به علت مسائل فنی سایت را با فیلتر شکن ملاحظه بفرمایید پیشاپیش از همراهان گرامی پوزش بعمل می آید .

صفحات

نظرات

همراهان گرامی با نظر گذاشتن در پست ها به دیگران بگویید چگونه فکر می کنید

۱۳۹۰ آذر ۱۳, یکشنبه

فراموشتان نکرده‌ایم و قدردان زحمات شما و دیگر دوستان دربند هستیم

 کلمه
همسران دو سردار شهید دفاع مقدس، شهیدان همت و باکری، در نامه‌ای به میرحسین موسوی نوشتند: شما چه با سکوت بیست ساله و چه حصر، همیشه پیامتان را می رسانید. و دوستانتان پیام شما را دریافت می کنند. آنها با تاکید بر اینکه میرحسین صادقانه وارد میدان شد و مردمی را که به او اعتماد کرده بودند تنها نگذاشت؛ شهادت سید علی موسوی حبیبی و حصر فعلی موسوی و رهنورد را مصداقی از سختی...................


همسران دو سردار شهید دفاع مقدس، شهیدان همت و باکری، در نامه‌ای به میرحسین موسوی نوشتند: شما چه با سکوت بیست ساله و چه حصر، همیشه پیامتان را می رسانید. و دوستانتان پیام شما را دریافت می کنند. آنها با تاکید بر اینکه میرحسین صادقانه وارد میدان شد و مردمی را که به او اعتماد کرده بودند تنها نگذاشت؛ شهادت سید علی موسوی حبیبی و حصر فعلی موسوی و رهنورد را مصداقی از سختی و رنج آسیب دیدگان پس از انتخابات دانستند.
به گزارش کلمه، ژیلا بدیهیان، همسر شهیدحاج ابراهیم همت، و فاطمه چهل امیرانی، همسر شهید حمید باکری، همچنین یادآور شدند: ما تاریخ صدر اسلام را هنوز به یاد داریم که: مولایمان حضرت علی (ع) برای حفظ دین خدا و رسولش سکوت می کند و امام حسن (ع) با توجه به شرایط جامعه مجبور به قبول صلح می شود. اما وقتی باطل با پررویی لباس حق می پوشد، حرف آخر را امام حسین (ع) با خونش می زند.
این دو همسر شهید، در این نامه همچنین با بیان اینکه “نمی دانیم چه زمانی می توانیم جواب سلام مان را دریافت کنیم” خاطرنشان کردند: “هدف از نگارش این نامه، ماندن در حافظه تاریخی است که ما شما و همسر گرامیتان خانم رهنورد و جناب آقای کروبی و همه خواهران و برادرانی که در دست تنگ نظران گرفتارند، فراموش نکرده و نخواهیم کرد. و ما قدردان زحمات شما و دیگر دوستان در بند هستیم. ”
متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم
«عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»سوره فرقان۶۳
و بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین به فروتنی راه میروند و چون جاهلان به ناروا خطابشان کنند سلام گویند و در گذرند.
برادر بزرگوار جناب آقای مهندس میرحسین موسوی
سلام علیکم بما صبرتم
نمی دانیم چه زمانی می توانیم جواب سلام مان را دریافت کنیم. ولی هدف از نگارش این نامه، ماندن در حافظه تاریخی است که ما شما و همسر گرامیتان خانم رهنورد و جناب آقای کروبی و همه خواهران و برادرانی که در دست تنگ نظران گرفتارند، فراموش نکرده و نخواهیم کرد. و ما قدردان زحمات شما و دیگر دوستان در بند هستیم. دوستانی که قریب به اکثریت با نیت اصلاح امور ورفع مشکلات، نواقص موجود در اداره کشور را متذکر شدند. ولی افسوس که برنده ظاهری این میدان اقتدارگرایان و متملقین بودند. و شما را در بند کردند!!
برادر گرامی
خوش به حال شما، که همواره با انتخاب به موقع در برهه های تاریخی در کنار مردم قرار گرفته اید و از آنها حمایت کرده اید. حضور و مدیریت شما در جنگ تحمیلی را فراموش نخواهیم کرد. مردم ایران قحطی دامنگیر پس از جنگ دوم جهانی را به یاد داشتند که شما با ایستادگی در برابر افرادی که اقتصاد آزاد و بازار آزاد را طلب می کردند، توانستید ارزاق عمومی را در اختیار مردم قرار دهید. و مانع فرصت طلبان و سود جویان شدید. حمایت مردم از امام و رزمندگان و دولت و پشتیبانی شما از نیروهای مسلح، باعث شد دشمن متجاوزبه اهداف خود نرسد. به یاد دارم که شهید مهدی باکری نقل قولی از یک فرد محلی را گفته بودند که “وقتی عراقیها از مرز وارد شدند سوال کردم کجا می روید فرمانده عراقی جواب داده بود ناهار اندیمشک شام خرم آباد” و ما به شوخی می گفتیم ناهار فردا تهران!!!
و خنده دار آنجاست که برخی مدیریت وضع فعلی کشور (با درآمدهای نفتی و غیره ) را با مدیریت زمان شما مقایسه می کنند!!!!!
برادر ارجمند
بعد از اتمام جنگ تحمیلی و رحلت حضرت امام بسیاری از فرصت طلبان در پی فرصت های از دست رفته شان و یا غنیمت جنگی دنبال طراحی و برنامه ریزی برای بدست آوردن قدرت بودند و در آن فضا شما مجبور به سکوت شدید و نظاره گر کسانی که در زمان امام فرصت پیدا نکرده بودند، قدرت را در دست بگیرند و سازهایشان را کوک کنند که صدایش سال ۸۴ در آمد.
شعار دادن های پوشالی آغاز شد. گفتند که نرخ بهره یک رقمی می شود نفت بر سر سفره ها می آید و… و جماعتی از مردم به امید زندگی بهتر باز شعار ها را باور کردند. و کسانی که در زمان جنگ در خارج از کشور به تحصیل و زندگی مشغول بودند و یا در گوشه کنارهای جنگ در محل امن منتظر موقعیت بودند، به مدیریت کشور منسوب شدند. و قیافه ما در این سالها دیدنی بود، ما که بعد از یک عمر شعار دادن به انتظار شعور نشسته بودیم، ما که غیر از خون عزیزترین کسانمان، اشک خود و فرزندانمان را به پای آرمانهای جمهوری اسلامی، نه جمهوری خالی که می شود در هر کجایی تشکیل شود، ریختیم تا اسلامی که موجودیتش برای احیاء اخلاق و رشد و تعالی روح انسانها ست، حافظ استقلال و امنیت و آزادی مردم ایران باشد. اما شاهد بودیم که دیگر در جمهوری اسلامی هدف وسیله را توجیه می کند. و می توان دروغ گفت، از رمالی و اسطرلاب برای اداره کشور بهره برد. انسانها خریدنی شدند و کرامت انسانی متاعی شد دست نیافتنی. در این مدت برای اثبات حقانیت خود نه تنها آینده را درست نکردند بلکه گذشته ای که هنوز بخشی از آن برای ما غرورآفرین بود را از ما گرفتند. همه عملکرد دولت های قبلی اشتباه خوانده شد. از دید آقایان شهداء منحرف و مسئولین دزد بودند. با دروغ هایی که شبانه روز می شنیدیم، به شعور ما توهین می شد. تشویش اذهان عمومی مصداق بارز اعمال و گفتار آقایان در آن سالها بود. دزد ها را نگرفتند و این طور که بویش می آمد همه دزد بودند و فقط بعضی امکاناتش را نداشتند. اما ما مثل شما اتفاقات امروز را فریاد کردیم ولی حتی دوستان هم نشنیدند و شاید مصلحت نبود که بشنوند!!
با اعلام آمادگی شما برای شرکت در انتخابات، چون شما را فردی با تجربه و معتقد به اصول اخلاقی و مقید به استفاده از ابزار عقل و اهل مشورت می شناختیم، می دانستیم که شما می توانید جامعه ایی که با دروغ ها گروه گروه شده بود را متحد سازید. و صادقانه وارد میدان شدید و مردمی که به شما اعتماد کرده بودند را تنها نگذاشتید. شهادت خواهرزاده عزیزتان و حصر شما و خانم رهنورد مصداقی از سختی و رنج آسیب دیدگان پس از انتخابات بود.
و اما حال این روزهای ما همانند آن مادری است که در دادگاه وقتی فرزندش مدعی دیگر پیدا می کند به خاطر سلامت او ظاهرا از ادعایش دست بر می دارد، ولی امید دارد که قاضی عادلی پیدا شود …. در ضمن ما تاریخ صدر اسلام را هنوز به یاد داریم که: مولایمان حضرت علی (ع) برای حفظ دین خدا و رسولش سکوت می کند و امام حسن (ع) با توجه به شرایط جامعه مجبور به قبول صلح می شود. اما وقتی باطل با پررویی لباس حق می پوشد، حرف آخر را امام حسین (ع) با خونش می زند.
اما برادر گرانقدر! شما چه با سکوت بیست ساله و چه حصر، همیشه پیامتان را می رسانید. و دوستانتان پیام شما را دریافت می کنند.
در پناه خدا باشید.
ژیلا بدیهیان (همسر شهیدحاج ابراهیم همت)
فاطمه چهل امیرانی (همسر شهید حمید باکری)
۱۳/۹/۹۰

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر