به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه

وقتی مدیران نفتی سابق و فعلی برای خود نوشابه خانواده باز می‌كنند

مهدی افشارنیك
در روزهای اخیر دو چهره نفتی احمدی نژاد از عملكرد خود با صفت های عالی یاد كرده‌اند؛ سرپرست فعلی وزارت نفت آقای علی آبادی، راه انداختن "بورس نفت" را حركتی چون ملی شدن صنعت نفت دانسته است. آقای نوذری وزیر پیشین نفت هم در گفت وگویی در توضیح بحران گازی سال 86 كه بسیاری از شهرهای سردسیر و صنایع و نیروگاهها در بی گازی مطلق فرو رفتند، خود را سربلند آن بحران دانسته  است و برای خود به اصطلاح نوشابه خانواده باز می كنند.  این دست گفتار و................
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد .

 در روزهای اخیر دو چهره نفتی احمدی نژاد از عملكرد خود با صفت های عالی یاد كرده‌اند؛ سرپرست فعلی وزارت نفت آقای علی آبادی، راه انداختن "بورس نفت" را حركتی چون ملی شدن صنعت نفت دانسته است. آقای نوذری وزیر پیشین نفت هم در گفت وگویی در توضیح بحران گازی سال 86 كه بسیاری از شهرهای سردسیر و صنایع و نیروگاهها در بی گازی مطلق فرو رفتند، خود را سربلند آن بحران دانسته  است و برای خود به اصطلاح نوشابه خانواده باز می كنند.

 
این دست گفتار و لحن و روایت در حالی است كه این رخدادها یا بسیار معمولی و ساده هستند و دیگران زحمتش را كشیدند و اكنون میوه آن آماده چیدن است چون "بورس نفت"، یا اینكه بسیار انتقاد و مخالفت بر انگیخته مانند عملكرد غلامحسین نوذری در بحران گازی سال 86. نمونه ای كه ایشان به عنوان سربلندی خود یاد می‌كند، از نظر بسیاری از كارشناسان و مدیران قدیمی نفت نشانه بارز سهل انگاری و ناچیز شمردن بحران  قبل از رخ دادن است، چرا كه در تابستان همان سال 86 مدیر عامل وقت شركت گاز در رسانه ها عنوان كرد زمستان هیچ مشكل كمبود گاز نداریم.


البته این مشكل نداشتن در زمستان مشخص شد كه بر پایه برنامه ریزی غلطی بوده است؛ چرا كه هم تقاضای تركمن ها برای افزایش قیمت گاز از قبل جدی گرفته نشده بود، هم اینكه روشن شد تصور رسیدن فاز 9 و 10 پارس جنوبی به مدار تولید، تصور درستی نبوده است و هنوز این پالایشگاه، گاز و چاه‌های خودش را ندارد و كامل نشده است.

این سهل گرفتن و عدم پیش بینی وضعیت بحرانی باعث آن شد كه در سردترین روزهای یك دهه اخیر كشور، سردترین و یخ سیرترین! نقاط ایران (دومین دارنده ذخائر گاز جهان) از وجود گاز محروم شوند كه حتی شایعه جان سپردن تعدادی از شهروندان از سرما و عدم گرما دهان به دهان می‌چرخید. صنایع مهمی چون سیمان و فولاد و نیروگاهها با قطعی خطوط تولید مواجه شدند كه خسارت های بی شماری بر آنها وارد شد. سال بعد نیز ایران مجبور شد گاز را به قیمتی گزاف تر از پیش از تركمنستان بخرد كه اصولگرایان منتقد دولت مانند احمد توكلی انتقاد های سختی كردند.

در حالی آقای نوذری در تابستان 90 خود را سربلند خطاب می‌كند كه بسیاری از كارخانه داران از قطعی گاز زمستان آن سال به ورشكستگی رسیدند و جبران  مافاتی نیز برای آنها نشد تا جایی كه رسیدگی به خسارت این صنایع مدتها نقل مجلس و محافل صنعتی بود.


این نمونه ای از سربلندی وزیر نفت است؟ مدیران كاركشته و كاربلد كشور چون تركان و نعمت زاده و... در زمان وزارت نفت آقای نوذری  از وزارت نفت كنار گذاشته شدند، این سربلندی است؟ سپردن مذاكرات گازی به كسی كه رای آورده و وزیر كشور شده و از وزارت نفت رفته است، سربلندی است؟ وارد كردن رییس سازمان میراث فرهنگی (رحیم مشایی) به تیم مذاكرات خط لوله صلح جزو افتخارات یك نفتی است؟ عدم اجرای مفاد برنامه چهارم و عقب ماندن از تولید نفت و گاز طبق برنامه چه؟ رفتن پیمانكاران و شركتهای بزرگ نفتی از ایران چه؟ قرارداد بستن با شركت ناشناس مالزیایی صرف اینكه گفته شود قراردادی در نبود توتال و شل بستیم آیا مشمول این سربلندی ها میشود؟

آقای نوذری كلامی گرم و شیرین دارد، اما كاش فرصتی فراهم می‌كرد یا در آینده فراهم آورد كه این سوالات صریح و شفاف از ایشان در خصوص دوران وزارت پرسیده شود تا اگر سربلندی قرار است رخ نمایی شود از طوفان سوال و پرسش و چالش باشد نه از جلسه ای برای خوردن چای و عصرانه.

در تحول و رخدادی دیگر آقای علی آبادی راه انداختن بورس نفت را با ملی شدن صنعت هم پایه دانسته است. این نیز نوع دیگری از حماسه سازی است، البته از امور جاری و ساده. بورس نفت پروژه و روندی است كه از سال 80 تاكنون دنبال می‌شده است و بخشی از آن نیز كه فرآورده های نفتی را به معامله میكشاند راه اندازی شده بود. نكته جالب در خصوص بورس نفت این است كه تاثیرگذاری این بورس در منطقه و صحنه به مانند ملی شدن صنعت نفت و درگیر كردن تمام قدرتهای جهانی یا منطقه ای وقتی میسر می‌شود كه این بورس در مدار خرید و فروش جهانی باشد نه اینكه تابلو و تالار آن جنبه محلی داشته باشد.


ما با اینكه دومین تولیدكننده اوپك  هستیم، اما هنوز نفتمان در ادبیات نفتی جهان شاخص نیست. نفت دبی شاخص است، نفت عمان حتی شاخص است و نفت ما در معاملات مختلف شاخصی محسوب نمی‌شود، از این رو از حیث تاثیر در بورس و سفته بازی نفت برای ما راه زیادی مانده است كه ما بازی ساز این عرصه باشیم. با این توصیف روشن نیست برداشت سرپرست وزارت نفت از راه اندازی این بورس چگونه است كه این مورد را با ملی شدن صنعت نفت مقایسه می‌كند؟

حال اگر روزی آقای علی ابادی بتواند یك پالایشگاه تولید بنزین مانند همین ستاره خلیج فارس كه معطل و تعطیل مانده است را افتتاح كند مشخص نیست چه تعابیری به كار می‌برد؟ یا اگر تولید نفت ایران به میزانی كه برنامه چهارم موظف كرده به 5 میلیون بشكه برسد حتما تاریخ نفت ایران دو تكه می‌شود قبل از تولید 5 میلیونی و بعد از تولید 5میلیونی؟! در پایان ذكر این نكته خالی از فایده نیست كه عنوان و حماسه را آیندگان باید بدهند و با گفتن خود ما شاید چیزهایی ثبت شوند، اما راز ماندگاری راهی است چون فتح قله قاف.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر