آیدا قجر
رشته "زندانبانی" در حالی به دروس دانشگاهی افزوده می شود که تعداد زیادی از اساتید دانشگاه در زندان به سر برده یا مجبور به بازنشستگی شده اند. از سوی دیگر رشته های علوم انسانی حذف می شود, پرداختن به معضل ایدز در مدارس ممنوع................................
*نظرات وارده در یادداشت لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد
رشته "زندانبانی" در حالی به دروس دانشگاهی افزوده می شود که تعداد زیادی از اساتید دانشگاه در زندان به سر برده یا مجبور به بازنشستگی شده اند. از سوی دیگر رشته های علوم انسانی حذف می شود, پرداختن به معضل ایدز در مدارس ممنوع اعلام شده و دروس دانشگاهی مورد تفکیک جنسیتی قرار میگیرد. کنار هم قرار گرفتن این دو موضوع یادآور عدم پایبندی به وظیفه "آموزش" می شود, سوال این است که در نظام جمهوری اسلامی چه در انقلاب فرهنگی و چه پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری تا چه اندازه به این مساله پرداخته شده است و معنای "آموزش" در این نظام چیست؟
دانشجو زندانبان می شود
روزنامه "آرمان" در گزارشی از دانشگاه ها اعلام کرده است که "زندانبانی" به رشته های دانشگاهی افزوده خواهد شد. ناصر ربیعی معاون مرکز آموزش و پژوهش سازمان زندان ها از این رشته به عنوان "مددکاری قضایی" نام برده و ایجاد آن را "ضروری" خوانده است.
تاکنون دو مرکز علمی کاربردی, سازمان زندان ها به تدریس این رشته مشغول بوده و بیش از 3500 فارغ التحصیل داشته است اما از این پس طبق گفته های ربیعی, این رشته 20 درصد پذیرش آزاد خواهد داشت.
ربیعی در ادامه صحبت هایش اعلام کرده است که هدف از تاکید بر ضرورت وجود این رشته "به روز کردن زندانبانی" است. تصویب این رشته از سوی مراجع رسمی و قانونی پس از دو سال مطالعه و یک سال پیگیری اتفاق افتاده است.
بازنشستگی و بازداشت اساتید دانشگاه
در حالی برای رشته زندانبانی پذیرش آزاد دانشجو قرار میدهند که بسیاری از اساتید دانشگاه پس از تحولات سال 88 در زندان یا بازنشستگی اجباری به سر می برند.
از میرحسین موسوی و رهنورد که امروز در حصر به سر می برند تا بهشتی و شعله و سعدی و پدرام و ... که زندان را کلاس درس کرده اند.
فشار وارد بر اساتید دانشگاه از شروع سال تحصیلی پس از انتخابات آغاز شد؛ حمیدرضا برادران شرکا, محمد ستاری فر, علی صادق تهرانی, بهروز هادی زنوز, محمود ختایی, صادق بختیاریع رضا عاصی, جهرمی و ... از اعضای هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه تهران بودند که مجبور به بازنشستگی شدند.
چه بسیار اساتیدی که تنها به علت ارسال چند مقاله به جاسوسی متهم شدند.
حقوق دریافتی بسیاری از اساتید قطع شد تا آنها مجبور به اختیار بازنشستگی شوند.
این اتفاق اما برای اولین بار در جمهوری اسلامی زمان انقلاب فرهنگی رخ داد و صدها استاد دانشگاه, بازداشت, اخراج, بازنشسته یا ممنوع التدریس شدند.
پس از سخنرانی آیت الله علی خامنه ای در 9 شهریور ماه مبنی بر "ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی" با تدریس بسیاری از مواد علوم انسانی در دانشگاه ها, چراغ سبزی برای تصفیه اساتید, حذف رشته های علوم انسانی و شاید دیر تر "اسلامی کردن دانشگاه ها" نشان داده شد.
حذف رشته های علوم انسانی از دانشگاه ها
در راستای اجرایی شدن طرح حذف دروس علوم انسانی از دانشگاه ها که پیش از این از سوی مسئولان آموزش و پرورش تکذیب شده بود, روزنامه های داخل ایران در هفته های گذشته از عدم پذیرش دانشجو در رشته روزنامه نگاری در دانشگاه علامه طباطبایی سخن گفتند.
سال گذشته گزارشی در روزنامه اعتماد مبنی بر حذف 13 رشته علوم انسانی به دلیل "بازنگری علوم انسانی" از دانشگاه های ایران منتشر شده بود. حمیدرضاآیت اللهی, رئیس پژوهشگاه علوم انسان تحصیل دو میلیون دانشجو از سه نیم میلیون دانشجو در رشته های علوم انسانی را "نگران کننده" خوانده بود.
پس از تحولات دور دهم انتخابات ریاست جمهوری در ایران, بسیاری از مسئولان معتقد بودند آنچه "انقلاب مخملی" نام گرفته بود ناشی از تدریس رشته های علوم انسانی در دانشگاه ها است و به این نتیجه رسیدند که با حذف رشته های این شاخه تحصیلی می توانند اقدامات احتمالی پیش رو را خنثی سازند.
همزمان با حذف رشته های علوم انسانی, کامران دانشجو از "اسلامی شدن دانشگاه ها" سخن گفت. وی این اقدام را "مهم ترین برنامه وزارت علوم" در سال گذشته ارزیابی کرده بود.
"نزدیکی دانشگاه ها از نظر شکل و محتوا به آموزه ها و ارزش های اسلامی" هدف اجرای این طرح خوانده شده بود. نور الله حیدری, سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در ارتباط توضیح داده بود "از نظر شکلی در مورد مراودات, نوع پوشش و تعاملات بین دانشجویان و از لحاظ محتوایی نیز رابطه با درس, کتب, نوع تدریس و بومی کردن دانش اسلامی و به نوعی استقلال علمی تجدید نظر خواهد شد".
اما "تجدید نظر" و "نزدیکی بین دانشگاه و آموزه های اسلام" به خودی خود امکان پذیر نبود در نتیجه حذف صورت مساله ای به نام علوم انسانی در دستور کار قرار گرفت و روزنامه نگاری که بر پایه "راستی" و "حقیقت" شکل میگیرد, حذف شد.
مساله اسلامی کردن پوشش با توبیخ دانشجویان, تذکرات پی در پی, توسل به خشونت, اخراج موقت یا دائم همراه شد تا دانشگاه ها "اسلامی" شوند.
بخش مربوط به " مراودات" نیز با دیوارهایی میان دختران و پسران در حیاط دانشگاه و تفکیک جنسیتی در کلاس و دروس تحت "کنترل" در آمد و کامران دانشجو در آخرین سخنان خود از اسلامی کردن دانشگاه ها, ابراز خرسندی کرد!
تفکیک جنسیتی دروس
محیط دانشگاه و حضور فیزیکی دو جنس مختلف را می توان با استفاده از آجر و سیمان تفکیک کرد اما تفکیک دروس و اسلامی شدن آن ها کمی دشوار می نمود.
اما رشته ها تک جنسیتی شدند؛ رئیس دانشگاه حضرت معصومه, علیرضا باقری ثالث اعلام کرد "رشته های تحصیلی باید مطابق را روحیات زن و مرد تفکیک شوند".
وی در ادامه وجود 64 درصد دانشجوی دختر را باعث ایجاد "مشکل" در جامعه و خانواده ها دانست و گفت "تامین معاش خانواده در دین اسلامی بر عهده مرد است, در حال حاضر با توجه به افزایش تعداد دانشجویان دختر نسبت به پسرع یافتن شغل مناسب برای آقایان با مشکلاتی مواجه شده است".
وی بالا رفتن سن ازدواج را ناشی از تحصیل دختران خواند و مدعی شد "افزایش سطح تحصیلی بانوان و عدم رغبت آقایان به ادامه تحصیل افزایسش سطح توقعات بانوان و یافت نشدن همسری مناسب برای آنانن خواهد شد که این امر خود موجب بالا رفتن سن ازدواج و تجرد در خانم ها می شود".
باقری راه حل حل این مشکلات را همانطور که دیگر مسئولان در حذف صورت مساله دنبال می کنند, در تک جنسیتی کردن دانشگاه ها, بومی کردن رشته ها و تحصیل بانوان در رشته هایی که به روحیه شان هماهنگ باشد خواند.
در همین راستان, حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در رسانه جمهوری اسلامی حاضر شد و گفت "اگر یک خانم به جای مدرک حسابداری یا رشته های دیگری از این دست که صرفا در اداره ها یا شرکت ها مورد نیاز است, مدرکی گرفته بود که به درد مادری و فرزند داری او میخورد, الان می توانست از همه علمش استفاده کند".
پناهیان پیشنهاد داد تا رشته دانشگاهی مادری تا مقطع دکترا در دانشگاه ها ایجاد و تدریس شود. نظر پناهیان تکمیل کننده صحبت های باقری است؛ مرد وظیفه تامین هزینه زندگی و زن وظیفه مادری دارد.
معنای کلمه "آموزش و پروش" در جمهوری اسلامی
رفتار و منش هر ارگانی باید مطابق با نامی باشد که بر آن نهاده شده است. مسئولیت آموزش و پرورش نیازی به توضیح ندارد اما آنجایی که بسیاری از رشته ها باید به دانشگاه ها اضافه شود و بسیاری حذف گردد, داوود روستایی, قائم مقام سازمان دانش آموزی پیش از این گفته بود "دانش آموزان در بیرون از مدرسه تحت نظارت والدین خود هستند از همین رو آموزش و پرورش مسئولیت مستقیمی در قبال آنها ندارد و هر اتفاقی که خارج از مدرسه بیفتد ما مسئول آن نیستیم".
این سخنان در راستای اصرار برخی از فعالان مدنی و هشدار پژوهشگران مبنی بر لزوم آموزش خطرات بیماری ایدز بیان شده است. به طوری که وی معتقد است "شیوع ایدز از راه جنسی دانش آموزان صحبت ندارد زیرا دانش آموز زمانی این نام است که در اختیار مدرسه باشد".
در نتیجه اگر دانش آموزی مبتلا به بیماری ایدز باشد نباید گفت دانش آموز زیرا خارج از مدرسه به آن دچار شده است.
از نظر قائم مقام "آموزش" آگاهی بخشی پیرامون این مساله بر عهده وزارت بهداشت است تا "بروشور, سی دی, کتاب آموزش تهیه کرده و در اختیار دانش آموزان قرار گیرد".
البته روستایی در ادامه گفت "اگر آموزش و پرورش در این زمینه کار نکرده بود تاکنون ایدز مملکت را گرفته بود".
دکتر شاعری, رئیس انجمن ایدز معتقد است از سال 75 تعداد مبتلایان به ایدز هر ساله رشد می کند, اما "برای کنترل و جلوگیری از انتقال این بیماری به طریقه جنسی باید از مدارس و دانشگاه ها شروع کرد".
شاعری در ادامه از فیلتر کلمه "ایدز" انتقاد کرد و گفت "وقتی جوان و نوجوان ما حتی کلمه ایدز را نمی تواند سرچ کند, چگونه انتظار داریم که این نوجوانان بتوانند آموزش و اطلاعات درستی دریافت کنند".
رشته زندانبانی در شرایطی به رشته های دانشگاهی ایران اضافه میشود که پیش از رئیس سازمان زندانهای ایران به کمبود جا اشاره کرده و قائم مقام وزیر دادگستری نیز اعلام کرده است "هر روز 80 نفر وارد زندان می شوند".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر