به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

زلزله آذربایجان، افتضاح حاکمان

 مرتضی کاظمیان

تا لحظه‌ی نگارش این یادداشت (شامگاه یک‌شنبه 22 مرداد) حدود 24 ساعت از زلزله‌ی پرهزینه‌ی آذربایجان شرقی می‌گذرد. آمار رسمی شمار قربانیان را از 300 تن فراتر دانسته، و آمار غیررسمی ـ و حتی گزارش نماینده‌ی منطقه در مجلس ـ جان‌باختگان را بسی بیشتر از این می‌داند (به‌دلیل دفن در منطقه/روستا، و نه انتقال به پزشکی قانونی). تعداد.................

*نظرات وارده در یادداشت لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد




تا لحظه‌ی نگارش این یادداشت (شامگاه یک‌شنبه 22 مرداد) حدود 24 ساعت از زلزله‌ی پرهزینه‌ی آذربایجان شرقی می‌گذرد. آمار رسمی شمار قربانیان را از 300 تن فراتر دانسته، و آمار غیررسمی ـ و حتی گزارش نماینده‌ی منطقه در مجلس ـ جان‌باختگان را بسی بیشتر از این می‌داند (به‌دلیل دفن در منطقه/روستا، و نه انتقال به پزشکی قانونی). تعداد آسیب‌دیدگان و مصدومان از 2000 نفر گذشته و خسارت مالی و معنوی ناشی از زلزله، دامن هزاران نفر از هموطنان آذری را گرفته است. شگفت‌آور در این میان، سکوت رهبر جمهوری اسلامی و رییس دولت برآمده از کودتای انتخاباتی در قبال این رویداد ناگوار است. آیت‌الله خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد که برای قربانیان دیگر کشورها و حتی شهروندان ممالک غربی، یقه می‌درانند و فریاد وااسلاما و شیون‌های انسان‌دوستانه سر می‌دهند، ساعت‌ها از مرگ صدها ایرانی گذشته، همچنان خاموش‌اند.
نکاته قابل توجه، هم‌زمان، کم نیستند: پیام تسلیت و همدردی پاپ بندیکت شانزدهم، و ادای احترام  او به قربانیان زلزله در ایران و طلب آمرزش برای آنان؛ و انتشار پیام تسلیت ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه به محمود احمدی‌نژاد در خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا، همسو با دولت کودتا)، آن‌هم درحالی‌که هیچ نشانی از پیام تسلیت خود احمدی‌نژاد به شهروندان ایران ـ به‌ویژه هموطنان آذری ـ نیست.
حتی اگر ساعتی دیگر هم حاکمان اقتدارگرا پیام دهند و اینجا و آنجا همدردی کنند و سوگواری، چیزی تغییر نخواهد کرد؛ آنان که ـ به دلیل مسئولیت و وظیفه‌ای که دارند ـ باید پیشگام یاری‌رسانی به شهروندان ایران باشد و به سبب تکلیفی که مطابق قانون اساسی بر ایشان بار شده، خادم مردم ایران باشند و تعظیم کننده به پیشگاه گرانقدر ایرانیان، با تکبر و غرور، گویی تسلیت و همدردی را هم بذل لطف می‌دانند و منتی بر سر خلق رنج‌دیده و دردمند.
عمق فاصله‌ی حاکمیت اقتدارگرا و غیردموکراتیک با ملت‌اش بار دیگر جلوه‌گری کرده است. بی‌پشتوانگی و عدم مشروعیت حاکمان، و اتکای آنان بر سلاح و زور و نه بر دل و جان شهروندان، این‌گونه خود را بازتاب می‌دهد. باورنکردنی است که نخوت و تبختر مذمومی که گریبان صاحبان قدرت را گرفته چنان گستاخ جلوه‌گری می‌کند که حتی حاضر به تزویر و کنشی ظاهری هم نمی‌شود.
در برابر سکوت معنادار صدا و سیما در ساعات اول حادثه، و در مقابل خاموشی حاکمان اقتدارگرا، پویایی و قدرت‌نمایی جامعه مدنی و بالندگی «ملت» در ایران، چنان بود و هست که بر امیدها نسبت به آینده‌ی در خور ایرانیان می‌افزاید. هجوم همو‌طنان به پایگاه‌های انتقال خون، متأثر از رویکردهای انسانی و اطلاع‌رسانی سریع با استفاده از تکنولوژی ارتباطات و فنآوری اطلاعات، یک گواه مهم است.
این، گزارش پراشاره و نکته‌ی یکی از دوستان وطن‌دوست و روزنامه‌نگاران سبز از پایتخت، در صفحه‌ی فیس‌بوک‌اش است: «... رفته بودم سازمان انتقال خون وصال و بسیار شلوغ بود. خودم 4 ساعت تو نوبت بودم. همه هم می‌گفتن که از فیس‌بوک باخبر شدن. خانمی که خون منو می‌گرفت به شوخی می‌گفت: "اگه من گیر بیارم اون کسی که تو فیس‌بوک اینو گذاشت..." گفتم: "خانم! همه اینایی که اینجا دراز کشیدن، رو فیس‌بوک شیر کردن ..." گزارشگر در شهر هم می‌گفت:"هر کی هم مصاحبه می‌کنه می‌گه از فیسبوک اومدم. ما باید چیو الان بفرستیم برای پخش؟!" فقط من موندم که تو آذربایجان زلزله اومده، چرا تو تهران موتور ضد شورش می‌چرخه؟!»
فاصله‌ی حاکمان غیرمردمی با جامعه مدنی، و شکاف حاکمیت اقتدارگرا و سرکوبگر و متکی به شخص رهبر با «ملت ایران»، از دیروز تاکنون، مجددا و به شکلی معنادار، محسوس شده است. سرزندگی «ملت» ایران و حس نوع‌دوستی ایرانیان و پویایی و قدرت‌نمایی سپهر عمومی در ایران، نقطه‌ی امیدبخش این رویداد تلخ (زلزله‌ی آذربایجان) و وضع نامطلوب (تداوم ساختار سیاسی استبدادی) است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر