مریم مدنی
دور جدید تحریمهای اروپا علیه ایران از امروز یکشنبه یازدهم تیرماه آغاز خواهد شد. این تحریمها که شامل توقف خرید نفت کشورهای عضو اتحادیه اروپا از ایران، اعمال تحریمهای مالی علیه بانک مرکزی ایران همچنین محدودیت خرید فرآوردههای صنعت پتروشیمی خواهد بود، در ابتدا با اظهار بی تفاوتی و در واقع بی اهمیت...................
*نظرات وارده در یادداشت لزوما بیانگر دیدگاه 88 نمی باشد
دور جدید تحریمهای اروپا علیه ایران از امروز یکشنبه یازدهم تیرماه آغاز خواهد شد. این تحریمها که شامل توقف خرید نفت کشورهای عضو اتحادیه اروپا از ایران، اعمال تحریمهای مالی علیه بانک مرکزی ایران همچنین محدودیت خرید فرآوردههای صنعت پتروشیمی خواهد بود، در ابتدا با اظهار بی تفاوتی و در واقع بی اهمیت خواندن از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی مواجه شد.
رستم قاسمی، وزیر نفت ایران بلافاصله پس از اعلام تصمیم اتحادیه اروپا گفت
که ایران پیش از اجرای این تصمیم در ماه ژوئیه، زودتر صادرات نفت خود به
اروپا را قطع خواهد کرد.
در حالی که سعید جلیلی، نماینده ایران در مذاکرات هستهای، مذاکرات ایران و
کشورهای 5+1 در بغداد را که در ماه جاری برگزار شد مثبت خوانده و نسبت به
بهتر شدن آن اظهار امیدواری کرده بود، روز پنجشنبه هشتم تیر وی در نامه ای
خطاب به کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، هشدار داد که
تحریمهای جدید اتحادیه اروپا بر مذاکرات اتمی پیش رو تاثیر خواهد گذاشت.
در این نامه همچنین آمده بود که «مسئولیت هرگونه لطمه به روند سازنده
گفتگوها متوجه طرفی است که ابزارهای غیرمشروع را جایگزین منطق در گفتگوها
می کنند.»
از سویی با نزدیک شدن به آغاز تحریم نفتی ایران، اقتصاد ایران نسبت به
چنین اتفاقی واکنش نشان داده و شاهد این مدعا افزایش قیمت دلار در چند روز
گذشته و افزایش قیمت همه اقلام خوراکی در ایران بوده است.
به گفته دکتر جمشید اسدی، تحلیلگر اقتصادی مقیم پاریس با شدت گرفتن
تحریمها اولین اتفاقی که رخ می دهد افزایش قیمت دلار و نرخ یورو در ایران
است.
وی به ندای سبز آزادی میگوید: «این تحریمها غیر از اینکه اثر مرگبار خود
را بر اقتصاد ما خواهد گذاشت، فضای کسب و کار را هم تیره و تار خواهد
کرد.»
به گفته این استاد دانشگاه با افزایش نگرانیها، تمایل برای خرید دلار
بالا میرود چون سرمایهگذاران میدانند که سرمایهگذاری در ایران بیهوده
است و وقتی فضا برای کسب و کار تیره و تار شود، سرمایهگذار سرمایه خود را
به جایی میبرد که بتواند از آن درآمد بیشتری کسب کند.
بحران در اقتصاد ایران
اما در چنین حالتی، در فضای داخلی چه چیزی رخ خواهد داد؟
به گفته دکتر پرویز مینا این تحریمها وقتی که به طور کامل به اجرا گذاشته
شود ایران مشتریان عمده خود در خاور دور (شامل ژاپن، هند، کره جنوبی و
چین) و همچنین کشورهای اتحادیه اروپا را از دست خواهد داد.
یعنی چیزی حدود 800 هزار تا یک میلیون بشکه در روز از صادرات نفت ایران
کسر خواهد شد. بر اساس قیمتهای امروز بین 40 تا 50 میلیارد دلار در سال
کمبود درآمد ارزی خواهیم داشت. با توجه به اینکه 80 درصد درآمد ارزی ایران
متکی به نفت است، اقتصاد کشور دچار مشکلات بسیار جدی خواهد شد.
مدیر اجرایی سابق امور بین الملل در شرکت ملی نفت ایران و عضو سابق کمیته
استراتژی بلند مدت سازمان اپک میگوید:« علاوه بر توقف خرید نفت ایران، با
اجرای تحریم روی بانک مرکزی، ارتباط بین بانکهای ایرانی و موسسات داخل
کشور با سیستم پولی دنیا مختل میشود.»
از سویی به گفته ی دکتر اسدی، وضع نابسامان اقتصادی که پیش رو خواهیم داشت
به افزایش بیشتر سرکوب مخالفان در داخل کشور خواهد انجامید.
این کنشگر سیاسی جمهوری خواه توضیح میدهد: «جمهوری اسلامی تا الان به سه
طریق میتوانست مردم را سرکوب کند یا جلوی شورشهای آنها را بگیرد.
اول، با قانع کردن مردم به وسیله ایدئولوژی که یک رهبر فرهمندی وجود داشته
باشد و برای مردم سخن بگوید و مردم هم فکر کنند هر گذشتی که میکنند برای
اسلام عزیز است. این روش از ابتدای انقلاب تا چندی پیش ممکن بود جواب بدهد
ولی اکنون دیگر ناکار آمد است.
دوم، تطمیع مردم با پول است که این روش به ویژه در دوره احمدینژاد اجرا
شد و او خیلی کوشش کرد که با پخش پول مردم را راضی و ساکت کند. اما با توجه
به اینکه خزانه دولت اکنون خالیست این روش هم دیگر جواب نمیدهد. در دوره
احمدینژاد ایران بالاترین قیمت نفت را در همه سالهای پس از انقلاب داشته
و در عین حال این دولت بیشترین قرض و بدهی را به سیستم بانکی هم داشته
است. »
وی می افزاید: «به همه اینها باید تحریمهای جدید را هم اضافه کرد. دولتی
که بی پول است و تحریمهای نفتی هم درآمدش را کم کرده است و مطمئنا دولت
مقروضتر از پیش خواهد شد و امکان پخش پول را هم دیگر نخواهد داشت.
اکنون دولت حتی توان پرداخت یارانههایی که قرار بود به همه مردم ایران
تعلق بگیرد را هم ندارد. با اینکه قرار بود پرداخت این یارانهها همه
شهروندان ایرانی را شامل شود اما اکنون صحبت از حذف 10 و حتی میلیون ایرانی
از پرداخت آن است. دلیل آن هم فقر دولت است. در همان مرحله اول هم که
یارانهها به همه پرداخت شد، دولت مجبور شد برای دادن سهم مردم، سهم صنعت
را ندهد.»
به باور اسدی: «در چنین شرایطی تنها یک راه حل برای ساکت نگهداشتن مردم
باقی میماند و آن هم سرکوب و زور است و نشانههای فراوانی هم وجود دارد که
این سرکوب شدت خواهد گرفت. به عنوان مثال اکنون به کسانی که برای
خواستههای اقتصادی خود اغتشاش میکنند، لقب فتنهگر اقتصادی دادهاند و ما
شاهد بودیم که پس از انتخابات سال 88 هم اقدام کسانی که به خیابانها
ریختند و گفتند رای من کو؟ را فتنه خواندند و مجازات فتنه آنان نیز سرکوب و
تجاوز و زندان بود.
پس به همین ترتیب مجازات فتنه اقتصادی هم چیزی جز سرکوب نخواهد بود.
همانطور که حکومت در یکی دو سال گذشته با دستمزدبگیرانی که نسبت به وضعیت
پرداخت حقوق خود اعتراض کردهاند به شکل کتک و زندان و بازداشت برخورد
کرده است.»
پرویز مینا نیز در مورد پیامدهای تحریم های جدید میگوید:« با افزایش
تحریمها بیشترین فشار اقتصادی به مردم وارد خواهد آمد و همچنین به بخش
خصوصی به ویژه کارخانههایی که مواد خام مورد نیاز خود را از خارج از کشور
وارد میکنند. چون نه ارزی برای خرید خواهد بود و نه وسیلهای برای پرداخت و
سیستم اقتصادی ایران به کلی مختل خواهد شد.»
هرچند این کارشناس نفت معتقد است که رفتار جمهوری اسلامی پس از وقوع تحریمهای جدید اصلا قابل پیشبینی نیست.
وی معتقد است که جمهوری اسلامی در صورت داشتن عقل و خرد قاعدتا میبایست
دست از اصرار برای رسیدن به انرژی اتمی بردارد اما واقعیت این است که رفتار
چنین حکومتی اصلا قابل پیشبینی نیست.
وی به ندای سبز آزادی میگوید: «من به یاد ندارم که جمهوری اسلامی تاکنون
تصمیمی گرفته باشد که مصالح مردم جزو آن باشد. تصمیمهای رژیم صرفا بر اساس
اعتقادات و عقاید خاصیست که به سیستم حکومت مذهبی مربوط میشود و منافع
مردم هیچ جایی در آن ندارد.»
اما آیا پس از تحریمهای نفتی باید منتظر تحریمهای دیگری هم از سوی غرب علیه ایران باشیم؟
جمشید اسدی معتقد است که غرب احتیاجی به اعمال تحریمهای دیگر ندارد. وقتی
معاملات بانکی ایران تحریم شده و بزرگترین منبع اقتصادی کشور هم قرار است
از این هفته تحریم شود، دیگر چه راهی بهتر از این برای فلج کردن اقتصاد
ایران وجود دارد؟
به گفته وی حتی پیش از تحریم نفت هم اقتصاد ایران به گل نشسته بود.
مدتهاست که ایران با مشکل کاهش سرمایهگذاری روبروست و تولید نفت به میزان
زیادی کاهش یافته و حتی به کمتر از میزان قبل از انقلاب رسیده است.
این تحلیلگر تاکید میکند:«کمر اقتصاد ایران به معنای واقعی شکسته است.»
چه خواهد شد؟
اسدی معتقد است: «جناحی فرادست جمهوری اسلامی وجود دارد که الان بر
مذاکرات اتمی تاثیرگذار است و این جناح پای هیچگونه مذاکره و توافقی
نمیرود.
اما به نظرم احتمال رخ دادن سه چیز وجود دارد:
یکی اینکه شرایط آنقدر بد شود که رهبری راضی شود به نوشیدن جام زهر .
احتمال رخ دادن چون چیزی بعید است ولی وجود دارد. چرا که به زودی شرایط
کشور آنقدر بد میشود و وضع اقتصادی به سمت و سوی زمان جنگ میرود بی آنکه
جنگ گرمی وجود داشته باشد و البته جمعیت هم به نسبت بیشتر خواهد بود.
حالت دوم این است که جناحی که موافق جوری مصالحه با جامعه جهانیست دست به
کودتا بزند و اوضاع را به دست بگیرد. در جواب کسانی که احتمال چنین
کودتایی را بعید میدانند باید گفت که مگر پس زدن اصلاح طلبان و حذف آنان
از صحنه سیاسی کشور نوعی کودتا نبود. مگر وقتی که آقای خاتمی رئیس جمهور
وقت قرارداد تلفن همراه و فرودگاه امام خمینی را امضا نکرده بود؟ و بعد
سپاه با توپ و تانک آمد و جلوی افتتاح آن را گرفت؟ مگر این کودتا نیست؟ یا
وقتی که احمدینژاد در سال 88 از صندوق رای بیرون آمد و رهبر هم در جواب
اعتراض مردم هم گفت همین است و بحث تمام است؟ این یک کودتا نبود؟
پس ممکن است جناحی که گفته شد شاید به همین طریق قدرت را از دست کسانی که
امروز مسوول مذاکرات هستهای هستند دربیاورند و به جوری مصالحه با جامعه
جهانی برسند.
اما در حالت سوم که ممکن است متاسفانه رخ دهد ناخرسندی مردم در شرایط
کمبود و گرانی و بی پولی افزایش خواهد یافت و این به افزایش سرکوب خواهد
انجامید و همین آشوبها و سرکوبها شاید باعث تغییر و تحولاتی در درون قدرت
و مصالحه با جامعه جهانی شود.»
وی ادامه میدهد: «اینکه کدام احتمال قویتر است را نمیدانم اما به
اطمینان و با حرات میگویم که در این شرایط حاکمیت سرسخت جمهوری اسلامی در
برخورد با نارضایتی مردم و درخواستهای اقتصادی آنان چارهای جز سرکوب
نخواهد داشت و این نارضایتی اقتصادی و سرکوب مسلما به نارضایتی سیاسیای که
هم اکنون نیز وجود دارد خواهد انجامید.»
به گفته دکتر پرویز مینا نیز، رفتار بعدی جمهوری اسلامی در ماههای آینده
قابل حدس زدن نیست: «پیشبینی رفتار بعدی چنین حکومتی یکی از معادلات
چندمجهولی بسیار مبهم است.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر