی و شرع اختلاف ایجاد می کرد. در
زمان آیت الله خمینی مشکلاتی پیش آمده بود و بنابر قانون اساسی مجمع را
تشکیل دادند. اما در همین قانونی که بازنگری شد. تنظیم روابط قوا را از
رییس جمهور گرفتند و به رهبری دادند. اختلافی که بین قوا پیش می آمد در
گذشته باید رییس جمهور این مساله را رفع می کرد اما الان با رهبری است و
این تصریح نشده بود که برعهده مجمع تشخیص مصلحت باشد. در حال حاضر رییس
مجمع تشخیص فردی است که اختلافات با احمدی نژاد دارد و ایشان هم در جلسات
مجمع به ریاست آقای هاشمی شرکت نکرده اند و اختلافات باقی می ماند و طبیعی
است که این هیات را نمی توانستند به آقای رفسنجانی بدهند. اما خود این مهم
نیست ، مهم اقراری است که بر اختلاف قوا که جز با تشکیل این هیات قابل حل
نیست.
اشاره کردید به اختلافات جدی که بین قوای سه گانه وجود دارد، با توجه به اینکه ترکیب حکومت به دست اصولگرایان بوده و رییس دولت هم تا چندی پیش مورد حمایت کامل رهبری بوده است، فکر می کنید این تشدید اختلافات چه علتی دارد، در حالی که مدتهاست اعلام می کنند که حاکمیت یکدست است؟
درجمهوری
اسلامی از همان ابتدا یک حالت مقابله با رقبای خود ساخته وجود داشته و به
گفته یکی از دوستان، حکومت بخش بر مردم بوده و سعی می کرده که رقیبی بتراشد
و آن را حذف کند و وقتی آن حذف می شد باز هم دو قطبی ساخته می شد و این دو
قطبی خواسته و نا خواسته پدید می آمده است. باآقای احمدی نژاد در مقابل
مخالفانی به اسم اصلاح طلبان به توافق رسیده بودند و الان که تصورعمومی
حاکمیت بر این است که توانسته اند اصلاح طلبان را حذف کنند، طبیعی است که
بر سر منافع با هم دعوا کنند و در این دعوا آنکه ضعیف تر است حذف خواهد شد.
به نظر می آید که اصل اختلاف ناشی از این است که هیچ یک از اجزا ی جناح
اقتدارگرایان به حد خودش بسنده نمی کند برای همین است در مقابل اصلاح
طلبان، همه آنها ازحد قانونی گذشتند و همه با هم ازاین قانون گریزی حمایت
کردند و عادت کردند به قانون گریزی ، امروز قانون گریزان با هم دعوایشان
شده اند ، چون عادت کردند حاضر نیستند به قانون بازگردند و می خواهند رقیب
را دور بزنند و طبیعی است که این دعوا با این سادگی قابل حل نیست. این هیات
هم از کسانی تشکیل شده که جهت گیری آنها به نفع جناح مجلس و قوه قضاییه
خواهد بود.
یعنی به نظر شما اعضای شورای حل اختلاف نماینده جناح های حاکم نیستند و فقط نزدیکان به رهبری را شامل می شوند؟
قدرت در
جمهوری اسلامی و به خصوص در 23 سال اخیر و رهبری آیت الله خامنه ای، منحصرا
در اختیار رهبری بوده و تمامی قدرت هایی که قانون اساسی به بعضی افراد از
جمله رییس جمهور یا رییس قوه قضاییه و مجلس واگذار کرده اینها تبعی بوده و
قدرت اصلی در دست رهبری بوده است و همان قدرت های فرعی را هم رهبری محدود
می کرده است. به یاد بیاوریم که قوه قضاییه و شورای نگهبان چگونه در برابر
دولت اصلاحات و مجلس ششم سد بستند، به طوری که قدم از قدم نتوانستند
بردارند و عملا اصلاحات را به شکست کشاندند.این ها چیزهایی است که متاسفانه
خود رهبری و اطرافیان رهبری بر خلاف قانون دخالت هایی صورت می گرفته است.
مجلس اگرهم بخواهد در قبال دولت کاری انجام دهد با نظر رهبری منتفی می شده
است. وقتی مسیر رهبری با گروهی مخالف می شود تمام آن رفتار های غیر قانونی
درباره آنها لحاظ خواهد شد. اگر بخواهیم هر یک ازبخش های اقتدارگرایان را
مورد بررسی قراربدهیم هر کدامشان پرونده قانون گریزی دارند.
در ماههای
گذشته دولت بارها با حکم حکومتی درباره اختلافاتی که با مجلس داشت و یا
درباره انتصاباتی که مورد نظر رهبری نبود، مواجه شد و در این میان گاهی
احمدی نژاد حکم حکومتی را نادیده گرفت و تعلل کرد ، آیا انتخاب شورایی به
ریاست آقای هاشمی شاهرودی به نوعی حفاظت از شان رهبری و فاصله گرفتن از
دولت است؟
تصور من این
است که آقای احمدی نژاد حذف شده است. احمدی نژادی که امروز در قدرت است
تضعیف شده است و موجودی است که باید تمکین کند و اگر کوچکترین سرکشی کند با
شدیدترین برخوردها و تحقیرها روبرو می شود. خود احمدی نژاد این را درک
کرده است، حالا اینکه بخواهد در این مدت کاری کند من فکر می کنم توانش را
ندارد. آقای خامنه ای و تیم رهبری پیام می دهند که کوچکترین تخلفی با خواست
رهبری در مجموعه قدرت باشد آن را حذف خواهند کرد. و زمانی که احمدی نژاد
را که به قول خودشان 25 میلیون رای دارد کنار می گذارند دیگران جای خودشان
را دارند. آقای خامنه ای به این نتیجه رسیده است که کوچکترین عقب نشینی به
اضمحلال قدرت می رسد. خود ترکیب شورا هم این را تایید می کند.
نظرتان درباره ترکیب شورای 5 نفره انتصابی رهبری چیست؟ در جناح مخالف دولت قرار دارند؟
آقای شاهرودی در انتخابات از حامیان آقای احمدی نژاد نبود و از رقبای او حمایت می کرد، آقای مرتضی نبوی که عضو موتلفه است و درگیر با احمدی نژاد است. آقای ابوترابی که نایب رییس مجلس است و از منتقدان احمدی نژاد و وابسته به بیت رهبری است. بنابراین احمدی نژاد نمی تواند امیدی داشته باشد و گرچه ممکن است ظواهر امر را رعایت کند و یک جایی آقای خامنه ای توصیه ای به مجلس بکند ولی انتهای ماجرا این است که احمدی نژاد از چشم آقایان افتاده است. این در حالی است که احمدی نژاد با به به و چه چه آمد و هر کاری را با اراده رهبری می کرد. آنچه مسلم است اینکه؛ کسی 80 درصد قدرت را بنابر قانون اساسی دارد اما طمع می کند به آن بیست درصد دیگر قدرت. در واقع می خواهد دیگران حقی در قدرت نداشته باشد و تابع محض باشند.
برخی معتقدند که پست جدید هاشمی شاهرودی و قرار گرفتن بر راس سه قوه نوعی آماده سازی هاشمی شاهرودی برای قائم مقامی رهبری است، آیا این تحلیل را قبول دارید؟
زمانی که
آقای شاهرودی به ریاست قوه قضاییه منصوب شد هم این بحث ها مطرح بود که آقای
خامنه ای به فکر کسی برای جانشینی خودش است. نمی توانم حدس بزنم، اما می
توانم تصور کنم این یک وجه عقلانی می تواند داشته باشد اما دلیل و شاهدی
برای این امر ندارم. حتی بحث جانشینی مجتبی خامنه ای هم مطرح بود و یا صحبت
از آقای مصباح یزدی بود اما این را مطمئن هستم که تمام کسانی که در کنار
ایشان قرار دارند دائما درگیر این فکر هستند که اگر اتفاقی برای آقای خامنه
ای بیفتند تنها کسی که امکان دارد توافقی برای او انجام گیرد، آقای هاشمی
رفسنجانی است. به این خاطر تمام کسانی می خواهند آقای هاشمی رفسنجانی حذف
شود در تلاش هستند و از شش هفت سال پیش نشان می داد که بیت رهبری فعلی و
کسانی در این بیت بدشان نمی آید با حذف رفسنجانی نوبت به کسانی دیگر برسد.
این اتفاق درباره آقای منتظری افتاد و طبیعی بود که کسانی هستند که برای
قدرت مطلقه ای که حفظش با ولایت فقیه است، تدارک ببینند و بده بستان هایی
صورت بگیرد. اما من مطمئن نیستم که آقای شاهرودی در مجموعه سپاه و بیت
رهبری فعلی پذیرفته شده است یا می پذیرند. این را مقداری بعید می دانم چون
آقای شاهرودی خیلی از روابط وسیعی برخوردار نیست ، شاید مجتبی خامنه ای در
سپاه طرفدارانی دارد و زمینه آماده ای داشته باشد. در برابر آقای هاشمی
رفسنجانی هم فکر نمی کنم آقای شاهرودی بتواند عرض اندام کند. به نظر من
هاشمی رفسنجانی تنها کسی است که اگر اتفاق خاصی بیفتد ممکن است به رهبری
برسد.
با سپاس از وقت شما.
با سپاس از وقت شما.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر