کلمه
محمدامین هادوی زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به صادق لاریجانی رییس قوه ی قضائیه با اشاره به نامه نگاری های بین دو قوه ی مجریه و مقننه در ارتباط با دیدار رییس دولت از زندان اوین نوشته است: شما و رئیس دولت در نامههایتان صحبتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز راندهاید، طبیعی است که مردم این حرفها را بجز طنز تلقی نکنند چون همه بخوبی.........................
محمدامین هادوی زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به صادق لاریجانی رییس قوه ی قضائیه با اشاره به نامه نگاری های بین دو قوه ی مجریه و مقننه در ارتباط با دیدار رییس دولت از زندان اوین نوشته است: شما و رئیس دولت در نامههایتان صحبتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز راندهاید، طبیعی است که مردم این حرفها را بجز طنز تلقی نکنند چون همه بخوبی میدانند که عامل اصلی مشکلات اقتصادی و معیشتی آنها ریشه در عملکرد ناصواب و نابخردی برخی مسئولان امروز کشور دارد، آنها که ادعا میکردند میخواهند با رئیس دولتی که در نتیجه پایمال کردن حق انتخاب مردم نفت را سر سفره مردم بیاورند هر آنچه را خود مردم در سفره داشتند نیز بر باد دادند و فقط سفرههای مردم را خالی کردند.
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی و فرزند اولین دادستان پس از انقلاب در نامه ی خود آورده است: ادعا کردهاید که وزراء و… و هیاتهای خارجی از جمله برخی از سازمانهای بین المللی در دوران مسئولیت شما از زندانها بازدید کردهاند، زندانیان سیاسی سال ۸۸ که پیش از شروع کار شما در این سمت در زندان بوده و هستند قاطعانه میگویند که این ادعا واقعیت ندارد و هیچ هیات خارجی و یا نمایندهای از سازمانهای بین المللی یا فردا یا هیاتی معتبر و بیطرف از داخل کشور با این زندانیان دیداری نداشه است، در صورتی که موردی بوده و در غیر از نامه در عمل هم صداقت وجود دارد بهتر است برای روشنگری آن را اعلام کنید.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حصرت آیت الله صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه
مدتی قبل در مناقشات و مجادلات میان شما و آقای محمود احمدینژاد، نامهای از شما خطاب به وی در روزنامههای مورخ ۴/۸/۹۱ منتشر شد که مطالبی درباره مسائل مربوط به دستگاه قضایی و وضع زندانها در آن آمده بود و نیز مکتوبات و نامه نگاریهایی که پس از آن به خصوص در تاریخ ۱۳/ ۱۰ /۹۱ در جراید منتشر شد که برای ما زندانیان سیاسی که دادگاهها، قضات و زندانهای شما را تجربه کردهایم، سکوت در مقابل آنها جایز نیست، اما برای رفع شائبه دفاع از رئیس دولتی که در نتیجه پایمال کردن حق انتخاب مردم بر این مسند نشسته است، این نوشته را به تاخیر انداختم. مسلما فردی که رای مردم را پایمال کرده و ملت رشید ایران را خس و خاشاک میخواند نه صلاحیت و نه قصد دفاع از حقوق ملت را دارد.
در این فاصله داستان غم انگیز شکنجه و قتل ستار بهشتی اتفاق افتاد و در پی آن گزارشات و مصاحبههای متناقض از دادستان کل کشور – دادستان تهران – فرمانده نیروی انتظامی- برخی نمایندگان بیسواد و مغرض مجلس و در نهایت گزارش ناقص و خلاف واقع کمیسیون امنیت ملی که در تاریخ ۱۷ / ۱۰ / ۹۱ در مجلس خوانده شد، برای بسیاری از مطالبی که میخواستم بگویم، آفتاب آمد دلیل آفتاب. البته و صد البته برای ما قابل درک است که شما نگذارید کسی از زندان اوین و سایر زندانها بازدید کند تا از فجایعی که در زندانها گذشته و میگذرد افراد کمتری مطلع شوند.
طبق اصل ۱۵۷ قانون اساسی، رئیس قوه قضائیه باید فردی مجتهد و عادل باشد و قاعدتا شما خود را واجد این شرایط میدانید که در اینجایگاه نشستهاید، به نظر میرسد بخشی از مطالبی که در نامه مورخ ۴ / ۸ / ۹۱ آوردهاید حقیقت نداشته است. در نامهتان در چند جا ذکر کردهاید که طبق اصل ۱۵۷ قانون اساسی، رئیس قوه قضائیه از سایر قوا از جمله فوه مجریه مستقل است. البته اگر بر اساس قانون اساسی و همچنین بر اساس عقل عمل شود، قوه قضائیه باید مستقل باشد، ولی حتما خود شما بخوبی مطلعید که در بازجوییها، دادسراها و دادگاهها چقدر قوه قضائیه مستقل عمل میکند! کیست که دیگر نداند امروز این بازجویان وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران که همه خارج از قوه قضائیه هستند بر دادسراها و دادگاهها حاکمند، حکم قضات را آنها تعیین میکنند و در برخی موارد حتی خکم را نیز آنها مینویسند و قضات مستقل قوه قضائیه مستقلا فقط آن را امضا میکنند!
احتمالا میدانید که طبق قانون اساسی شکنجه ممنوع است و بعید است که ندانید در بازداشتگاههای امنیتی – اطلاعاتی و همچنین در نوع زندانها و بازداشتگاههای دیگر متهمان تحت چه شکنجههای روحی و جسمی نظیر بیخوابی دادن – فرو بردن سر متهم در کاسه توالت پر از نجاست – مزاحمت برای خانواده متهمان و تهدید و تطمیع آنها – ایجاد جو روانی سنگین تا شکنجههای روانی مانند نگهداری طولانی مدت در سلول انفرادی قرار میگیرند تا به آنچه بازجویان میخواهند اعتراف کنند. داستان غم انگیز ستار بهشتی جدیدترین نمونه از این موارد بود که نه اولین آنها و نه آخرین آنهاست و نهایتا گزارش و نظرات این بازجویان مبنای حکم قاضی مستقل شماست و در موارد بسیاری گردش کار نوشته شده بوسیله بازجو عینا در حکم قاضی مستقل میآید و در مواردی قاضی به جای اینکه به عنوان فردی بیطرف پرونده را بررسی کند انواع و اقسام توهینها و فحاشیها را در جلسه دادگاه و پیش از اثبات جرم و صدور حکم نثار متهم میکند کاملا روشن است پیش از دادگاه حکم مشخص شده است. برخی قضات نیز صریحا اظهار میکنند گزارش نهادهای اطلاعاتی امنیتی برای ما قطعی است مگر اینکه متهم خلاف آن را اثبات کند که بخوبی معنای استقلال قاضی و استقلال قوه قضائیه را از قوه مجریه میرساند. این است معنای استقلال قاضی و قوه قضاییه مستقل؟
عملکرد این گونه قضات که شرح آن رفت به نحوی بوده و هست که میتواند آبروی قضات شریف و سالمی را که در آن قوه هستند را نیز ببرد و این عملکردها میتواند آن را نیز بدنام کند. ما شاهد بودیم در موارد معدودی که یک پرونده سیاسی به دست قاضی مستقلی افتاده که حکم مورد نظر دستگاه های امنیتی را صادر نکرده، پرونده آنقدر دست به دست شده تا سرانجام یکی از قضات مقبول نهادهای امنیتی با حکمی غیر قانونی و نامشروع نظر مقامهای امنیتی را تامین کرده است. نگاهی به روند دادگاههای فرمایشی متهمان سیاسی در چند سال گذشته و به خصوص حوادث پس از انتخابات موید این مدعاست که پرونده متهمان سیاسی بشکل سازماندهی شده و دستوری در دادگاه بدوی منحصرا در اختیار ۳ شعبه – ۱۵ (صلواتی) – ۲۶ (پیر عباسی) و ۲۸ (مقیسه) قرار میگیرد و دادگاه تجدید نظر صرفا در اختیار دو شعبه ۳۶ (زرگر) و ۵۴ (موحد) قرار میگیرد، آیا چنین شعبهای گزینش شده در دادگاههای بدوی و تجدید نظر نمیتواند تقویت کنندهای این گزاره باشد که این قضات صرفا بر اساس دستوارت داده شده عمل میکنند؟
ادعا کردهاید که وزراء و… و هیاتهای خارجی از جمله برخی از سازمانهای بین المللی در دوران مسئولیت شما از زندانها بازدید کردهاند، زندانیان سیاسی سال ۸۸ که پیش از شروع کار شما در این سمت در زندان بوده و هستند قاطعانه میگویند که این ادعا واقعیت ندارد و هیچ هیات خارجی و یا نمایندهای از سازمانهای بین المللی یا فردا یا هیاتی معتبر و بیطرف از داخل کشور با این زندانیان دیداری نداشه است، در صورتی که موردی بوده و در غیر از نامه در عمل هم صداقت وجود دارد بهتر است برای روشنگری آن را اعلام کنید.
در این مدت ما شاهد بودهایم که زنده یاد هدی صابر صرفا به دلیل عدم رسیدگی مسئولین زندان به بیماری وی درگذشت، واقعهای که عینا برای آقای احمد قابل و برخی افراد ناشناخته دیگر نیز تکرار شده که در مواردی از آنها تهمد کاملا مشهود بوده است. در همین مدت تعدادی از زندانیان سیاسی به خصوص چهره شناخته شده آنها، به بیماری صعب العلاج یا بیماریهای ناشناختهای مبتلا شدهاند که پیش از زندان هرگز چنین بیماریهای نداشتهاند و به طور جدی میتوان گفت بعلت مسامحه و سهل انگاری مقامات مسئول در خصوص رسیدگی جدی به بیماریهایی زندانیان، این امر میتواند تبعات ناگواری را در پی داشته باشد، نگرانی که اینک بطور جدی در مورد مهندس موسوی و آقای کروبی نیز ایجاد شده است.
سخن از بیقانونی و اقدامات خلاف اسلام و انسانیت در زمان بازداشت، محاکمه، صدور حکم قضایی و زندان برای معترضان اجتماعی و فعالان سیاسی پس از انتخابات بسیار فراتر از این مسائل است که امید میرود روزی نظام به این نتیجه برسد که با واکاوی پرونده انتخابات سال ۸۸ حقایق بر هماگن روشن شود، هماهنگونه که بازخوانی پروندههای نظیر قتلهای زنجیرهای، کهریزک و قتل ستار بهشتی زوایای غیر انسانی و غیر قانونی برخوردها را عیان ساخت اما به دلیل نبود عزم و اراده جاری مانع از تکرار چنین وقایعی نگرد ید.
شما و رئیس دولت در نامههایتان صحبتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز راندهاید، طبیعی است که مردم این حرفها را بجز طنز تلقی نکنند چون همه بخوبی میدانند که عامل اصلی مشکلات اقتصادی و معیشتی آنها ریشه در عملکرد ناصواب و نابخردی برخی مسئولان امروز کشور دارد، آنها که ادعا میکردند میخواهند با رئیس دولتی که در نتیجه پایمال کردن حق انتخاب مردم نفت را سر سفره مردم بیاورند هر آنچه را خود مردم در سفره داشتند نیز بر باد دادند و فقط سفرههای مردم را خالی کردند.
در باب مبارزه با مفاسد اقتصادی هم وقتی در جراید میخوانیم که معاون اول رئیس دولت و برادر و معاون رئیس قوه قضائیه از متهمان پروندههای بزرگ مقاسد اقتصادی و زمین خواران هستند، طبیعی است که مردم همزمان با سفرههای خالی خود شاهد گستردهترین فسادهای اقتصادی آنهم توسط برخی از کارگزاران و منتصبان و منسوبان ارکان حکومت باشند چون اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی و بیمه و خیابان فاطمی، دیگر این شعارها را باور نخواهند کرد. البته این را هم باید شاهد باشند که برخی مسئولان ارشد دولت قبلی دائما شعار مبارزه با فساد سر میدادند امروز به قوه قضائیه دستور میدهند پرونده مفاسد کلان اقتصادی این مقامات پیگیری نشود، چون پیش بینی میشود در صورت پیگیری بسیاری از اسرار هویدا خواهد شد.
مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُّرْشِدًا ﴿۱۷- کهف﴾
بند ۳۵۰ زندان اوین
محمدامین هادوی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر