زهره نقیبی
محدودیت، مزاحمت و فشار بر رفت و آمد مردم و تردد خودروها که از ابتدای هفته جاری آغاز شده بود با تشدید فضای امنیتی نظامی در پایتخت و استان های همجوار و دیگر شهرهای کشور از شب گذشته شدت گرفته تا جو شبه حکومت نظامی روزهای اخیر، شکل کامل یک پادگان نظامی به خود بگیرد.احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی با اعتراف به شکل گیری فضای حکومت.....................
*نظرات وارده در یادداشت لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد
محدودیت، مزاحمت و فشار بر رفت و آمد مردم و تردد خودروها که از ابتدای هفته جاری آغاز شده بود با تشدید فضای امنیتی نظامی در پایتخت و استان های همجوار و دیگر شهرهای کشور از شب گذشته شدت گرفته تا جو شبه حکومت نظامی روزهای اخیر، شکل کامل یک پادگان نظامی به خود بگیرد.
احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی با اعتراف به شکل گیری فضای حکومت نظامی در تهران، آن را به عنوان پوشش حفاظتی نشست سران جنبش غیرمتعهدها با حضور ۸۵۰ تیم امنیتی-انتظامی تعبیر کرده است.
علاوه بر ممنوعیت تردد برای شهروندان و خودروها، با اصناف مختلف برای تعطیلی اجباری طی امروز و روزهای آینده اتمام حجت شده است. این اقدام که برخلاف قانون با توسل به زور و بدون ابلاغ بخشنامه صورت می گیرد، در حالی است که حسین ساجدی نیا رییس پلیس تهران مدعی شده تمامی اصناف و بازار در این مدت فعال بوده و مشکلی برای فعالیت آنها وجود ندارد.
این فضای نظامی از شمال تا جنوب تهران را در برگرفته است، به گونه ای که ماموران حتی مانع کسب و کار مغازه های حوالی بزرگران نواب و انقلاب شده اند.
مسوولیت تمام آنچه از چهره نظامی پایتخت و دیگر شهرها در برابر مردم قرار گرفته، با سپاه است. محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه اذعان کرده که ستاد فرماندهی کل قوا، مسئولیت حفظ امنیت اجلاس کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها در تهران را به سپاه سپرده است. او برگزاری موفقیتآمیز نشست سران غیرمتعهدها را یک “پیروزی در نبرد سیاسی- رسانهای” برای ایران توصیف کرده است.
این ها همه دست به دست هم داده تا موج نارضایتی مردم از شکل گیری چنین فضایی شدت بگیرد. گزارش زیر حاوی بخشی از انتقادها و گلایه های مردم به رویه ای است که حکومت برای میزبانی یک اجلاس در قبال شهروندان خود طی روزهای اخیر در پیش گرفته است. خبرنگار کلمه به سراغ مردم تهران رفته و از آنها درباره اجلاس غیرمتعهدها پرسیده است.
* * *
پای صحبت مردم که می نشینی، کمتر شهروندی است که نسبت به صرف هزینه های
میلیاردی برای برگزاری اجلاس سران کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها گلایه نکند و
از سویی به ایجاد فضای نظامی در پایتخت معترض نباشد.شهروندی از محدودیت های اعمال شده طی روزهای اخیر در خیابان ها و بزرگراه ها و اتوبان های تهران ابراز نارضایتی کرده و اشاره می کند: این محدودیت ها در حالی است که طی روزهای گذشته به طور مشخص این مسیرها را اعلام نکردند و از رادیو و اخبار می گویند مشکلی برای عبور و مرور نیست اما به خیابان که می آیید تازه متوجه مشکلات و برخورد نامناسب آنها خواهید شد.
او اشاره می کند برای برگزاری یک اجلاس، مجوز بدترین برخوردها با مردم را تنها برای اینکه در خانه بمانند صادر کردند.
یکی از ساکنین ولنجک از اجبار برای خروج از تهران توسط دولت خبر داده و توضیح می دهد: این اجبار برای کسانی که روبه رو و اطراف سالن اجلاس هستند به شکل کاملا دستوری و با پرداخت وجوهی روزانه به آنها بوده است.
سوال شونده دیگری اینگونه نظرش را مطرح می کند که در کشورهای مختلف مثل همین ترکیه همسایه هر هفته و هر ماه شاهد اجلاس های مهم هستیم که نه کشورشان را برای میزبانی تعطیل می کنند و نه مردمشان را مجبور به خروج از شهر. خدا رو شکر که کمتر از این دست میزبانی ها به ایران می دهند وگرنه کشور نیمه تعطیل مان دائم التعطیل می شد!
راننده ای هم از ایست های بازرسی طی روزهای اخیر گله مند است و با عصبانیت توضیح می دهد: خسته مان کردند. عیش و کیف اجلاس برای خودشان است و فقط دردسر و زحمت آن برای مردم است. نمونه اش همین به هم زدن کسب درآمد ما راننده ها است. مردم از گرسنگی نان شب ندارند، آن وقت پول های میلیاردی برای میهمانان اجلاس هزینه کرده اند.
مرد میانسالی نیز با انتقاد از اینکه به زور می خواهند برای برگزاری یک اجلاس مردم را از تهران بیرون کنند، می گوید: به بهانه برگزاری اجلاس و با هدف خروج مردم از تهران هدیه بنزین داده اند که همین برایشان هزینه ۷۰۰ میلیارد تومانی داشته است. سوال من این است که حضور مردم چه مزاحمتی برای آقایان دارد. چه اشکالی دارد شهر در حالت عادی خود باشد.
او به این گلایه ها، این را هم اضافه می کند: البته با این همه اقدامات جمعیت زیادی از مردم سفر نرفته اند. چون تعطیلات عید فطر همین هفته گذشته بود و مردم سفرهایشان را رفته اند و تهران همانطور که می بینید مثل سابق است.
استقرار صدها ایست بازرسی با ایجاد ترافیک و مزاحمت برای شهروندان، تجسس سختگیرانه و در مواردی توقیف خودروها، بستن خیابانها و اتوبانها و ایجاد مسیرهای انحرافی، ایجاد مانع و مسدود کردن بخشی از معابر شهری و بین شهری، برقراری مقررات منع آمد و شد، ممانعت از عبور و مرور در برخی خیابانها و بزرگراهها از محدودیت های روزهای اخیر در تهران بوده که حالا با تعطیلی تهران شدت بیشتری گرفته است.
نگاه یکی از شهروندان این است که هدفشان اذیت کردن مردم است تا خسته شوند و یا در خانه بمانند و یا به مسافرت بروند. همین ایست های بازرسی روزهای اخیر، خیلی هایشان نمایشی است تا فقط با ایجاد ترافیک باعث کلافه و عصبانی کردن مردم شوند و آنها را مجبور کنند از تهران بیرون بروند.
شهروندی هم این تعبیر را به کار می برد که خر را با بارش دارند جابهجا می کنند و آن وقت اینجا برای مردم بازرسی و تفتیش گذاشته اند و کشور را تعطیل کرده اند. او ادامه می دهد : خاک بر سر ما که نیروی انتظامی و پلیس و سپاه هر بار به بهانه مختلف بر سر مردم خراب می شوند. اعصاب برایمان نگذاشتند.
دیگری نیز از وجود فضای نظامی به موازات تهران در دیگر شهرها از جمله مشهد، اصفهان و.. خبر می دهد و می گوید: در همین تهران گفته می شود ۱۷۰ هزار نیروی امنیتی را برای ۷ هزار میهمان گذاشته اند. دیگر شما حساب کنید امنیت این کشور چقدر است که برای این تعداد میهمان این همه نیرو را به حالت آماده باش قرار داده اند و فقط باعث سلب امنیت و دردسر برای مردم شده اند.
فضایی مشابه آنچه در تهران حاکم است در بیشتر شهرهای کشور به چشم می خورد. در همین زمینه اسکندر مومنی که این روزها سمت ریاست کمیته ترافیک اجلاس سران غیرمتعهدها را عهده دار شده، اعلام کرده است: با توجه به سفر میهمانان به شهرهای دیگر برنامه ریزی های ترافیکی برای ۱۲ استان انجام شده است.
با این حال، نگاه خانم میانسالی هم در این مورد این است که می گوید باید امنیت شهر را تامین کنند. این اقدامات لازم است. وقتی از او علت را جویا می شوم توضیح می دهد بالاخره اگر این کارها را نکنند ممکن است منافقین بمب گذاری کنند.
علاوه بر مزاحمت های مردمی طی روزهای اخیر که از شب گذشته شدت گرفته و برخی از شهروندان از برخورد نامناسب شب گذشته نیروهای لباس شخصی در بزرگراه ها سخن می گویند، در کنار حضور پرتعداد نیروهای مسلح در خیابانها، بسیاری از اماکن و نهادهای اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی هم به شکل دستوری مجبور به تعطیلی فعالیت خود شده اند.
به مراکز هنری از جمله سالنهای نمایش دستور داده شده که از هفتم تا یازدهم شهریور ماه اجازه فعالیت ندارند. به برخی نهادهای فرهنگی غیردولتی نیز دستورات مشابهی رسیده است.
کتابفروشیها نیز وضعیتی مشابه دارند و وزارت ارشاد به اتحادیه ناشران و کتابفروشان اعلام کرده که تعطیلی از ۷ تا ۱۱ شهریور، مصوبه دولت است و باید اجرا شود. حال آنکه بر اساس قانون، هیات دولت رأسا حق تعطیلی واحدهای صنفی را ندارد.
مصوبه دولت علاوه بر بانکها و ادارات، شامل تعطیلی دفاتر اسناد رسمی در پنج روز مذکور هم میشود و گفته شده که بازار تهران هم تنها به دلیل احتمال قصد میهمانان خارجی برای مراجعه خرید باز خواهد بود.
با یکی از فعالین بخش خصوصی هم صحبت می شوم که می گوید: اقتصاد کشور که کلا خوابیده و حالا هم برای یک اجلاس همین درآمد نیم بند ما را تعطیل کردند.
او پیشنهاد می کند که زیان حاصل از این تعطیلی را که به اقتصاد و بخش های مختلف کشور تنها برای برگزاری یک اجلاس وارد می شود، رسانه ها محاسبه و اعلام کنند.
وی اضافه می کند: اگر این محدودیت ها برای یک اجلاسی با میهمانان کشورهای مطرح بود، باز جای گلایه نداشت. اما بیشتر کسانی که دعوت ایران را پذیرفتند، کشورهای گرسنه اند که برای سیر کردن شکمشان در این اجلاس حاضر شدند.
نظر شهروند دیگری هم بر این است که بخشی از مشکلات و محدودیت ها و فشارها به مردم برای برگزاری این اجلاس به خودِ مردم بر می گردد.
او می گوید: برخی ها هنوز دولت نزده می رقصند و جلوتر از آن به استقبال تعطیلی می روند. در حالی که باید بدانند در شرایط کشور ایران که هیچ شهروندی حق اعتراض ندارد، باید اعتراض مدنی را با تمرد از دستورات دولت نشان داد. وقتی می گویند بیرون نیایید، باید همه در خیابان ها باشند.
شهروندی هم نگرانی خود را از فضای حاکم شده بر تهران اینگونه اعلام می کند که مبادا اجلاس بهانه ای شود و بعد از این هم جو نظامی در کشور استمرار داشته باشد.
دانشجویی را در مورد برگزاری این اجلاس مورد سوال قرار می دهم که می گوید: اگر منفعتی برای کشور داشت جای گلایه نبود. اما لیست و سطح شرکت کنندگان نشان می دهد که اوضاع از چه قرار است.
به اعتقاد او، علت محدودیت های تعیین شده برای مردم در طول برگزاری اجلاس ناشی از ترس و نگرانی حکومت از مردم است که مبادا اعتراض خود را از شرایط حاکم بر کشور اعلام کنند.
از سوی دیگر با وجود فضای پادگانی شکل گرفته در پایتخت و دیگر شهرها، در و دیوارهای شهر اما مزین به نمادها و پیام های صلح و آشتی شده تا چهره ای متفاوت از آنچه در داخل کشور به چشم می خورد به میهمانان خارجی عرضه شود. تفاوتی که بیش از همه مردم داخل کشور هستند که رنج آن را می برند و حقیقت آن را لمس می کنند.
حقیقتی که رسانه های سبز را به سمت فرخوان الله اکبر رسانههای سبز؛ چهارشنبه و پنج شنبه، ساعت ده شب سوق داده که از مردم خواسته اند فریاد اعتراض و حق خواهی خود را بار دیگر از بام های شهر در کل ایران طنین انداز کنند.
شورای هماهنگی راه سبز امید نیز با ارائه گزارشی از آخرین وضعیت مهندس میرحسین موسوی و هراس ماموران امنیتی از وی و همچنین اعلام جزئیات بازگرداندن عجولانه میرحسین موسوی به زندان خانگی پس از عمل آنژیو در بیمارستان قلب، از هموطنان درخواست کرد «با استفاده از تمامی ابزارها و امکانهای مشروع و قانونی و مسالمت آمیز که در اختیار دارند، صدای اعتراض خود را نسبت به ادامه یافتن حبس غیرقانونی و ضدانسانی رهبران و فعالان جنبش سبز بلند کنند؛ و در هنگامهی برگزاری اجلاس نمایشی و پرهزینهی سران عدم تعهد در تهران، از اطلاعرسانی در مورد وضع زندانیان آزادهی جنبش سبز، و تعقیب خواستههای مشروع خود به شیوههای مسالمتآمیز ممکن دریغ نکنند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر